ورود و عضویت
0
سبد خرید شما خالی است

دانلود کتاب نیمۀ تاریک ماه داستانهای کوتاه هوشنگ گلشیری PDF

مشاهده پیش نمایش
50,000تومان
0فروش موفق
محصول مورد تایید است
محصول ویژه است
محصول دارای هدیه می باشد
امتیاز محصول
پروژه وی آی پی
0 فروش 0 دانشجو

کتاب نیمۀ تاریک ماه داستانهای کوتاه هوشنگ گلشیری PDF در کتاب گنجینه‌ ادبیات معاصر فارسی هوشنگ‌ گلشیری که منتقدان ادبی از منظرهای مختلف آن را هم سنگ جاودانه‌هایی مثل بوف کور از دیگر آثار وی می‌توان به مجموعه داستان‌های نمازخانه‌ کوچک من دست تاریک دست روشن و رمان‌های کریستین و کید آینه‌های دردار و بره‌ گمشده‌ راعی اشاره کرد . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .

نیمه تاریک ماه مجموعه داستانهای کوتاه هوشنگ گلشیری نویسنده معاصر ایرانی است . وی این اثر را حاصل تمام زحمات خود در عرصه داستان کوتاه می‌داند این مجموعه دربرگیرنده داستان‌های اوست که از سال 1339 تا 1377 به نگارش درآمده . این مجموعه ابتدا قرار بوده در هنگام حیات او و به صورت مجلدهای جداگانه ، داستان کوتاه ، رمان و نقد منتشر شود ولی متأسفانه با توجه به مرگ نویسنده این اتفاق میسر نمی‌شود .

فرزانه طاهری ، همسر هوشنگ گلشیری ، در سال 1380 توانست این مجموعهٔ غنی را گردآوری و منتشر کند . او در مقدمه این چاپ ازسختی‌های امانت‌داری در انتشار داستان‌ها نوشته . داستان‌های این مجموعه به ترتیب تاریخ نوشتار مرتب شده‌اند ، به‌طوری که داستان «چنار» که نخستین داستان این مجموعه به‌شمار می‌رود اولین بار در سال 1339 و در مجله پیام نوین منتشر شده و داستان «زندانی باغان» به تاریخ مهر ماه 1377 آخرین داستان این مجلد را شامل می‌شود . داستانهای خوابگرد و بر ما چه رفته‌ است باربد از این مجموعه حذف شده‌است .

این مجموعه جز داستان‌های کوتاه «معصوم ۲» ، «معصوم ۴» (از مجموعهٔ «نمازخانهٔ کوچک من») ، داستان بلند «جبه‌خانه» (از مجموعهٔ «جُبّه‌خانه»)، داستان‌های کوتاه «بر ما چه رفته‌است، باربد؟» ، «خوابگرد» (از «پنج گنج») و داستان بلند «شاه سیاه‌پوشان» منسوب به گلشیری حاوی تمام داستان‌های کوتاه نویسنده است .

مقدمه کتاب

در مقدمه مفصلی که ابتدای کتاب آمده ، نویسنده به بررسی دوره‌های مختلف داستان‌نویسی و عقایدی که در دوران مختلف داشته پرداخته . دورهٔ اول ، دورهٔ انجمن ادبی صائب دورهٔ دوم ، اصحاب جُنگ دورهٔ سوم از سال‌های 53 تا 56 دورهٔ کانون ، از 56 تا 57 دورهٔ سوم جُنگ اصفهان ، از 57 تا 58 دورهٔ کانون ، از 59 تا 61 دورهٔ پنجشنبه‌ها ، از اواسط 62 تا اواخر 67 او در ادامه می‌نویسد که : «غرض از آنچه رفت نه بث‌الشکری که حسب حالی بود به خلاصه‌ترین شکل تا ادای دینی کرده باشیم به عزیزانی که ما را تاب آوردند ، از برادرم احمد تا حال که باز نقشی دیگر بخواهیم بزنیم .

می‌ماند که از 58 تاکنون هیچ کار من بی‌صواب‌ دید همسرم فرزانهٔ طاهری در نیامده است و این گفته را به معنای حقیقی باید گرفت و نه اینکه او مثلاً شربتی به دستمان داده باشد و بچه‌ها را ساکت کرده باشد یا ولگردیهامان را بخشیده باشد .»

هوشنگ گلشیری همواره به عنوان یکی از روشنفکران بزرگ معاصر به‌شمار می‌آمده و در تمام دوره‌های مختلف زندگانی‌اش دست از تلاش در راه تحقق آزادی و انسانیت دست برنداشته است.

بیوگرافی هوشنگ گلشیری

هوشنگ گلشیری (زادهٔ 25 اسفند 1316 در اصفهان – درگذشتهٔ 16 خرداد 1379 در تهران) نویسندهٔ معاصر ایرانی و سردبیر مجلهٔ کارنامه بود . مورّخان ادبی وی را از تأثیرگذارترین داستان‌نویسان معاصر زبان فارسی دانسته‌اند .

او با نگارش رمان کوتاه شازده احتجاب در اواخر دههٔ چهل خورشیدی به شهرت فراوانی رسید . این کتاب را یکی از قوی‌ترین داستان‌های ایرانی خوانده‌اند . گلشیری کارش را با آموزگاری در روستاها و سپس‌تر در اصفهان آغاز کرد . از سال 1353 تا 1357 به دعوتِ بهرام بیضایی در …

او مشغله‌های داستان‌نویسی خود را در طول سال‌های مختلف نویسندگی‌تش به شش دسته تقسیم می‌کند :

  1. مشغلهٔ واقعیت و خیال
  2. مشغلهٔ سیاست
  3. مشغلهٔ گذشته و گذشتگان
  4. مشغلهٔ ابزار شناخت بودن ادبیات
  5. مشغلهٔ زبان
  6. مشغلهٔ ساختار داستان

برشی از داستان «چنار»

نزدیکی‌های غروب بود که مردی از یکی از چنارهای خیابان بالا می‌رفت . دو دستش را به آرامی به گره‌های درخت بند می‌کرد و پاهایش را دور چنار چنبره می‌زد و از تنه خشک و پوسیده چنار بالا می‌خزید . پشت خشتک او دو وصله ناهم‌رنگ دهن‌کجی می‌کردند و ته یک لنگه کفشش هم پاره بود.

مردم که به مغازه‌ها نگاه می‌کردند برگشتند و بالا رفتن مرد را تماشا کردند . زنِ جوانی که بازوهای بلوریش را بیرون انداخته بود دست پسر کوچک و تپل‌مپلش را گرفت و به تماشای مرد که داشت از چنار بالا و بالاتر می‌رفت پرداخت . جوان قدبلندی با دو انگشت دست راستش گره کراوتش را شل و سفت کرد و بعد به مرد خیره شد . آن‌گاه برگشت و نگاهش را روی بازو و سینه زن جوان لغزاند .

سوراخ‌های آسمان با چند تکه ابر سفید و چرک وصله پینه شده بود و نور زرد رنگِ خورشید نصفِ تنة چنار را روشن می‌کرد . مرد که کلاه شاپو بر سرش بود با تعجب پرسید : « برای چی بالا می‌ره ؟»

مرد خپله و شکم گنده‌ای که پهلوی دستش‌ایستاده بود زیرِ لب غر زد : «نمی‌دونم . شاید دیوونه‌س .»

جوانک گفت : « نه دیوونه نیس . شاید می‌خواد خودکشی بکنه .» …

برشی از کتاب نیمه ی تاریک ماه

 تو ، رفته بودی نان بگیری یا نمی دانم سبزی . صبح ، اول وقت ، یکی تلفن کرد ، گفت : – دو تا جوان قرار گذاشته اند ، سر پنج عصر وسط میدان ونک برقصند . من اول زنگ زدم ، به دو سه جا . همین طور شماره می گرفتم و همین را می گفتم . یکی هم به خودم زنگ زد و گفت . من هم غلتیدم و خودم را انداختم پایین و همین طور سینه خیز رفتم تا کنار پنجره و بالاخره بلند شدم .
دلم گرفت والله . پشت این همه پنجره یکی نبود . مرده اند مگر این مردم ؟ بعد هم که دست دراز کردم و به هر والزّاریاتی بود پنجره را باز کردم و روی این دو تا آرنجم خودم را کشیدم بالا که مثلن این نیمکت پایین ساختمان را ببینم ، دیدم که خالی است .
آن یکی هم که جلو ورودی سه هست ، خالی بود . کجا هستند این جوان ها که دو تاشان نمی آیند روی این نیمکت ، زیر این پنجره ی ما ، بنشینند ، دخترک آن سر و پسر این سر و بعد هی یکی روی چوب نیمکت به ناخن خط بکشد و بپرسد : خوب ، چطوری ؟

💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗

دانلود کتاب نیکلاس نیکلبی چارلز دیکنز PDF

⭐⭐⭐⭐⭐

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دانلود کتاب نیمۀ تاریک ماه داستانهای کوتاه هوشنگ گلشیری PDF”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *