کتاب شام مخصوص هرمان کخ PDF کتاب شام مخصوص به قلم هرمان کخ، روایتگر داستان دو خانواده است که مشکلاتی برای فرزندانشان به وجود آمده و در پی گرفتن مهمترین تصمیم زندگی خود و راهی برای حل این مشکلات میگردند. با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
وال استریت ژورنال این اثر را با کتاب گیلیان فلین مقایسه کرده و با نام دختر گمشدهی اروپا از آن یاد میکند. اخیرا فیلمی هم بر اساس این کتاب ساخته و در سینماهای جهان اکران شده است.
کتاب شام مخصوص (The Dinner) تا کنون به 35 زبان دنیا ترجمه و در 37 کشور نیز به چاپ رسیده است. این کتاب در سال 2009 از دید مردم به عنوان بهترین کتاب شناخته شد و فروش خیره کنندهای را به خود اختصاص داد. این کتاب را میتوان موفقترین کتاب ادبیات هلند دانست.
کتابی خندهدار و به شدت تاثیرگذار که تا آخرین صفحه با زیبایی هرچه تمامتر شما را رها نمیکند.
هرمان کخ (Herman Koch) داستاننویس و بازیگر هلندی، در سال 1953 میلادی در شهر آرنهم متولد شد. این نویسنده از آکادمی سلطنتی نویسندگان هلند، مدال افتخار نویسندگی را دریافت کرده است.
در این کتاب هنگام روایت داستان این دو خانواده به مسائل دیگر زندگی آنها فلاشبک زده شده و نگاهی به آنها نیز میکند.
هرمان کخ (متولد 5 سپتامبر 1953) نویسنده و بازیگر هلندی است. او داستان های کوتاه، رمان و ستون هایی در مجلات نگاشته است. رمان پرفروش او شام مخصوص (2009) به 21 زبان ترجمه شده است. او برای رادیو، تلویزیون و سینما بازیگری کرده است.
یکشنبه بعد از ظهر، پنج روز بعد از شروع اثر داروها، روی مبل سالن خانه دراز کشیده بودم و روزنامه میخواندم. از در شیشهای که به حیاط باز میشد میتوانستم ببینم که باران شروع به باریدن کرده است. آسمان آن روز آبی با ابرهای سفید لکهای بود. باید بگویم که این اواخر از اینکه در خانهی خودم، در سالن، روی مبل نشسته باشم ترس برم میداشت.
ترسم ناشی از حسی بود که نسبت به افراد دیگر در شرایط مشابه به خودم داشتم. اینکه صدها نفر دیگر مثل من در خانهشان روی مبل دراز کشیدهاند.
بیشتر وقتها در تاریکی به این فکر میکردم که حالا که همهی آدمها در خانهشان هستند چه اتفاقی میافتد. از جایی که روی مبل دراز کشیده بودم نمیتوانستم کسی را ببینم چون بوتههای سبزی جلوی پنجره بودند؛
ولی همین حسی که پشت این بوتهها، خانههای دیگری بودند و پشت پنجرههای دیگر هم آدمهایی مثل من دراز کشیدهاند و یا نشستهاند حس خفقان خاصی را به من منتقل میکرد. باید بگویم از مردم و یا بهتر بگویم آدمها ترس نداشتم.
از داشتن شرایط مشابه هراس داشتم.
از تکرار وضعیت همانندمان میترسیدم. به هر صورت قبل از استفاده از این داروها آدمی نبودم که بخواهم در جشنها و یا دورهمیهای دوستانه خودنمایی بکنم و یا مجلس را با خوش صحبتیام بچرخانم.
بیشتر شبیه کسی بودم که دلش میخواهد گوشهگیری بکند، جایی بنشیند و با کسی حرف نزند. باید بگویم اینجوری متفاوت بودم.
فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب روش برخورد با افراد دشوار تانگ فو صوتی
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.