کتاب شب دوازدهم ویلیام شکسپیر PDF « شب دوازدهم » نمایشنامهای کمدی از ویلیام شکسپیر( 1564 -1616 ) است .
شکسپیر در زمانی بین سالهای 1585 و 1592 شکسپیر عازم لندن شد و به بازیگری و نمایشنامهنویسی پرداخت . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
در نمایشنامههای شکسپیر ، اشاره به ادبیات کلاسیک یونان و روم بسیار است . مضافا ، آن دیدگاه رنسانسی که « انسانگرایی » یا « انسانمداری » نام دادهاند ، به نحوی بارز در آثار او نمود مییابد .
اما از نظر سیاسی ، حتی در نمایشنامههای تاریخی او نیز شاهان قرون وسطایی با شخصیت فرمانروایان رنسانسی بر صحنه ظاهر میشوند .
در همان حال ، مطلب مهمتر نمود بارز سیاست و جامعهی عصر الیزابت در نمایشنامههای اوست .
نمایشنامهی او ابعاد مختلف ادراک را سیراب میسازد ، و زیبایی آن از توازنی بین عناصر پدید میآید که با تنوع روحیات بشری انطباق دارد .
نبوغ او در فراهمآوردن مجموعهای سازگار و قویآ منسجم از مفاهیم و واژههاست که نیاز مصرفکننده را در عالیترین سطح برآورده میکند .
موضوعات نمایشنامههای شکسپیر عموما اقتباسهایی از آثاری هستند که در دسترس او بودهاند .
برخی از اینها ، چون « حیات مردان نامی » پلوتارک از نوشتههای معتبر کلاسیک هستند ، و برخی دیگر چون موضوع شب دوازدهم از داستانها و حکایات اقتباس شدهاند .
شخصیتهای شکسپیر عمومآ به دو شکل مقصود خود را بیان میدارند : زبان نثر و زبان نظم .
نسبت بخشهای منثور و منظوم در نمایشنامههای مختلف یکسان نیست و به نوع موضوع ، ماهیت مضمون ویژگیهای شخصیتی و نیز تاریخ تدوین نمایشنامه بستگی دارد .
موضوع نمایشنامه حاضر : ارسینو ، امیر ( دوک ) ایلیریا به عشق دختری جوان از اشراف گرفتار آمده که به تازگی پدر و برادر خود را به فاصلهای کوتاه از دست داده است .
کنتس اولیویا ، وارث منحصر به فرد خاندان ، عشق امیر را نمیپذیرد و بهعنوان بهانهای برای گریز از ازدواج با او ، یا شاید هم در اندوه واقعی مرگ برادر ، مصمم است روزگار را در انزوا به سوگواری بگذارند .
در حالیکه پیک امیر مجددآ با پاسخ منفی اولیویا نزد ارسینو باز میگردد . قایقی حامل بازماندگان یک کشتی شکسته به ساحل ایلیریا میرسد .
در این زورق ویولا ، دختر یک خاندان اصیل اهل مسالین ، همراه با ناخدا و ملوانان خود را به خشکی رساندهاند .
دختر جوان با برادر دوقلوی خود ـ سباستین ـ سفر میکرد که کشتی گرفتار کولاک شد . اینک او تصور میکند برادر خویش را از دست داده است .
ویلیام شکسپیر ( William Shakespeare ) در شهر استراتفورد انگلستان ، در خانوادهای معمولی ، چشم به جهان گشود .
پدرش ، جان شکسپیر ، از طریق شغل پوستفروشی امرار معاش میکرد . ویلیام شکسپیر به مدرسه رفت و در آنجا کمی زبان لاتین و یونانی آموخت .
اما به علت مشکلات مالی خانواده ، خیلی زود ناچار به ترک تحصیل و یافتن شغلی برای کمک به پدر شد .
وی ابتدا شاگرد قصاب شهرشان شد ، اما علاقهی او به ادبیات تا حدی آشکار بود که هنگام کار در سلاخخانه ، شعر میخواند و خطابه میگفت .
ویلیام شکسپیر تنها هجده سال داشت که دلباخته و عاشق آن هاتاوی ، دختری 25 ساله از اهالی دهکدهی مجاور ، شد .
آنها خیلی زود با یکدیگر ازدواج کردند و صاحب سه فرزند شدند . در همین ایام بود که بخش پرحادثه و سرنوشتساز زندگی ویلیام شکسپیر آغاز شد .
او تحت تأثیر هنرنمایی هنرپیشگان سیار ، بهتنهایی به لندن رفت تا بتواند با بازیگری ، زندگی مرفهی را برای خانوادهی خود فراهم سازد .
ویلیام شکسپیر ، به محض ورود به لندن ، سراغ تماشاخانههای مختلف این شهر رفت ، اما تنها شغلی که در ابتدا به وی سپردند حفاظت از اسبهای مشتریان بود .
او با حوصله و صبر بسیار بالا ، پس از مدتی توانست به درون تماشاخانه نیز راه پیدا کند .
تکمیل و ویرایش نمایشنامههای ناتمام ، بازیگری و انجام وظایف مختلف دیگر در پشت صحنه تجارب مفیدی بودند که ویلیام شکسپیر در این برهه از زندگی کسب کرد .
شبها که شکسپیر و دوستانش برای استراحت در میکدهای گرد هم میآمدند ، او با لطیفهگویی ، طنزپردازی و بیان جذاب ، تمام شنوندگانش را مسحور خود میساخت .
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.