کتاب سر زمین هزار دالان فرانسیس هاردینگ PDF فرانسیس هاردینگ در کتاب سرزمین هزار دالان ما را به جهانی زیرزمینی میبرد. جهانی با ساکنانی که صورتهایی بیاحساس دارند.
این چهرهها تنها با تمرین بسیار میتوانند حسی را نشان دهند. در این داستان ماجراجویانه، تنها چهرۀ یک دختر است که همچون آینه احساسات را بازتاب میدهد. دختری که مجبور است همیشه نقاب بر چهره داشته باشد… این اثر در سال 2013 نامزد مدال کارنگی شد. با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
نورفل، دخترک قهرمان کتاب سرزمین هزار دالان (A Face Like Glass) روزگاری در کارگاه پنیرسازی مردی به نام استاد گرندیبل پنیرساز پنهان شده بود. او پنهانی پنیرهای کارگاه را میخورد تا زنده بماند و اصلا نمیدانست که چرا آنجاست یا اصلا چگونه به این مکان آمده است.
روزی که گرندیبل او را پیدا کرد، روز حیرت و تعجب استاد بود! چرا که چهرۀ دخترک ثابت نبود! او میتوانست احساساتش را در چهرهاش نشان دهد!
فرانسیس هاردینگ (Frances Hardinge) در دنیای زیرزمینی اثر خود، شخصیتهایی را خلق کرده است که در هنگام تولد، چهرهشان همچون برف صبحگاهی دست نخورده است.
او مربیانی را در کنار مردم شهر زیرزمینی کاورنا قرار میدهد که برای مردم صورتک میسازند. صورتهایی که غم، شادی، گرسنگی، درد و احساساتی از این قبیل را در خود نشان میدهند. هاردینگ نام آنان را صورتگران گذاشته است.
اما آرزوی رفتن به جهان بالا، جایی که احساسات در چهرهها خانه دارند، به بزرگترین آرزوی نورفل تبدیل شده است. او در طی داستان درمییابد که با دیگران متفاوت است و متوجه میشود چرا به این شهر زیرزمینی آمده.
کتاب سرزمین هزار دالان، قصۀ زندگی نورفل است، وقتی برای رفتن به جهان بالا تلاش میکند.
– نامزد جایزۀ شاخک قرمز کیچیز در سال 2013
– نامزد مدال کارنگی در سال 2013
این کتاب میتواند برای نوجوانانی که به داستانهای فانتزی علاقهمند هستند، انتخاب خوبی باشد
مؤلف کتاب سرزمین هزاردالان اهل انگلستان است و به کار تألیف کتاب کودک و نوجوان مشغول است. او در سال 2006 برندۀ جایزه برنفورد بواس شد. از او تاکنون کتابهای «آواز فاخته»، «قلب مدفون» و «درخت دروغ» به فارسی ترجمه شده است.
گرندیبل فکر کرد ظاهر خود او به چشم یک بچه بهاندازهی کافی ترسناک هست. حالا دیگر زمان درازی بود که هیچ تلاشی نمیکرد قیافهاش آنطور که پسند در بار است مرتب و آراسته باشد.
در واقع، عاصی شده بود. عمداً بیشترِ آن دویست صورتی را که کاربردشان را در کودکی به او و دیگران یاد داده بودند فراموش کرده بود. او در این انزوای خیرهسرانه هر روزِ خدا از همان صورت سابق استفاده میکرد؛ انگار لباس کار نامرتبی بود که باید هر روز میپوشید.
هیچوقت هم به خودش زحمت نداد آن را عوض کند؛ صورت شمارهی 41، معروف به گورکنی در خواب زمستانی، قیافهای مطلقاً بیاعتنا که به درد هر موقعیتی میخورد. آنقدر از این صورت استفاده کرده بود که خطوطش روی چهرهاش نقش بسته بود.
موهای سفید و ژولیدهای داشت. دستانش که محکم دستهی قاشق چوبی را گرفته بودند، بهخاطر موم و روغن تیره و زبر شده بودند؛ انگار درست مثل پنیر پوستهای داشت دور او را هم میگرفت.
فهرست مطالب کتاب سر زمین هزار دالان فرانسیس هاردینگ :
سرآغاز
کودک در شیر ترش
زشترو
زندانی دیوانه
عنکبوتها
جایی که راهها به هم میرسند
نیرنگباز
دروغها و صورتهای عریان
خانواده
اتاق صبحگاه
شاهخوراک مرگبار
از سر درماندگی
نیمهجان
گنجهی عجایب و دزد
نیاز
دیوها و دلبر
شکار
نیمهی تاریک
یک قطره جنون
کارها
بیصورت
اشکهای مرمر سپید
چاکچاک
تباهی
دلتنگ خانه
خوابگرد بیدار
استادکار
چموش گریزپا
نزدیکترین، عزیزترین
حفاری پنهانی
به شیوهی جنون
بالای پایین، پایین بالا
به خودت اعتماد کن
گربهها و کبوترها
چون صورت برافتد
سرانجام
سپاسگزاری
فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب آدم های ناباب هاینریش بل PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.