کتاب سرگشته راه حق نیکوس کازانتزاکیس PDF فرانسوا در یک خانواده بسیار ثروتمند به دنیا آمد و در تمام زندگی خود به خوشگذرانی مشغول بود . تا اینکه در یک روز عجیب صدای خداوند به گوش او میرسد . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
او با تمام وجود ، خدا را حس میکند و از آن پس از تمامی ثروت و مقام خود دست میکشد . وی بهکلی راه جدیدی را انتخاب میکند و در این مسیر به درجه بینیازی از دنیا و دلبریدن از اطرافیان میرسد .
سرانجام فرانسوا دشواریهای فراوانی را تجربه و مریدان زیادی نیز پیدا میکند . همچنین معجزههای زیادی از این قدیس فرانسوی روایت شده و حتی به احترام این فرد برجسته یکی از شهرهای کالیفرنیا سن فرانسیسکو نامیده شده است . فرانسوا توانست تاثیر عمیقی بر روی الهیات و فلسفه غرب در قرون وسطی بگذارد .
داستان سرگشته راه حق از زبان برادر لئون روایت میشود . او در پی اتفاقاتی تلنگری عمیق به فرانسوا میزند و تا پایان داستان نیز نزد او میماند . او خود نیز در جستجوی حقیقت و پروردگار است و به عنوان شخصی ساده و نجیب شناخته میشود . برخورد این دو به این شکل بود که روزی لئون گرسنه و خسته به شهر اسیز قدم میگذارد .
او به دنبال غذا است و از همه کمک میخواهد اما کسی به او توجه نمیکند . در آخر کسی به او میگوید فرانسوا کسی است که میتواند به او کمک کند و این دیدار سرنوشت آنها را به یکدیگر گره میزند .
کتاب سرگشته راه حق (God’s Pauper: St. Francis of Assisi) داستان زندگی این فرد را از درون ذهنیت خود او تعریف میکند . آسیبهایی که فرانسوا در راه رسیدن به حقیقت دیده و رنجهای شدید جسمی و روحی که متحمل شده است همگی در این کتاب با قلمی روان و صریح توصیف شدهاند . نیکوس کازانتزاکیس از این قدیس بزرگ بهعنوان معشوقی باشکوه و رهبری الهامبخش یاد میکند و به زیبایی خصوصیات او را به تصویر میکشد .
هنگامیکه ما به آن شهر بزرگ رسیدیم که همان شهر راون بود ، هوا تاریک شده بود . اما هنوز میتوانستیم درختهای کاج انبوه و برجهای گرد آن را در نیمه تاریکی تمیز بدهیم . نسیم دریا بهتنهایی ما میوزید و خنکمان میکرد.
پیشنهاد کردم که زمستان را اینجا بگذرانیم . موسم باران آغاز شده است . سطح آب رودخانهها بالاآمده و هیچ کجا نمیشود رفت . طرفای شب در یک میدان وسیع توقف کردیم . در میان میدان یک مجسمهٔ مسیح بود که میشی را به دوش داشت . همان میش دورافتاده از گله را که به آغل بازمیگرداند .
به پیشروی ادامه دادیم . درحالیکه پایمان از برخورد با سنگها یا با شاخههایی که باد از درخت جدا کرده بود و به زمین انداخته بود ، میلغزید . سردم بود . گرسنه بودم و پاهایم آنقدر درد میکردند که نمیتوانستم راه بروم . اندکی بعد رسیدیم به صومعه . در بسته بود . اما حجرهها هنوز روشن بودند . فرانسوا طناب زنگ را کشید و من که از شدت سرما بهکلی رنجور و بیحس بودم ، در گوشهای نزدیک در نشستم و قوز کردم . گوشمان را تیز کرده بودیم و منتظر بودیم ببینیم آیا دربان خواهد آمد تا در را به رویمان باز کند یا نه .
این نویسنده و شاعر یونانی که از او به عنوان «غول ادبیات مدرن یونانی» یاد میکنند ، در سال 1883 در شهر کاندیا به دنیا آمد . او کودکی خود را در زمان جنگهای وطنپرستانه مردم کرت با ترکان عثمانی گذراند .
نیکوس کازانتزاکیس (Nikos Kazantzakis) تحصیلات خود را در آتن ادامه داد و پس از آن برای مطالعه ادبیات و هنرهای زیبا به فرانسه ، آلمان و ایتالیا سفر کرد . او پس از اتمام تحصیلات با دوست خود «گئورگ زوربا» که الهامبخش او برای نوشتن رمان «زوربای یونانی» بود ، به استخراج معدن مشغول شد . اما آن کار را نیز بعد از مدتی رها کرد و به خبرنگاری در روزنامه روی آورد .
وی در 9 سال مختلف نامزد دریافت جایزهٔ نوبل ادبیات شده بود . کازانتزاکیس در سال 1957 با وجود اختلاف یک رأی کمتر ، جایزه نوبل ادبیات را به آلبر کامو واگذار کرد .
از مهمترین آثار کازانتزاکیس میتوان به «منظومه حماسی اودیسه، باغ صخرهها ، اولیس ، مسیح ، مسیح باز مصلوب ، زوربای یونانی ، آزادی با مرگ ، و آسیز بینوا» اشاره کرد . به عقیده «آلبرت شویترس» و «توماسمان» نیکوس از بهترین نویسندگان ، منتقدان و محققان در اروپا و آمریکا است .
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.