کتاب سرباز خوب فورد مادوکس فورد PDF کتاب سرباز خوب نوشته فورد مادوکس فورد، یکی از 100 رمان برتر تمام دورانها، داستان زندگی سربازی به نام ادوارد اشبرنهام است که توسط دوستش جان داول روایت میشود.
جان فردی است که باعث از میان رفتن روابط عاشقانه ادوارد و همسرش شده است. این رمان در ردیف 20 کتاب برگزیده قرن قرار دارد. با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید
رمان سرباز خوب (The Good Soldier) به روابط میان دو زوج انگلیسی و آمریکایی میپردازد. راوی مردی است که داستان را به شکل گفتهها و شنیدههایش و یادآوری خاطرات روایت میکند.
کلیت داستان درباره عشق، خیانت و فریب است، اما اشتباه نکنید این کتاب، قصهی کلیشهای و تکراری ندارد.
راوی، آقای داول، یک فرد میانسال بسیار ثروتمند و اهل آمریکا است. او مدتی قبل همسرش فلورانس را از دست داده و در آغاز روایت در انگلستان به سر میبرد.
او 12 سال پیش بلافاصله پس از ازدواج، به همراه همسرش، با کشتی به سفری اروپایی میروند. بعد از این سفر دریایی پزشکان به او توصیه میکنند، به دلیل مشکل قلبی همسرش نباید بار دیگر چنین سفری را تکرار کند؛ بنابراین آنها در اروپا و در پاریس ماندگار میشوند.
آنها نه سال پیش در منطقه نواهایم با خانواده اشبرنهام آشنا شدند. سروان ادوارد و همسرش لئونورا، بسیار آدمهای خوب و نازنینی هستند. این دوستی و آشنایی عمیق و عمیقتر میشود.
در شروع روایت ادوارد و فلورانس از دنیا رفتهاند و راوی گیج از اتفاقات و روابط نامشروعی که اخیراً از آن مطلع شده، داستان خود را روایت میکند.
فریب عمدهترین مسئلهای است که در این کتاب به آن پرداخته میشود؛ فریبی که میان زوجها و همه شخصیتها برای پنهان کردن حقیقت و عادی و خوشبخت جلوه دادن خانواده در جامعه وجود دارد، با توجه به انگلیسی و کاتولیک بودن یکی از زوجها، شدت بیشتری پیدا کرده است.
بخش آغازین کتاب ممکن است قدری برایتان با ابهام همراه باشد و متوجه اتفاقات و شخصیتها نشوید، اما اگر بخواهید با کتاب ارتباط بگیرید، باید بدانید که راوی از سبک سیال ذهنی استفاده میکند.
شخصیتهایی که فورد مادوکس فورد (Ford Madox Ford)، در این کتاب خلق کرده است، خارقالعادهاند. هر یک از آنها پروندهای جدا برای شناخت و بررسی دارند.
هر شخصیت بسیار کامل و با جزئیات روانشناسانه فوقالعادهای ساخته و پرداخته شده است. در این رمان شما با چند انسان کامل با همه بدیها، خوبیها و نقصهایشان مواجه میشوید و تیپ شخصیتی هر کدام از آنها را میتوان مورد نقد، تجزیه و تحلیل روانشناسانه قرار داد.
مواردی که از زمان کودکی، شیوهی تربیت، جامعه و فرهنگ بر آنان تأثیر گذاشته و تصمیمگیریهایشان را شکل داده و منجر به اخلاقیات خاص هر یک از آنها شده، شامل این تحلیل میشوند و نکته مهمی که باعث قوی بودن این رمان شده در همین است که این شناخت را شما فقط در میان صحبتهای جسته و گریخته راوی به دست میآورید.
فورد به شکل معمول و کلیشهای هر شخصیت را به طور جداگانه معرفی نکرده، بلکه با یک ظرافت هوشمندانه توانسته این کار را به شکل غیرمستقیم و به خوبی انجام دهد.
نام کتاب ابتدا توسط نویسنده، دلگیرترین داستان انتخاب شده بود و راوی چندین بار هنگام روایت داستان زندگیاش به این نکته اذعان میکند که این دلگیرترین داستان ممکن است، اما بنا به یک سری دلایل برای فروش بهتر به سرباز خوب تغییر نام یافت.
بدون دلیل نیست که این کتاب در فهرست کتابهایی قرار گرفته که باید تا پیش از مرگ بخوانیم. کتابی که از لحاظ پرداخت داستانی و همه جذابیتها و عناصری که یک داستان خوب باید داشته باشد، بسیار قوی و همین طور از نظر روانشناسی و جامعهشناسی نیز فوقالعاده است.
– جزء 100 رمان برتر کتابخانه مدرن
– جزء 100 رمان تمام دورانها به انتخاب آبزرور
– جزء هزار رمانی که همه باید بخوانند به انتخاب گاردین
معرفی نویسنده
فورد مادوکس فورد، زاده ی 17 دسامبر 1873 و درگذشته ی 26 ژوئن 1939، نویسنده، شاعر و رمان نویس اهل بریتانیا بود. از مشهورترین آثار او می توان به رمان سرباز خوب (1915) اشاره کرد.
این اثر بر بسیاری از نویسندگان جنبش هنری نوگرایی و ادبیات نوگرا موثر بوده است.فورد در ویمبلدون چشم به جهان گشود.
پدرش آلمانی و مادرش انگلیسی بودند. او بزرگترین فرزند در میان سه بچه بود. اسم این نویسنده در ابتدا فورد مادوکس هیوفر بود اما پس از جنگ جهانی اول و به خاطر این که هیوفر، بیش از حد آلمانی به نظر می رسید، اسم خود را به فورد مادوکس فورد تغییر داد.
او در سال 1889 پس از مرگ پدر به همراه برادرش به لندن رفت و در کنار پدربزرگش به زندگی ادامه داد. او هیچ وقت در دانشگاه حضور نیافت.
فورد در سال 1904 به دلیل مشکلات مالی و خصوص، دچار حمله ی عصبی شد و به منظور گذراندن وقت بیشتر با خانواده و تحت درمان قرار گرفتن، به آلمان رفت.فورد مادوکس فورد در سن 65 سالگی در فرانسه چشم از جهان فرو بست.
یادم میآید که به عبارت «این وضعیت را قبول کنید» خندیدم. عبارتی که به نظر میرسید او با سنگینی خاصی آن را تکرار کرد.
من به او چیزی شبیه به این گفتم: «چیز خیلی مهمی نیست. میخواهم بگویم که من باید آزادی یک شهروند آزاد آمریکایی را داشته باشم تا آنطور که خودم میخواهم درباره هممذهبیهای شما فکر کنم و همینطور فکر میکنم که فلورانس هم باید آزاد باشد هر طور دلش میخواهد فکر کند. ولی خب در آخر باید حواسش باشد و چیزی به دور از ادب و نزاکت نگوید.»
لئونورا جواب داد: «بهتر است او حتی یک کلمه هم برخلاف هموطنها و هممذهبیهای من نگوید.» از این حرف او تکان خوردم.
چرا که چیزی غیرطبیعی و تقریباً تهدیدآمیز و سخت در صدایش بود. انگار میخواست از طریق من به فلورانس بگوید که به ضرر فلورانس است اگر پایش را از گلیمش درازتر کند. بله خوب در خاطرم هست. در آن لحظه داشتم فکر میکردم که انگار لئونورا از طریق من دارد این چیزها را به فلورانس میگوید.
«هر قدر که میخواهید میتوانید من را کوچک کنید و ارزشی برای من قائل نشوید. میتوانید هر آنچه را که دارم ببرید. اما مواظب باشید که چیزی در جایی یا جلوی چشمهای من برخلاف دین و مذهبم نگویید که من را یک پادری کند زیر پای شما.»
وقتی به او نگاه کردم واضح بود که منظورش چنین چیزهایی نمیتوانست باشد. آدمهای خوب هر چقدر هم در دین و مذهب اختلاف داشته باشند، یکدیگر را تهدید نمیکنند.
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب راز کیهان آرتور سی کلارک PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.