کتاب 24 ساعت از زندگی یک زن اشتفن تسوایک PDF کتاب 24 ساعت از زندگی یک زن ، رمانی نوشته ی اشتفن تسوایک است که نخستین بار در سال 1927 به چاپ رسید . «هرچه بیشتر احساس کردم که از خودم دور می شوم ، بیشتر و بیشتر به جاهایی کشیده شدم که گردباد زندگی در آن ها سریع تر در چرخش بود .» روزی عجیب و غیرمعمول از زندگی خانم سی ، این گونه آغاز می شود . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
این شخصیت که به تازگی با رنج فقدان مواجه شده و به دنبال هیجان و معنایی تازه در زندگی خود است ، به درون دنیای نورهای درخشان یک کازینو و عشق غریبه ای دردمند کشیده می شود و هدفی جدید را در زندگی خود کشف می کند اما به چه قیمتی ؟ تسوایک در رمان 24 ساعت از زندگی یک زن به کاوش در قدرت عشق، تنهایی و افسوسی می پردازد ؛ احساساتی که می توانند تا آخر عمر با انسان همراه باشند .
در آن تاریخ، «ده سال پیش از جنگ» در یکی از پانسیونهای «ریویرا» که ما در آن اقامت داشتیم ، ناگهان در سر میز ما مشاجرۀ بسیار سختی روی داد و چنان سخنان بد و زنندهای در میان ما رد و بدل شد که نزدیک بود کار به زد و خورد بکشد .
برخی اشخاص از لحاظ حدت فکر و نیروی تصور بسیار ضعیفند و هر حادثهای ، اگرچه مانند دشنۀ تیزی بر مغزشان فرود آید ، وقتی که خودشان شاهد آن نباشند ، هرگز آنان را متأثر نمیسازد . اما اگر کوچکترین حادثهای در برابر چشمشان، به اندازهای نزدیکتر که خودشان آن را احساس کنند ، اتفاق بیفتد، همان دم هیجان سختی از خود بروز میدهند و درآن حال عدم علاقهای را که به حوادث دنیای خارج نشان میدادند با شدت مبالغهآمیزی جبران میکنند .
در مجلس ما که از رفقای سر میز تشکیل مییافت ، همیشه از هر دری سخن به میان میآمد و آرام آرام چیزهای بسیاری گفته میشد که با شوخی کوچکی پایان میپذیرفت .
آن روز هم اوضاع به همین منوال بود . این مجلس به محض تمام شدن غذا به پایان میرسید . زن و شوهر آلمانی برای گردش و عکسبرداری ، دانمارکی فربه و شکمگنده برای ماهیگیری یکنواخت خود ، پیرزن انگلیسی برای مطالعۀ کتابهای خود و زن و شوهر ایتالیایی برای تفریح و قمار در «مونتکارلو» هر یک به طرفی میرفتند و من یا روی یکی از نیمکتهای باغ مینشستم و یا مشغول کار خود میشدم .
اما آن روز آن مشاجرۀ سخت ، بر خلاف گذشته ، همۀ ما را در جای خود میخکوب ساخت و به جان یکدیگر انداخت … دیگر مانند روزهای پیش هیچکس از روی ادب و نزاکت اجازۀ رفتن نمیخواست و وقتی که یکی از رفقا از جای خود بلند میشد ، معلوم بود که از شدت خشم وغضب دیگر نمیتواند در جای خود آرام گیرد و باید برود .
حادثهای که میز کوچک و مدور ما را تا این اندازه دچار هیجان ساخته بود ، بسیار تعجبآور بود .
پانسیون ما که هفت نفر در آن زندگی میکردیم ، از بیرون منظرۀ ویلای جداگانهای را داشت . (آه ! … منظرۀ ساحلی که با سنگهای ناهموار مزین بود و از پنجرۀ ما دیده میشد، چه اندازه زیبا بود !) با این همه کرایۀ این پانسیون از همه جای «پالاس هتل» کمتر بود و کسی که میخواست وارد هتل شود ، از باغ پانسیون ما رد میشد و ما کرایهنشینان این ساختمان جداگانه با این همه پیوسته با مهمانان و ساکنین هتل تماس داشتیم .
روز پیش در این هتل حادثۀ ننگآوری روی داده بود . با ترنی که بیست دقیقه از ظهر گذشته وارد شده بود (ساعت را باید به دقت ذکر کنم زیرا که این نکته چه برای حادثۀ یادشده و چه برای موضوع مشاجرۀ پرهیجان ما بسیار ارزش دارد) جوانی فرانسوی به مهمانخانه آمده و اتاقی مشرف به دریا کرایه کرده بود و انتخاب این اتاق نشان میداد که جوان توانگر و پولداری است .
این جوان با آن ظرافت و زیبایی که داشت موجودی بسیار دوستداشتنی بود و با این چیزها که خداوند به او داده بود، چنان جلب توجه میکرد که انسان بیاختیار از او خوشش میآمد . در صورت باریکش که شبیه صورت دختر جوانی بود ، موی بوری لبان او را که نشانۀ زیبایی و گرمی بود نوازش میداد . بر روی پیشانی سفیدش امواج بلوطی رنگ نرم موهای مجعد جلوهای داشت .
هر نگاه چشمان زیبای او مانند نوازشی شیرین و هر حرکت دور از ظاهرسازی او بسیار دلپذیر و دوستداشتنی بود و به راستی این جوان به مجسمۀ زیبای مرد ایدهآل که در ویترین مغازههای بزرگ مد با عصای ظریف ، موهای زیبا و حالت پر از ظاهرسازی جلوهگری میکند ، شباهت داشت ، اما انسان وقتی از نزدیک به او نگاه میکرد متوجه میشد که هیچگونه غرور و تصنعی در رفتار او وجود ندارد .
به راستی طبیعت او را چنان زیبا و دلربا آفریده بود که همه کس او را بیاختیار دوست میداشت . در عرض راه به هر کسی که برخورد میکرد صمیمانه و از روی تواضع به او سلام میداد و دلربایی و ظرافتی که در سراپای او دیده میشد ، به راستی تماشایی بود .
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب گردباد میگل آنخل آستوریاس PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.