کتاب رقص با گربه ها مهرداد صدقی PDF مادر از زمانی که در رحمش هفت ماه بودم ، بر اثر تصادف به کما رفت و یازده سال و شش ماه تمام باردار ماند . پزشکها گفته بودند که در صورت تولد من جفتمان خواهیم مرد و به همین خاطر اجازه ندادند به موقع ترخیص شوم . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
قصه از یک اتفاق عجیب شروع میشود ؛ از تولد نوزادی که 12 سالش است و به خاطر تصادف مادرش و به کما فرو رفتن او تقریبا 11 سال بیش از حد معمول در شکم مادرش میماند . او درکی از دنیای واقعی ندارد و تمام درکش مربوط میشود به خاطرات مادرش و چیزهایی که او در ذهن دارد . در نهایت پزشکان تصمیم میگیرند به خاطر سلامت مادر این بچه را به دنیا بیاورند .
رقص با گربهها رمانی است در فضایی متفاوت و زاییده تخیل یک نویسنده جوان اما موفق . فضایی که نویسنده در آن برای خواننده بزرگسالش ترسیم کرده ، فضایی سورئال و کاملا غیر واقعی است برای پیدا کردن بزرگترین واقعیت در زندگی آدمها : مفهوم زندگی .
رقص با گربهها داستانی است که مایههایی از طنز دارد ، مهرداد صدقی نویسندهی کتاب مثل دیگر کتابهایش سعی داشته لبخندی بر چهره خواندههایش بنشاند و در عین حال رفتارهای نادرست را با بزرگنمایی نقد کند .
اگر به دنبال داستانی با زمینههای طنز میگردید که در فضایی متفاوت و سورئال نوشته شده باشد، کتاب رقص با گربهها را انتخاب کنید.
مهرداد صدقی، نویسندهی کتاب رقص با گربهها در سال 1356 در بجنورد متولد شد . مهرداد صدقی را بیشتر به دلیل نوشتههای طنزش میشناسند . صدقی تحصیلاتش را در سال 75 در رشته صنایع چوب و کاغذ دانشگاه گرگان آغاز کرد و در همین دانشگاه مقاطع ارشد و دکترا را هم ادامه داد . در حال حاضر او عضو هیات علمی دانشگاه گنبد کاووس است . از آثار و نوشتههای مهرداد صدقی میتوان به مغز نوشته های یک جنین ، مغز نوشته های یک نوزاد ، نقطه ته خط ، رقص با گربهها ، آبنبات هل دار ، تعلیمات غیر اجتماعی ، آبنبات پسته ای و میرزا روبات اشاره کرد .
«وقتهایی که پدر حواسش نبود به چهرهاش خیره میشدم . با خود میاندیشیدم این چهره تنها آدرسی است که از «او» دارم و «او» یعنی خود پدر ، مادر، دنیا ، دخترک چشم عسلی و حتی گربهها . مهمترین چیزی که پدر را نگران میکرد ، مادر بود ؛ و چیزی که مرا نگران میکرد ، نگرانیهای پدر و میدانم که مادربزرگ هم از نگرانی من نگران بود و باز پدر نگران همه .
به رازی دیگر پی بردم : اینکه هر قدر بزرگ و بزرگتر شدهام ، پدر هم کوچک و کوچکتر شده . یادم میآید شبی که از بیمارستان به خانه آمدیم ، پدر دستم را گرفت تا قدم بزنیم . در هر گام او ، من دو سه گام برمیداشتم .»
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب استاد پیر لائو تسه PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.