
کتاب پسرانی از جنس روی سوتلانا الکسیویچ PDF کتاب “پسرانی از جنس روی” اثر سوتلانا الکساندرونا الکسیویچ ، به بررسی تأثیرات عمیق و ویرانگر جنگ شوروی در افغانستان بین سالهای 1979 تا 1989 میپردازد و با روایتهای صادقانه سربازان ، پرستاران ، مادران و خانوادههای آنان ، تصویری واقعی و شوکهکننده از این درگیری را ارائه میدهد .
این اثر ، که به نوعی یادآور جنگ آمریکا و ویتنام است ، به خوانندگان نشان میدهد که چگونه دولت شوروی با انکار وجود این جنگ ، واقعیتهای تلخ و مرگبار آن را پنهان کرد ؛ در حالی که جسد سربازان در تابوتهایی از جنس روی به کشور بازمیگشت . الکسیویچ با قلمی توانا و احساسی ، به عمق درد و رنج ناشی از جنگ پرداخته و تجربهای انسانی و تأثیرگذار از مشقتهای بشر را به تصویر میکشد که همواره یادآور عواقب تلخ جنگهاست با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
نیروهای شوروی بین سال های 1979 تا 1989 ، درگیر جنگی ویرانگر در افغانستان شدند که باعث مرگ بیش از 50 هزار نفر و از دست رفتن جوانی و انسانیت ده ها هزار نفر دیگر شد . کتاب پسرانی از جنس روی ، خاطرات تأثیرگذار و صادقانه ی سربازان ، افسران ، پرستاران ، مادران ، پسران و دخترانی است که از جنگ و تأثیرات جاودان آن سخن گفته اند .
این کتاب ، داستانی واقعی و شوکه کننده است و مخاطب را بدون شک ، متوجه شباهت این جنگ با جنگ آمریکا و ویتنام می کند . در این جنگ ، جسد سربازان شوروی در تابوت هایی از جنس روی به کشور بازگردانده می شد در حالی که دولت شوروی ، اساساً وجود چنین درگیری و جنگی را انکار می کرد . سوتلانا الکساندرونا الکسیویچ در کتاب پسرانی از جنس روی ، از حقیقت جنگ شوروی و افغانستان پرده برمی دارد و شرحی فوق العاده خواندنی و تأثیرگذار از یکی دیگر از تجارب مشقت بار و خونین بشر ارائه می کند .
سوتلانا آلکسیویچ که در سال 1947 در بلاروس متولّد شده است ، کار نویسندگی خود را با دو کتاب تحقیقی و مستندنگاری درمورد جنگ جهانی دوّم آغاز کرد :
«جنگ چهره ی زنانه ندارد» (1985) و «آخرین شاهدان» .
سوّمین کتاب وی ، «پسرانی از جنس روی» ، یک رسوایی واقعی در کشورش راه انداخت . برخی از آثار آلکسیویچ هنوز هم در سرزمین مادری اش ممنوع است و او مجبور شده نخست به فرانسه و سپس به سوئد مهاجرت کند .
حالا که بالاخره از جنگ خلاص شدم و سایۀ جنگ کمی دور شده است ، نمیتوانم به شما بگویم جنگ دقیقاً چطور بود . آن لرزشهای همۀ اعضای بدن ، آن خشم … قبل از جنگ ، من در مدرسۀ فنی حمل و نقل خودرو تحصیلاتم را تمام کردم و مرا به عنوان رانندۀ فرمانده گردان بهکار گرفتند .
ما دخترک دانشآموزی را سوار اتومبیلمان کردیم تا او را به روستایش که سر راهمان بود برسانیم . رفته بود مینسک خرید کند . سرِ چند جوجه از زنبیل بزرگش بیرون زده بود . سبدش را که پُر از نان بود در صندوق عقب چپاندیم .
در روستا ، مادرش که جلویِ درِ باغ منتظرش ایستاده بود تا او را دید جیغهایی بلند کشید . دخترک به سمتش دوید :
ـ مامان !
ـ وای ملوسکم ، یه نامه برام رسیده ! آندری ما افغانستانه ! وای خدای من !
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب فرهنگ واژه سازی در زبان فارسی جلد 8 کامیاب خلیلی PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.