ورود و عضویت
0
سبد خرید شما خالی است

دانلود کتاب مسافر فرانکفورت آگاتا کریستی PDF

مشاهده پیش نمایش
40,000تومان
0فروش موفق
محصول مورد تایید است
محصول ویژه است
محصول دارای هدیه می باشد
امتیاز محصول
پروژه وی آی پی
0 فروش 0 دانشجو

کتاب مسافر فرانکفورت آگاتا کریستی PDF این کتاب یکی از آثار قابل توجه “آگاتا کریستی” است. رمانی سیاسی که گوشه‌های از زندگی یک دیپلمات انگلیسی را به تصویر می‌کشد.قسمتی از این کتاب که خواندنش بسیار جالب است ، شرح سیاست “چماق و هویج” به قلم آگاتا کریستی در کتاب مسافر فرانکفورت می باشد. با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید.
شاید جوان‌ها را پیشتاز بنامید. اما در واقع این چیزی نیست که باعث نگرانی شود. آنها روی جوانان کار می‌کنند، جوانان تمام کشورها و آن‌ها را وادار به کارهایی می‌کنند.جوان‌ها شعار می‌دهند و فریاد می‌کشند،درحالیکه اغلب نمی‌دانند هدفشان چیست! بنابراین شروع به اعتراض آسان است. سرشت آدم جوان چنین است. تمام جوانان همواره شورشی بوده‌اند.

شما شورشی هستید و می‌خواهید دنیا از شکلی به صورت دیگر دربیاورید. اما شما کور هستید. گویی نوار پارچه‌ای روی چشمان جوان‌ها بسته‌اند. نمی‌بینید که چه چیزهایی را از دست داده اند و در آینده به کجا خواهند رسید؟ چه چیزی پیش رو دارند؟ و چه کسی در قفای آنهاست و آنها را وادار می‌کند؟ این چیزی است که باید از آن هراس داشت. مثل این است .

که یک نفر هویجی را جلوی الاغی بگیرد تا دنبالش بیاید و در همان موقع کس دیگری از پشت سر الاغ را با چوب وادار به جلو رفتن کند.این‌ها تصورات نیست این چیزی است که مردم در مورد هیتلر گفته‌اند. این چیزی است که آنها باور داشته‌اند و پذیرفته‌اند. اکنون شاید افرادی دیگر چیزهایی همانند آن را باور داشته و پذیرفته‌اند. این هراس آور است. ایده یکسانی که همواره به ظهور می‌رسد. تاریخ تکرار می شود.

جالب اینجاست که نویسنده چهار دهه پیش این کتاب را به نگارش در آورده و دست‌های پنهانی که صنایع تسلیحاتی، مواد مخدر و ثروت‌های جهانی را در نهان با استفاده از سلاح دیپلماسی جابه‌جا می‌کند را آشکار می‌سازد.

برشی از کتاب مسافر فرانکفورت آگاتا کریستی:

لطفا کمربندهایتان را محکم ببندید! سرنشینان هواپیما دستور را زیاد جدی نگرفتند. همه در آن لحظه یک احساس مشترک داشتند.

فعلا نمی‌توان در فرودگاه ژئو فرود آمد. مسافران خسته و خواب آلوده مرتب خمیازه می‌کشیدند.  غافل از این که خستگی و خواب آلودگی بیشتری در پیش بود.تکرار دستور میهماندار که این بار آمرانه تحکم کرد.لطفا کمربندهایتان را ببندید، دال بر ادامه خستگی و بی‌خوابی بود …

سر استافوردنی تا جایی که دهانش کش می‌آمد دهان را باز نموده و مرتب خمیازه می‌کشید. او بعد از شنیدن اطلاعیه، شق و رق روی صندلی نشست. در آن لحظات در عالم خواب و بیداری، خواب خوشی می‌دید: ماهیگیری در یکی از رودخانه‌های انگلستان.

«سر استافوردنی» مردی بود چهل‌و‌پنج ساله، با قامتی متوسط، صورت براق و سبزه‌اش به خوبی تراشیده شده بود. لباسی که همواره بر پوشیدن آن پافشاری داشت، عجیب و غریب به‌نظر می‌آمد. او از یک خانواده اشرافی بود.

و هر گونه پوششی که دلخواهش بود می‌دوخت و به آزادی می‌پوشید. حال آنکه لباس دوستانش نسبت به او بیشتر متداول و رسمی بود و این حالت برای او احساس خوشایندی داشت.

یکی از وسایل نمایشی که او به هنگام مسافرت همراه داشت، لباسی شبیه به شنل راهزنان بود که آن را از جزیره کرس خریده بود، با رنگ آبی تیره مایله به ارغوانی با آستری سرخ. از پشت شنل کلاهی آویزان بود که می‌توانست هنگام وزش باد، آن را به سر بگذارد …

…شاید جوان‌ها را پیشتاز بنامید. اما در واقع این چیزی نیست که باعث نگرانی شود. آنها روی جوانان کار می‌کنند، جوانان تمام کشورها و آن‌ها را وادار به کارهایی می‌کنند.

جوان‌ها شعار می‌دهند و فریاد می‌کشند،درحالیکه اغلب نمی‌دانند هدفشان چیست! بنابراین شروع به اعتراض آسان است. سرشت آدم جوان چنین است. تمام جوانان همواره شورشی بوده‌اند. شما شورشی هستید و می‌خواهید دنیا از شکلی به صورت دیگر دربیاورید. اما شما کور هستید. گویی نوار پارچه‌ای روی چشمان جوان‌ها بسته‌اند.

نمی‌بینید که چه چیزهایی را از دست داده اند و در آینده به کجا خواهند رسید؟ چه چیزی پیش رو دارند؟ و چه کسی در قفای آنهاست و آنها را وادار می‌کند؟ این چیزی است که باید از آن هراس داشت. مثل این است که یک نفر هویجی را جلوی الاغی بگیرد تا دنبالش بیاید و در همان موقع کس دیگری از پشت سر الاغ را با چوب وادار به جلو رفتن کند.این‌ها تصورات نیست این چیزی است.

که مردم در مورد هیتلر گفته‌اند. این چیزی است که آنها باور داشته‌اند و پذیرفته‌اند. اکنون شاید افرادی دیگر چیزهایی همانند آن را باور داشته و پذیرفته‌اند. این هراس آور است. ایده یکسانی که همواره به ظهور می‌رسد. تاریخ تکرار می شود.”

معرفی آگاتا کریستی:

آگاتا کریستی (Agatha Christie) پانزدهم سپتامبر سال 1890 میلادی در شهر ساحلی تورکی در جنوب شرقی انگلستان به دنیا آمد. نام کامل او آگاتا مری کلاریسا میلر بود و از پدری آمریکایی و مادری انگلیسی در انگلستان متولد شد، اما هیچ‌گاه نخواست از کشور زادگاه پدرش درخواست تابعیت کند.

آگاتا کریستی کوچک‌ترین فرزند خانواده بود و یک خواهر و یک برادر داشت. او در دوران کودکی تحت نظر مادرش در منزل آموزش دید و مادرش مشوق آگاتا برای شروع نویسندگی شد. آگاتا کریستی در دوران کودکی عاشق بازی‌های تخیلی و شخصیت‌پردازی بود. او در 16‌سالگی برای مدتی به پاریس رفت تا آواز خواندن و نواختن پیانو را بیاموزد.

آگاتا کریستی، در سال 1914، در 34‌ سالگی، با شخصی به نام کلنل آرچیبالد کریستی، که خلبان نیروی هوایی سلطنتی بود، ازدواج کرد و طی جنگ جهانی اول به شغل پرستاری مشغول شد.

نخستین کتاب آگاتا کریستی با نام «طلوع در استایلز؛ اسرار خانه‌ی ییلاقی» سال 1920 منتشر شد و کریستی در این اثر جنایی، برای نخستین بار، شخصیت هرکول پوآرو را معرفی کرد که بعدها به یکی از معروف‌ترین کارآگاهان دنیای ادبیات و سینما تبدیل شد.

هرکول پوآرو تنها شخصیتی نبود که با ذهن خلاق و قلم توانای آگاتا کریستی ماندگار شد. این نویسنده‌ی انگلیسی در کتاب «قتل در خانه‌ی کشیش» شخصیت جدیدی را به دوستداران داستان‌های جنایی و معمایی معرفی کرد: خانم مارپل.

مسیر موفقیت برای آگاتا کریستی روز به روز سریع‌تر طی شد و حدود 80 رمان و داستان کوتاه جنایی از وی به چاپ رسید. البته چندین رمان عاشقانه به قلم وی و با نام مستعار «مری وستمکات» نیز منتشر شد که زیر سایه‌ی رمان‌های پرفروش جنایی‌اش قرار گرفت.

💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 💚 

دانلود کتاب حلقه آتش میترا میرشکار PDF

⭐⭐⭐⭐⭐

 

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دانلود کتاب مسافر فرانکفورت آگاتا کریستی PDF”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *