کتاب ایستگاه پایانی کارین ژیه بل PDF زندگی یک منشی ادارهی پلیس چگونه است؟ برخلاف جایی که در آن کار میکند، ژان زندگی آرام و بیدردسری دارد؛ در کسالت دردناکی به سر میبرد و با مادر محافظهکارش زندگی میکند که درهای زندگی او را رو به تجربههای جدید بسته است.
ژان از این وضعیت راضی نیست، اما برای تغییر دادنش کار چندانی هم نمیکند. کتاب ایستگاه پایانی (Terminus Elicius) ماجرای تغییر بزرگی است که در زندگی ژان پدید میآید. با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید.
در قطاری که مسیر هر روزهی ژان است، روی صندلیای که او هر روز بر روی آن مینشیند، نامهای دیده میشود، آن هم نه نامهای معمولی، نامهای عاشقانه از طرف قاتلی سریالی که پلیس مارسی بهدنبال اوست. شاید اگر هر کس دیگری جای ژان بود، پاسخ این نامه را نمیداد، اما شخصیت اصلی کتاب کارین ژیهبل (Karine Giebel) نمیتواند بر این وسوسه غلبه کند و پاسخ این قاتل بیرحم را میدهد.
رمان ایستگاه پایانی ماجرای این نامهنگاری و تبعات آن برای ژان و مادرش است؛ این ارتباط نامعمولْ زندگی ژان را از کسالت نجات میدهد و برای او ماجراجویی به ارمغان میآورد، اما همزمان درهای جهنم را نیز رو به ژان باز میکند.
اگر به رمانهای جنایی و معمایی علاقهمندید و دوست دارید کتابی بخوانید که نفس را در سینهتان حبس کند، این کتاب را از دست ندهید.
این نویسندهی فرانسوی در رشتهی حقوق تحصیل کرده است و درحالحاضر به وکالت مشغول است. کارین ژیهبل چندین کتاب جنایی-روانشناختی نوشته و موفق شده تا جوایزی ادبی نیز در این زمینه به دست آورد.
کتابهای ژیهبل به چندین زبان مختلف ترجمه شدهاند. «برزخ» و «سایه» از کتابهای دیگر ژیهبل هستند که به فارسی برگردانده شدهاند.
همان ایستگاه همیشگی و همان صورتهای همیشگی. تنها اتفاق جدید آن بود که آن روز ژان از پشت عینک چهرههای ایشان را به دقت بررسی میکرد. اسم الیسیوس که به ذهنش میآمد، احساس میکرد موجی در وجودش تداعی میشود.
به نظر نمیرسید هیچیک از آنان الیسیوس باشد. به نظر نمیرسید هیچیک از آنان مردی باشد که به او توجه نشان داده بود.
قطار مارسی- میراماس که رسید، نخستین فردی بود که سوار آن شد. نباید اجازه میداد شخص دیگری جایش را بگیرد. نباید اجازه میداد کسی وارد قلمرو همیشگیاش شود.
خیلی سریع وارد شد و کیفش را بر روی پاهایش قرار داد. از اینکه نگاهی به کنار صندلیاش بیندازد تقریباً وحشت داشت. میترسید هیچ چیز در آن جا نباشد. به جلو خم شد تا دقت کند در کیفش را به خوبی بسته باشد.
دوست داشت در آن لحظههای آکنده از تردید و شک، اطمینان خاطری داشته باشد. سپس دستش را به سمت راست صندلیاش برد و نرمی کاغذی را احساس کرد.
خداروشکر! خدایا شکرت! نامه را برداشت و لحظههایی طولانی در دستان خود نگه داشت. ترجیح میداد تا زمان شروع حرکت قطار صبر کند و سپس آن را بخواند، چرا که علاقهی خاصی به صدای یکنواخت و آرامش بخش حرکت قطار روی ریل داشت. احساس میکرد جنبهای انسانی در آن وجود دارد. از سویی، سرعت، آرامش خاصی به وی میبخشید.
چند دقیقهای سپری شد تا اینکه سرانجام قطار به راه افتاد.
در وهلهی اول به آرامی و، پس از آن کمکم، سرعت گرفت. وقتش رسیده بود که از ایستگاه مارسی بیرون برود و وارد فضای باز شود.
چشم ژان که به نور خورشید افتاد، پاکت نامه را باز کرد. این بار دو کاغذ در آن قرار داشت. نامهای طولانیتر از نامهی اول. لبخندی بر روی لبش نشست و برای آخرین بار نگاهی به اطراف انداخت تا ببیند کسی حواسش به او نباشد. حواس هیچکس به او نبود. هیچکس کوچکترین توجهی به وی نشان نمیداد. میتوانست با خیالی آسوده نامهی الیسیوس را بخواند.
کارین ژیه بل، متولد1971 در فرانسه است. وی تحصیل کردۀ رشتۀ حقوق است و امروز هم به عنوان حقوقدان فعالیت می کند. اولین کتابش سال 2004 منتشر شد و سال 2005 توانست جایزۀ «رمان های پلیسی مارسی» را از آن خود کند. سومین کتابش را سال 2007 منتشر و توجه همگان را به خود جلب کرد.
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب داشتن و نداشتن ارنست همینگوی PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.