دانلود کتاب هنرمندی از دنیای شناور کازوئو ایشی گورو PDF

کتاب هنرمندی از دنیای شناور کازوئو ایشی گورو PDF کازوئو ایشیگورو در رمان هنرمندی از جهان شناور، درکی واقعی و ملموس از ژاپن پس از جنگ به مخاطبان خود می بخشد: جهانی شناور از رفتارهای فرهنگی و الگوهای اجتماعی در حال تغییر و مسائلی جنجال برانگیز. با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید.

شخصیت اصلی داستان، هنرمندی عجیب و نامتعارف به نام ماسوجی اونو است که در خلال جنگ، مسئول تبلیغات فرهنگی حکومت امپریالیستی ژاپن بوده است. اما اکنون جنگ با شکست ژاپن به پایان رسیده، همسر و پسر اونو کشته شده اند و بسیاری از نسل جوان، امپریالیست ها را مقصر به وجود آمدن این فاجعه در کشورشان می دانند. در این شرایط، چه چیز از زندگی اونو باقی مانده است؟ کتاب به صورت اول شخص به رشته ی تحریر درآمده و بر گفته های یک راوی نه چندان قابل اطمینان تکیه دارد که داستان را فقط از نقطه نظر خود تعریف می کند.

در رمان «هنرمندی از دنیای شناور» نوشته‌ کازوئو ایشی‌ گورو، همچون بسیاری دیگر از آثار این نویسنده، موضوع حسرت و ندامت از گذشته‌ ای از دست‌ رفته در دنیای محدود انسانی به وضوح دیده می‌ شود. شخصیت‌ های داستان به طور مداوم در حال مرور و بررسی گذشته هستند تا بفهمند چه اتفاقات و تراژدی‌ هایی برایشان رخ داده و آینده چه سرنوشتی برای آن‌ ها رقم خواهد زد.

برشی از کتاب هنرمندی از دنیای شناور

 یادم می‌آید موری- سان هرازگاهی یکی از نقاشی‌هایش را کامل می‌کرد و همهٔ شاگردانش را- که ده نفری می‌شدیم- در آنجا جمع می‌کرد. یادم می‌آید که چطور قبل از وارد شدنمان به آنجا، هرکدام از ما در آستانهٔ در می‌ایستادیم و با دیدن تصویری که وسط اتاق برپا شده بود نفس‌هامان از ستایشش بند می‌آمد. موری- سان هم، در آن لحظه، احتمالاً یا داشت به یکی از گل‌هایش رسیدگی می‌کرد و یا از پنجره بیرون را نگاه می‌کرد، و ظاهراً از ورود ما بی‌اطلاع بود. طولی نمی‌کشید که همگی کف اتاق دور نقاشی می‌نشستیم و با پچ‌پچ نکاتی را به همدیگر می‌گفتیم: «ببین چطور استاد اون رو اون گوشه گذاشته. فوق‌العاده است!» ولی کسی در واقع نمی‌گفت که: «سنسی، عجب نقاشی باشکوهی!» چون در این‌گونه مواقع رسم بود طوری رفتار کنیم که انگار استاد در آنجا حضور ندارد.

هر نقاشی جدیدی اغلب ابداعات فوق‌العاده‌ای در خودش داشت و بحث پرتب‌ و تابی بین ما به وجود می‌آورد؛ مثلاً، یک بار، یادم هست هنگام وارد شدن به اتاق با نقاشی‌ای مواجه شدیم که در آن زنی زانو زده بود و از زاویهٔ دید فوق‌العاده پایینی کشیده شده بود، به‌قدری پایین که احساس می‌کردیم داریم از کف اتاق به آن نگاه می‌کنیم.

یادم هست که یکی می‌گفت: «واضحه که زاویهٔ دید پایین شأن و منزلتی به این زن بخشیده که از زاویهٔ دیگه‌ای این شأن و منزلت رو پیدا نمی‌کرد. این کار واقعاً شگفت‌انگیزه. چون از سایر جنبه‌های دیگه می‌شه گفت این زن ظاهراً احساس بدبختی می‌کنه. همین تضاده که به این نقاشی قدرت ماهرانه‌ای بخشیده.»

دیگری گفت: «شاید هم این‌طور باشه. این زن بدون شک دارای شأن خاصیه، ولی این شأن و منزلت رو نمی‌شه از پایین بودن زاویهٔ دید استنباط کرد. واضحه که سنسی قصد داشته چیز مهم‌تری رو به ما بگه. می‌خواد بگه که زاویهٔ دید به نظر پایین می‌آد چون ما به سطح خاصی از زاویهٔ دید عادت کردیم. بدون شک منظور استاد این بوده که ما رو از دست این نوع عادت های قراردادی و محدود آزاد کنه. استاد به ما می‌گه که «نیازی نیست که همیشه از زوایای قدیمی و همیشگی به چیزها نگاه کنیم. به همین خاطره که این نقاشی انقدر الهام‌بخشه.»

فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗

دانلود کتاب واهمه های بی نام و نشان غلامحسین ساعدی PDF

⭐⭐⭐⭐⭐