کتاب دنیای شعله ور خجسته کیهان PDF کتاب «دنیای شعله ور» رمانی نوشته ی «سیری هاسوت» است که اولین بار در سال 2014 منتشر شد . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
این رمان به داستان جذاب هنرمندی به نام «هریت بردن» می پردازد که پس از سال ها نادیده گرفته شدن آثارش ، سه مرد جوان را استخدام می کند تا آن ها آثارش را به نام خودشان به نمایش بگذارند و به این ترتیب ، ماجرایی طوفانی و عجیب را در دنیای هنری نیویورک به وجود می آورد .
اما وقتی نمایش این آثار با موفقیت همراه می شود و «هریت» تلاش می کند تا هویت واقعی اش را آشکار کند ، یکی از آن سه مرد به نام «رون» به او خیانت می کند . بسیاری از منتقدین با «رون» همراه می شوند، و «هریت» و «رون» بازی خطرناکی را با هم آغاز می کنند .
رمان «دنیای شعله ور» داستانی جذاب درباره ی هنر، تبعیض و آرزو است—درباره ی زنی که از نادیده گرفته شدن خسته شده است .
«حدود یک سال بعد از مرگ فلیکس شروع به ساختنشان کردم؛ توتمها ، بتها ، نشانهها ، موجوداتی شبیه به او یا بیشباهت به او و همه نوع پیکرهای عجیب که بچهها را میترساند ، اگرچه بزرگ شده بودند و دیگر با من زندگی نمیکردند .
گمان میکردند بر اثر غم و غصه به بیراهه میروم ، به ویژه وقتی تصمیم گرفتم بعضی از ساختههایم را گرم کنم به طوری که وقتی آنها را در آغوش میگرفتی ، گرما را احساس میکردی .
مِیزی گفت باید سعی کنم آرام باشم: مامان ، داری زیادهروی میکنی . باید دست برداری مامان . تو دیگه جوون نیستی ، میدونی . و اِتان به سبک خودش با نامیدن آنها به عناوین «هیولاهای مادر» ، «چیزهای بابا» و «پدر هولناک» نارضایتی خود را نشان داد .
فقط آوِن ، آن بچهٔ شگفتانگیز ، از ساختههای دوستداشتنی من خشنود بود . هنوز دو سالش تمام نشده بود و با متانت و ظرافت تمام به آنها نزدیک میشد . دوست داشت گونهاش را به یک شکم درخشان بچسباند و آواز بخواند .
اما بهتر است به عقب برگردم . به این خاطر مینویسم که نمیتوانم به زمان اعتماد کنم . من ، هریت بردن ، که دوستان قدیمی و بعضی از دوستان جدید هری صدایم میکنند ، شصتودو سال دارم ، هنوز عتیقه نشدهام ، ولی در راهِ رسیدن به پایان هستم ، و پیش از اینکه یکی از دردهایم به تومور یا جنون پیری و فراموشی تبدیل شود یا فرمان از دست رانندهٔ کامیونی در برود و مرا چنان به دیواری بکوبد که دیگر نفسم درنیاید ، خیلی کارها دارم که باید انجام دهم .
زندگی راه رفتن روی پنجهٔ پا در زمینی مینگذاریشده است . هرگز نمیدانیم چه در انتظارمان است و اگر نظرم را بخواهی ، دربارهٔ گذشتهای که پشت سر گذاشتهایم نیز یقین نداریم . اما حتماً میتوانیم داستانی دربارهاش سر هم کنیم و برای اینکه درست از آب دربیاید ، به مغزمان فشار میآوریم . »
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.