کتاب چشم مرکب محمد مختاری PDF ، کتاب نایاب چشم مرکب (نو اندیشی از نگاه شعر معاصر) اثری از محمد مختاری میباشد . چشم مرکب دنبالهای است بر انسان در شعر معاصر که نخست در سال 1371 انتشار یافت . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
زندهنام محمد مختاری که در نقد شعر و جایگاه این گونهٔ هنری در فرهنگ معاصر نیز دستی توانا و نگاهی کاونده و آیندهنگر داشت ، «چشم مرکب» را ابزار ضرور نواندیشی در شعر معاصر میداند و در تعریف آن میگوید : چشمی است که کارکردش فرو رفتن و برآمدن در همهٔ پیچ و خمها و پستوهای تاریک و روشن درون و بیرون است .
درون و بیرونی که همواره دستخوش موجی نامعین و ناگهانی است . این چشم ، هم یک دستاورد تازه و هم یک ناگزیریِ تازه برای دیدن است . از اینرو فرو رفتنش در دل فضای معاصر که در کشور ما زادهٔ انقلاب و تحولات پسین و پیامدهای آن است ، نشان تحیّر نیست . بلکه نمودار کاوش برای بازیافت خویش و دیدنِ گونهگونِ حقیقت ماست . با چنین چشمی است که انسان تنوع و کثرت را میبیند و هم در تنوع و کثرت دیده میشود .
محمد مختاری (Mohammad Mokhtari) یکم اردیبهشت سال 1321 در مشهد دیده به جهان گشود . مختاری تا اوایل دوران جوانی در این شهر زندگی کرد و پس از گذراندن تحصیلات اولیه ، در سال 1348 از دانشگاه فردوسی مشهد در رشتهی زبان و ادبیات فارسی ، مدرک کارشناسی گرفت .
پس از مدت کوتاهی به تهران رفت و در بنیاد شاهنامه به فعالیتهای پژوهشی مشغول شد و خیلی زود به عضویت کمیتهی علمی آن بنیاد درآمد . محمد مختاری در سال 1351 با هنرمند نقاش ، مریم حسینزاده ، ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند به نامهای سیاوش و سهراب بود .
علاقه و طبع نویسندگی و شعرگویی محمد مختاری بر کسی پوشیده نبود . او در شعر ، نگرشها و سویههای جدید را میپسندید . آثار ، مقالهها و ترجمههایش در مجلاتی مانند نگین ، دنیای سخن ، آدینه ، فرهنگ توسعه و … منتشر میشدند .
از میان آثار محمد مختاری که در آن سالها به انتشار رسیدند میتواند به دفاتر اشعار ، تصحیح متونی از شاهنامه ، تألیف کتابهایی در حوزههای شعر و شاعران معاصر ، و همچنین مقالات متعدد اشاره کرد . او علاوه بر آن ، به ترجمهی مقالهای از جان آپدایک ، نویسنده و منتقد ادبی آمریکایی ، پرداخت که تحت عنوان «واقعگرایی در داستان بلند» به انتشار رسید .
محمد مختاری به فعالیتهای ادبی خود با انتشار چهار مجموعهی شعر با عناوین «در وهم سندباد» ، «قصیدههای هاویه» ، «بر شانهی فلات» و «شعر پنجاه و هفت» سازوکار جدیتری بخشید . او همچنین از سال 1358 تا اوایل انقلاب فرهنگی به تدریس اسطورهشناسی و ادبیات در دانشکدهی هنرهای دراماتیک میپرداخت .
محمد مختاری از اعضای کانون نویسندگان ایران و عضو هیئت دبیران آن بود و درعینحال ، سردبیری مجلهی بیداران را نیز بر عهده داشت . با این وجود ، محمد مختاری همچنان به فعالیتهای ادبی خود ادامه داد .
«منظومهی ایرانی» حاصل مطالعات وی در قلمرو ادبیات است . مختاری پس از آن به نویسندگان مجلهی دنیای سخن پیوست و تا سال 1368 به همکاری با این مجله ادامه داد . از محمد مختاری تا سال 1371 ، آثار متعددی به انتشار رسیدند که از جملهی آنها میتوان به «خیابان بزرگ» ، «آرایش درونی» ، «حماسه در رمز و راز ملی» ، «اسطوره زال» و «سحابی خاکستری» اشاره کرد .
محمد مختاری همکاری با مجلهی تکاپو را از سال 1371 آغاز کرد و در همان زمان بود که «زادهی اضطراب جهان» ، یکی از برجستهترین و محبوبترین آثارش ، که ترجمهی 150 شعر از 12 شاعر اروپایی را دربرداشت ، به انتشار رسید .
«هفتاد سال شعر عاشقانه» ، «انسان در شعر معاصر» و «چشم مرکب» از دیگر آثار محمد مختاری در حوزهی نقد ادبی بودند که تا سال 1372 به چاپ رسیدند . مختاری در سال 1373 در کتابی به نام «تسوتایوا» به بررسی زندگی و آثار این شاعر و نویسندهی روس پرداخت . از او «آخماتووا» و کتابهای «مایاکفسکی» و «ماندلشتام» نیز در حوزهی آثار و زندگانی این شخصیتهای ادبی به انتشار رسیده است .
در سال 1376 «نیما و شعر امروز» به انتشار رسید که شامل گفتوگوهایی با محمد مختاری است . او در همان سال ، کار بر مجموعه کتابهای مربوط به 39 شاعر معاصر ایرانی را آغاز کرد و سه جلد از آن را که به «منوچهر آتشی» ، «سیاوش کسرایی» و «یدالله رویایی» اختصاص داشت به چاپ رسانید . محمد مختاری «تمرین مدارا» را که دربردارندهی مقالات فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی او بود ، در واپسین سال حیاتش منتشر کرد .
عصر روز دوازدهم آذر سال 1377 ، محمد مختاری به قصد خرید از منزل بیرون میرود و دیگر بازنمیگردد . فردای آن روز ، جسدی فاقد هر گونه مدارک شناسایی در اطراف کارخانهی سیمان در حومهی تهران پیدا شده و به پزشکی قانونی منتقل میشود . هویت این جسد نوزدهم آذر توسط پسر مختاری تأیید میشود . محمد مختاری از جمله قربانیان جنایاتِ موسوم به «قتلهای زنجیرهای» است .
تمرین مدارا از آخرین نوشتههای محمد مختاری است . این کتاب شامل 20 مقاله از مختاری دربارهی بازخوانی فرهنگ است . علاوه بر آن ، مختاری در این کتاب به تجزیه و تحلیل مسائل بنیادی و مشکلات ریشهای و تاریخی فرهنگ و جایگاه سنت پرداخته و درمورد تأثیرپذیری متقابل آن از سیاست میگوید .
محمد مختاری در کتاب هفتاد سال عاشقانه از میان اشعار 204 شاعر ایرانی ، گزیدهای گردآوری کرده است که پس از فرازونشیب بسیار برای اولین بار در سال 1377 به چاپ رسید . هفتاد سال عاشقانه بهزعم بسیاری از منتقدان ، جامعترین آنتولوژی شعر عاشقانهی فارسی است .
این مجموعه به بررسی اشعار شاعران مختلف از قرن چهاردهم هجری شمسی به بعد پرداخته و آنها را از منظر مفاهیمی نظیر عشق و اشراق ، وحدت و شور زندگی ، طبیعت و . . . مورد بررسی قرار داده است .
محمد مختاری در مقدمهی این کتاب ، سه عامل «حد پذیرش عمومی» ، «قدرت شعر در ارائهی خود بهعنوان نمایندهی شاعر» و «رأی شخصی گردآورنده» را جهت گزینش اشعار معرفی کرده و مجموعهای گردآوری نموده که مخاطب را بهخوبی با شاعران و شعرهای آنان آشنا میسازد .
کتاب زادهی اضطراب جهان مجموعهای از ترجمهی گزیدهی اشعار دوازده شاعر تأثیرگذار ادبیات اروپا به فارسی است . از جملهی این شاعران میتوان به ولادیمیر هولان ، یوهانس بوبروفسکی ، پل سلان ، جوزف برادسکی و . . . اشاره کرد .
انقلاب هر چه بود محمل عریان شدن ذات فرهنگی و تاریخی ما نیز بود . یکباره مواجه شدیم با فوران فضایی تصویری که ما را احاطه کرده بود ، حجاب از همه چیز این هستی تاریخی برداشته می شد . هرچه در اندرون بود بیرون می ریخت هر چیز متجانس و نامتجانس
هر جنبه دیرینه و نو ، هر پدیده همخوان و ناهمخوان با دیگری ، هر رفتار و کردار و پندار همزمان و ناهمزمان ، در این فضا تصویری فراگیر ، با شتابهای گوناگون ، چشم را در خود فرو می برد و خود در آن فرو می رفت .
و نشان می داد که چه چیزها که نمی دانسته ایم . و چه مجهول بزرگی بوده ایم و خبر نداشتهایم!
پیش از آن ، نه زندگی بدین گونه در فوران بود ، و نه مرگ بدین گستردگی تجربه میشد . نه تمام درون ما برما آشکار بود ، و نه تمام بیرون در دسترس بود . چشم تنها در عرصهٔ معینی میدید . از اینرو این گونه تهاجم همه سویه ، پیش از هر چیز ، چشم را به حیات میافکند . چشمها ، نخست به سیاهی میرفت . اما فوران تصویری موقتی نبود . ناگزیر باید واقعیتش را ادغان میکردیم .
اما دیدن و دریافتش از همه کس ساخته نبود . کم کم آنچه برما میگذشت ناگزیرمان میکرد که بیشتر ببینیم . ببینیم کهایم و چگونهایم و چرا این گونهایم و کجائیم؟ دریابیم که به راستی مسئله چیست؟ این رویکردی بود به بازیافت «هویت» خویش . و به یک خواست عمومی هم بدل میشد . همه از سر یک ناگزیری ، به دیدار میگراییدند . اگرچه سطح و عمق و درجه قوت و ضعف دیدنها فرق میکرد .
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب لاله سیاه الکساندر دوما PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.