کتاب مرگ آرام سیمون دوبووار PDF سیمون دوبووار (Simone de Beauvoir) از برخی جهات یکی از منحصربهفردترین چهرهها در فضای روشنفکری قرن بیستم فرانسه بود. نام او از یک سو به جنبش فمینیسم و مسئلهی زنان گره خورده، و از سویی دیگر یادآور مکتب فلسفی اگزیستانسیالیسم و آرای دوست و شریک زندگیاش، ژان پل سارتر است. با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید.
عمدهی شهرت دوبووار مدیون کتاب جریانساز «جنس دوم» است، که یکی از مهمترین آثار پژوهشی – انتقادی در حوزهی فمینیسیم به شمار میرود، و از زمان انتشار در سال 1949 تا به امروز، همواره موضوع بحثهای داغ و نقدهای مثبت و منفی فراوانی بوده است.
با این حال، دوبووار چهرهی ادبی درخشانی نیز بود؛ از او رمانهای کوتاه و بلند گوناگونی به یادگار مانده، که برخیشان را از بهترین متون منثور در زبان فرانسه میدانند. یکی از این دسته آثار، کتاب مرگ آرام (A Very Easy Death) است. این رمان کوتاه که نخستین بار در سال 1964 به چاپ رسید، روایت شخصیِ سیمون دوبووار از بازهی زمانی کوتاهیست که بر بالین مادر بیمار و رو به مرگ خود گذرانده است؛ روزهایی اگرچه تلخ، اما سرشار از عواطفی زیبا، همچون عشق و ایثار.
داستان زمانی آغاز میشود که راوی خبر تصادف مادر و بستری شدن او در بیمارستان را میشنود. این اتفاق منجر میشود که پزشکان علاوه بر صدمات ناشی از تصادف، عارضهی به مراتب بدتری را در خانمِ دوبووار سالخورده کشف کنند: سرطان بدخیم! پس از این، روزشماری تلخ برای مرگی آرام آغاز میشود…
کتاب مرگ آرام، اگرچه برخوردار از روایتی شخصی و تا حدودی مبتنی بر واقعیت است، با این حال از آنجا که به قلمرو داستان (fiction) تعلق دارد، خالی از سویههای خیالی نیست. به علاوه، این داستان دوبووار نیز، همچون سایر آثار ادبیاش، آکنده از بینشی فلسفیست؛ بینشی که بیش از هر چیز، یادآور گرایشات اگزیستانسیالیسی نویسنده است.
سیمون دوبووار (Simone de Beauvoir) از برخی جهات یکی از منحصربهفردترین چهرهها در فضای روشنفکری قرن بیستم فرانسه بود. نام او از یک سو به جنبش فمینیسم و مسئلهی زنان گره خورده، و از سویی دیگر یادآور مکتب فلسفی اگزیستانسیالیسم و آرای دوست و شریک زندگیاش، ژان پل سارتر است.
عمدهی شهرت دوبووار مدیون کتاب جریانساز «جنس دوم» است، که یکی از مهمترین آثار پژوهشی – انتقادی در حوزهی فمینیسیم به شمار میرود، و از زمان انتشار در سال 1949 تا به امروز، همواره موضوع بحثهای داغ و نقدهای مثبت و منفی فراوانی بوده است.
با این حال، دوبووار چهرهی ادبی درخشانی نیز بود؛ از او رمانهای کوتاه و بلند گوناگونی به یادگار مانده، که برخیشان را از بهترین متون منثور در زبان فرانسه میدانند. یکی از این دسته آثار، کتاب مرگ آرام (A Very Easy Death) است. این رمان کوتاه که نخستین بار در سال 1964 به چاپ رسید، روایت شخصیِ سیمون دوبووار از بازهی زمانی کوتاهیست که بر بالین مادر بیمار و رو به مرگ خود گذرانده است؛ روزهایی اگرچه تلخ، اما سرشار از عواطفی زیبا، همچون عشق و ایثار.
داستان زمانی آغاز میشود که راوی خبر تصادف مادر و بستری شدن او در بیمارستان را میشنود. این اتفاق منجر میشود که پزشکان علاوه بر صدمات ناشی از تصادف، عارضهی به مراتب بدتری را در خانمِ دوبووار سالخورده کشف کنند: سرطان بدخیم! پس از این، روزشماری تلخ برای مرگی آرام آغاز میشود…
کتاب مرگ آرام، اگرچه برخوردار از روایتی شخصی و تا حدودی مبتنی بر واقعیت است، با این حال از آنجا که به قلمرو داستان (fiction) تعلق دارد، خالی از سویههای خیالی نیست. به علاوه، این داستان دوبووار نیز، همچون سایر آثار ادبیاش، آکنده از بینشی فلسفیست؛ بینشی که بیش از هر چیز، یادآور گرایشات اگزیستانسیالیسی نویسنده است.
– کتابی که با احساساتی پرشور، و البته وفاداری به واقعیت نوشته شده است. خواندن این اثر ساده نیست، زیرا به یقین، نوشتن آن نیز ساده نبوده است. (Library Journal)
دوستداران ادبیات داستانی فرانسه و همچنین، علاقهمندان آثار اتوبیوگرافیک، مخاطبین اصلی این اثرند.
وی به سال 1908، در یک خانوادهی بورژوای پاریسی به دنیا آمد. تحصیلات آکادمیک دوبووار در رشتهی فلسفه و در دانشگاه سوربون پیگیری شد.
او هم استعداد ادبی درخوری داشت، و هم ذهنی نقاد و تیزبین که خاصِ فیلسوفان است. کوششهای قلمیاش نیز، هر دو حیطهی ادبیات و فلسفه، و بعضاً حتی سیاست و جامعهشناسی را نیز شامل میشد. دوبووار زندگی شخصی پُرحاشیهای داشت.
خصوصاً روابط او با ژان پل سارتر، سوژهی شایعات راست و دروغ بسیاری بود. خود دوبووار در کتاب خاطراتش، بخشهای مهمی را به روابط عاطفیای که داشته اختصاص داده است، که علاقهمندان میتوانند برای اطلاعات دقیقتر به آن مراجعه کنند.
باری، آنچه نام سیمون دوبووار را ماندگار کرده، نه روابطش با ژان پل سارتر، بلکه فعالیتهای پرشور و ثمربخش وی در راه مبارزه برای احقاق حقوق زنان بوده است. نام او در تاریخ اندیشهی فمینیستی، با کتاب جنس دوم ثبت گشته است، و همچنین، با فعالیتهای اجتماعی و عملیِ الهامبخشش. از آثار ادبی دوبووار، میتوان بدین موارد اشاره کرد: وانهاده، همه میمیرند، ماندارینها، تصاویر زیبا.
سرزنده بودن و شادابیاش مرا به حیرت میانداخت و به شهامتش احترام میگذاشتم. چرا همین که به سخن درمیآمد، حرفهایی میزد که مرا افسرده میساخت؟ شبی را که در بوسیکو گذرانده بود به یاد آورد و به من گفت: «میدانی زنهای معمولی، از چه قماشند؟ آنها تنها آه و ناله میکنند.
پرستاران بیمارستانها فقط برای پول کار میکنند. آن وقت…» اینها جملههای عادی کهنهای بودند که مانند تنفس، خود به خود ادا میشدند، ولی در عین حال از ذهن او جان میگرفتند.
شنیدن آنها، بیاحساس رنج، ممکن نبود؛ از تباین میان واقعیت جسم رنجور او و مطالب پوچی که ذهنش را پر ساخته بود، اندوهگین میشدم. در کودکی آن را گرامی داشته بودم، در نوجوانی نفرتی نگرانیآور در من ایجاد کرده بود. معمول همین است، و عادی به نظرم آمد که مانند تابو، دو خصلت نفرتزای مقدس را حفظ کند. با این حال از شدت اندوه خود مبهوت شدم…
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب ژولیت یا مواهبت رذیلت مارکی دو ساد PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.