کتاب این آهنگ را قبلا شنیده ام مری هیکینز کلارک – مهین قهرمان PDF ،داستان درباره قتل هایی است . که در گذشته اتفاق افتاده است و حل نشده باقی مونده است . شک ها هنوز پا برجاست ولی قاتل پیدا نشده و اتفاقاتی که میفته باعث میشه پرونده ها دوباره باز بشود .
دوست دختر پیتر همسرش و باغبون خونه اشون در گذشته به قتل رسیدند مظنونین زیادند . اما پیتر متهم اصلی بوده و تقریبا همه دلشون میخواد به سزاش برسه اما آیا واقعا پیتر قاتله بوده همسر جدیدش و کاراگاهی خصوصی سعی می کنند با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .که بفهمند .
رمان جنایی این آهنگ را قبلا هم شنیده ام به قلم مری هیگینز کلارک کتابی بسیار روان است . حدودا 250 صفحه؛ اونقدر روانه که تو یک روز هم می تونید تمومش کنید .
داستان درباره قتل هایی ست که در گذشته اتفاق افتاده و حل نشده باقی مونده؛ شک ها هنوز پابرجاست ولی قاتل پیدا نشده و اتفاقاتی که میفته باعث میشه پرونده ها دوباره باز بشن .
دوست دختر پیتر ، همسرش و باغبون خونه اشون در گذشته به قتل رسیدند؛ مظنونین زیادند اما پیتر متهم اصلیه و تقریبا همه دلشون میخواد به سزاش برسه اما آیا واقعا پیتر قاتله؟! همسر جدیدش و کاراگاهی خصوصی سعی می کنند که بفهمند…
وقتی دختر کوچکی بودم ، آخرین شغل پدرم نگهداری از باغ و محوطه فضای سبز خانه ای مجلل و بزرگ به مساحت بیست هکتار بود . باغ متعلق به خانواده کرینگتون ، یکی از ثروتمندترین خانواده های شهر انگل وود ، بود که در پنج کیلومتری غرب منهتن ، نزدیکی پل معروف جورج واشنگتن در ایالت نیوجرسی قرار داشت .
در بعدازظهر شنبه ای در ماه اوت بیست و دو سال پیش ، هنگامی که فقط شش سال داشتم ، پدرم می بایست برای سرکشی کابل برقی می رفت که برای چراغانی مهمانی بزرگی که در آن شب در خانه آقای کرینگتون برپا میشد ، در نظر گرفته شده بود .
جشنی که دست کم در آن دویست نفر شرکت داشتند . مادرم درگذشته بود و من با پدرم تنها زندگی می کردم؛ از این رو مجبور شد مرا هم با خود ببرد . وقتی رسیدیم از من خواست روی پلکان مشرف به در پشتی خانه بنشینم و تکان نخورم تا او برود و برگردد .
و اضافه کرد که در صورت نیاز به دستشویی می توانم به داخل بروم و از دستشویی کارکنان خانه استفاده کنم . درست همان چیزی که دختر کنجکاوی مثل من به آن نیاز داشت تا وارد آن خانه شود…
صدای دو نفر را که با هم صحبت میکردند ، شنیدم؛ صداها متعلق به 1 زن و مرد جوان بود . با هم بگومگو میکردند ولی با صدای آرام . جر و بحث درباره پول بود . درست همان موضوعی که مادربزرگم همیشه دربارهاش با پدرم جر و بحث میکرد . مادربزرگ همیشه پدر را سرزنش میکرد که پولش را برای هیچ و پوچ بر باد میدهد .
آن زن هم از آن مرد پول میخواست . مرد جواب داد : «قبلا به اندازه کافی به تو پول دادهام .» «باور کن این آخرین بار است که از تو پول میخواهم .» «نه باور نمیکنم . چون این آهنگ را قبلا هم شنیدهام .»
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب تاریخ زنده هیلری رادم کلینتون – نفیسه معتکف PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.