دانلود کتاب خاطرات خون آشام جلد اول بیداری ال. جی. اسمیت PDF

کتاب خاطرات خون آشام جلد اول بیداری ال. جی. اسمیت PDF کتاب “خاطرات خون‌آشام” جلد اول تحت عنوان “بیداری” نوشته ال. جی. اسمیت ، آغازگر داستانی پرهیجان و تاریک با محوریت یک مثلث عشقی از جنس جنون و رقابت است . در این رمان ، شخصیت‌های اصلی شامل گیلبرت ، استفن و دیمون هستند که هر یک در تلاش برای تصاحب دل دیگری هستند . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .

داستان در سال آخر دبیرستان رخ می‌دهد ؛ جایی که گیلبرت به خاطر رسیدن به عنوان محبوب‌ترین دختر مدرسه با همکلاسی‌اش ، کارولین ، به شدت رقابت می‌کند . او رویای تحقق این آرزو را در سر دارد ، اما ورود پسر جدید و مرموزی به نام استفن به مدرسه ، تمامی نقشه‌های او را تغییر می‌دهد . ماجرا به این سادگی نیست .

حضور شخصیتی به نام دیمون ، وضعیت را برای مخاطب و به‌ویژه النا گیلبرت پیچیده‌تر می‌کند و مثلث عشقی خاصی را شکل می‌دهد . دیمون برادر استفن است که به تازگی وارد شهر شده و هر جا که گام می‌گذارد ، با خود مصیبت و خطر به همراه دارد . حالا ، گیلبرت نیز به دیمون علاقه‌مند شده و در نتیجه ، در دوراهی انتخاب بین این دو برادر قرار گرفته است .

این تنش احساسی ، معادلات عاشقانه او را به چالش می‌کشد و او را مجبور می‌کند تا برای آینده‌اش تصمیمی سرنوشت‌ساز بگیرد .

برشی از کتاب خاطرات خون‌ آشام – جلد اول : بیداری

آن شب وقتی که استفن به اتاقش در مهمانخانه برمی‌گشت ، ماه کامل بود . سرش گیج می‌رفت و سکندری می‌خورد . سرگیجه‌اش هم به‌خاطر کار زیاد بود و هم به‌خاطر زیاده‌روی در خوردن خون . مدت‌ها می‌شد که اینقدر خود را در خوردن آزاد نگذاشته بود . اما نیروی موحشی که قبرستان قدیمی به او داده بود ، این بار جلوی ضمیر ناخودآگاهش را برای کنترل رفتار او گرفت .

جنونش شکوفا شد و حیوان درونش سر برآورد . به خاطر می‌آورد که داشت از میان سایه‌ی سنگین قبرها ، به انسان‌های مؤنثی که در قبرستان بودند نگاه می‌کرد که ناگهان آن حس قدیمی و آن نیروی باستانی دوباره زنده شد . چیزی انگار نه در او، بلکه از جایی در پشت سرش ناگهان منفجر شده بود و دخترها را فراری داده بود .

استفن به یاد می‌آورد که دودل بوده . دودل بوده که آیا به دخترها اجازه‌ی فرار به سمت رودخانه را بدهد و یا به وسوسه‌ی آن نیروی شریر تن بدهد ، آن را بیازماید و به منبع آن دست پیدا کند ؟ می‌دانست که النا را دنبال کرده . ناتوان در استفاده از فرصتی که برای آزردنش داشته . ناتوان از آزردن النا . غیر از آن‌ها چیز دیگری هم در قبرستان بود . استفن حضور نیرویی بسیار قدرتمند را حس کرده بود. چیزی که دخترها به آن خیره شدند ، او نبود ! چیزی در پشت سر او بود که وقتی سر برگرداند تا ببیندش ، دیگر آن جا نبود .

💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗

دانلود کتاب خاطرات خون آشام جلد دوم کشمکش ال. جی. اسمیت PDF

⭐⭐⭐⭐⭐