کتاب اطلس دل برنه براون PDF توصیف چیزی که شاهد آن هستیم کار دشواری نیست ، اما زمانی که از ما میخواهند احساسات خود را نسبت به لحظه یا اتفاق خاصی بیان کنیم ، معمولا بیشتر از چند جمله برای گفتن نداریم : «آن روز خیلی ترسیده بودم…» ، «از عصبانیت داشتم منفجر میشدم» یا «خندهام گرفته بود ولی مجبور بودم جلوی خودم را بگیرم تا ناراحت نشود» . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
ممکن است هیچ کلمهای برای بیان هیجاناتتان پیدا نکنید و بگویید : «اصلا نمیدانم چطور تعریف کنم» . اگر معمولا به جمله آخر متوسل میشوید خبر خوبی برای شما داریم چون کتاب اطلس دل (Atlas of the Heart) از برنه براون دقیقا همان چیزی است که به آن نیاز دارید .
عجیب است ، شاید هم نه ، که اکثر اعضای تیم رهبری فعلیام تجربهی زیادی در کار در رستورانها دارند . شاید همدیگر را جذب میکنیم ، شاید هم من فقط عاشق توانایی کار سخت هستم . اگر در تیم ما کار کنید و یک بسته شکر را که روی زمین افتاده برندارید چون برداشتنش کار کس دیگری است ، به درد ما نمیخورید .
استرس و استیصال من را یاد دو اصطلاح رستورانی میاندازد که من و تیمم امروزه گاهی استفاده میکنیم : «توی علفها بودن» و «فیوزپراندن» . آن وقتها اگر به آشپزخانه میرفتم و به یکی از پیشخدمتها میگفتم : «رفتهم توی علفها» ، جواب میداد : «چی لازم داری ؟» و ممکن بود بگویم : «لطف میکنی واسهی میزهای 2 و 4 نون ببری و واسهی میزهای 3 و 5 دوباره چای بریزی ؟»
توی علفها بودن و درآمدن از علفها برای همه در هر نوبت کاری رخ میداد . جزئی از کار بود و آدم یاد میگرفت کنترلش کند .
اما رفتن به آشپزخانه و گفتن «فیوزم پریده» کلاً معنی دیگری داشت . آشپزخانه ساکت میشد . هیچکس نمیپرسید چی لازم داری . معمولاً یکی میدوید سمت جایگاه مهماندار تا بپرسد کدام میزها در آن نوبت مال تو بوده ، چون در این حالت اصلاً فکرش را هم نمیکنند که خودت هم بدانی . مسئول آشپزخانه ، که هیچوقت در موقعیت افتادن در علفها دخالتی نمیکرد ، حالا سریع همهی برگههای مهمانهایت را بیرون میکشید تا ببیند چه خبر است و فوراً میزهایت را میداد به پیشخدمت دیگری .
وقتی فیوزت پریده ، میتوانی بروی بیرون یا توی سردخانه یا بروی دستشویی (و گریه کنی) . هر کاری لازم باشد .
انتظار میرود ظرف ده دقیقه آماده برگردی ، اما در این ده دقیقه هیچ انتظاری ازت نمیرود . در آن شش سال ، دو بار این اتفاق برایم رخ داد ، هر دو بار بهواسطهی خستگی مفرطی بود که آخرِ سه نوبت کار پشتهمی سرم آمد که بهخاطر نزدیکبودن موعد پرداخت شهریه برداشتم . استرس افتادن توی علفهاست .
فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب استخراج آبهای پنهانی جلد اول حسین خدیوجم PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.