ورود و عضویت
0
سبد خرید شما خالی است

دانلود کتاب خوشی ها و روزها مارسل پروست مهدی سحابی PDF

مشاهده پیش نمایش
35,000تومان
0فروش موفق
محصول مورد تایید است
محصول ویژه است
محصول دارای هدیه می باشد
امتیاز محصول
پروژه وی آی پی
0 فروش 0 دانشجو

کتاب خوشی ها و روزها مارسل پروست مهدی سحابی PDF کتاب خوشی ها و روزها را می‌‌توان همچون منشاء اثر بزرگ مارسل پروست، در جستجوی زمان از دست رفته دانست. با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید.

ریشه‌های مشترک بسیاری را میان آن‌ها می‌توان یافت که در فاصله‌ی بین این دو کتاب توسط نویسنده به پختگی می‌ رسند و در جستجو کمال خود را نشان می‌ دهند.

از موضوعاتی که کتاب خوشی ها و روزها به آن می‌پردازد، نقد اسنوبیسم حاکم بر جامعه‌ی جوان فرانسه است. اسنوب را می‌توان کسی دانست که می‌کوشد خود را همانند مردمان برجسته‌ی بالای جامعه بنمایاند و بی‌آنکه آن‌ها را به درستی بشناسد، در این مسیر تمامی اطوارها، سلیقه‌ها و شیوه‌های آنان را تقلید می‌کند.

در حقیقت اسنوب‌ها به موقعیت اجتماعی و یا ثروت احترامی بیش از اندازه نشان می‌دهند و از داشتن مناسبات اجتماعی از نظر خودشان، پستشان شرمنده‌اند و با افرادی که در جایگاهی بالاتر از آن‌ها هستند، با تملّق بسیار رفتار می‌کند.

 پروست ابتذال و حقارت محافل اشرافی سال‌های آخر قرن نوزدهم فرانسه را به سخره می‌گیرد و چنین شکلی از زندگی را باطل و واهی می‌داند.

خلاصه کتاب خوشی ها و روزها:

کتاب خوشی ها و روزها مجموعه ای از اشعار و رمان های نثر ساخته مارسل پروست است. این نخستین بار در سال 1896 توسط کالمان لوی منتشر شد و نخستین انتشارات پروست بود. کتاب حاضر جلوه‌ای خیره کننده از تأملات فلسفی، روایت های کوتاه، و اشعار نثر نگاهی اجمالی به نبوغ پروست به عنوان گردآورنده احساسات و یادآوری های بسیار مبهم نشان می‌دهد.

این مجموعه‌ها و داستان های کوتاه در جامعه زندگی، عشق، رفتار و انگیزه های شخصیت های مختلفی را به تصویر می کشند که همگی با چشمی آگاه و مشهور مشاهده می شوند. با چرخش طنزآمیز و تلخ در حال حرکت، تصاویر پروست با تصاویر و احساسات لایه بندی می شوند.

مارسل پروست شخصیت برجسته ای در فرانسه اواخر قرن نوزدهم بود. او به بهترین وجه به خاطر شاهکار هفت جلدی خود در جستجوی زمان از دست رفته به یاد می آید.

برشی از متن کتاب خوشی ها و روزها :

جاه‌ طلبی بیش از پیروزی سرمست می‌کند؛ همه چیز را آرزو شکوفا، تملک پژمرده می‌کند؛ خیال زندگی بهتر از زیستن آن است، هر چند که زیستنش هم خیال کردنش باشد، اما به شیوه‌ای در عین حال کم‌تر اسرارآمیز و کم‌تر روشن، خیالی گنگ و سنگین، شبیه خیال پراکنده در ضمیر سست جانورانی که نشخوار می‌کنند.

نمایشنامه‌های شکسپیر در اتاق تمرین زیباترند تا روی صحنه. شاعرانی که دلبرانی جاودانی آفریده‌اند اغلب جز خدمتکاران پیش‌پاافتاده مهمانخانه‌ها زنی به خود ندیده‌اند، حال آن‌که شهوت‌رانانی که مایه غبطه همه‌اند هیچ به کنه زندگی‌ای که سپری می‌کنند، یا به بیان بهتر سپری‌شان می‌کند، پی نمی‌برند.

 پسرک ده‌ساله‌ای را می‌شناختم که تنی رنجور و تخیلی پیشرس داشت، و به دخترکی بزرگ‌تر از خودش عشقی صرفا ذهنی می‌ورزید.

ساعت‌ها پس پنجره می‌ایستاد تا گذر دختر را ببیند، اگر نمی‌دیدش گریه می‌کرد، و اگر می‌دیدش باز گریه می‌کرد و حتی بیشتر. بسیار به ندرت، لحظه‌هایی بسیار کوتاه کنار دختر می‌گذرانید.

دیگر نه می‌خوابید و نه چیزی می‌خورد. روزی خود را از پنجره پایین انداخت. اول پنداشته شد که نومیدی از رسیدن به یار او را به خودکشی انگیخته است. اما برعکس، دانسته شد که تازه با او گفت‌وگویی طولانی کرده و دختر به او بغایت مهربانی نشان داده بود. (ص42 کتاب خوشی ها و روزها)

آن‌گاه حدس زده شد که در پی این سرمستی، که شاید امکان دوباره چشیدنش را نمی‌دانست، از زندگی بی‌مزه‌ای که برایش مانده بود دل برید. از درددل‌هایی که اغلب در گذشته با یکی از دوستانش گفته بود برآمد که هر بار با دیدن ملکه رویاهایش دچار دلسردی می‌شد…

اما همین که از او دور می‌شد تخیل بارآورش همه نیرو و اقتدار دخترک غایب را به او بازمی‌گردانید، و پسرک دوباره آرزومند دیدار او می‌شد. پسر هر بار می‌کوشید دلیل دلسردی‌اش را در عیب شرایطی ببیند که اتفاقی پیش می‌آمد.

پس از آن دیدار و گفت‌وگوی غایی، که در آن با تخیل نیرومندش یار را به حد کمالی رسانید که سرشتش قابلیت رسیدن به آن را داشت، و نومیدانه این کمال ناقص را با کمال مطلقی مقایسه کرد که با آن زندگی می‌کرد، و از آن می‌مرد، خود را از پنجره پایین انداخت.

پس از آن حادثه سفیه شد و عمر طولانی کرد، و از آن پایین افتادن فراموشی جانش برایش باقی ماند، فراموشی اندیشه‌اش و فراموشی گفته‌های آن دختر که با او دیدار می‌کرد اما دیگر نمی‌دیدش. دختر به رغم همه التماس‌ها و تهدیدها با او ازدواج کرد و سال‌ها بعد درگذشت بی‌آن‌که هرگز توانسته باشد خود را به او بشناساند.

نقد کتاب خوشی ها و روزها

خوشی‌ها و روز‌ها اولین كتاب پروست است و در  25 سالگی او منتشر شد، اما این مانع آن نبود كه یكی از منتقدان او را، به خاطر همین یك كتاب، از كلاسیك‌های زبان فرانسه بداند.

پروست در این كتاب عمده‌ی آثاری را كه تا آن زمان نوشته و در نشریات مختلف به چاپ رسانده ‌بود، از قصه و مقاله و شعر منظوم و منشور، به طرزی سازمان‌مند و به هم پیوسته، اما نه طبق ملاحظاتی از قبیل تاریخ انتشار یا مضمون، بلكه در ترتیبی دورانی گرد آورد.

خواننده در كتاب خوشی ها و روزها با برخی از ظریف‌ ترین نمونه‌های اندیشه و نثر پروست، و گهگاه برخی از شیواترین قطعات ادبیات قرن بیستم فرانسه آشنا می‌شود. اما كسی كه شاهكار پروست، در جست‌و‌جوی زمان از دست رفته، را بخواند، از خواندن این اثر دوچندان لذت خواهد برد:

چون منشاء جست و جو هسته‌های آغازین این منظومه‌ی عظیم را در این كتاب نسبتا كوچك و بسیار فشرده می‌بیند.

درباره مارسل پروست

مارسل پروست با نام کامل «والانتَن لویی ژرژ اوژن مارسل پروست» 10 ژوئیهٔ 1871 به دنیا آمد. او نویسنده و مقاله‌نویسی فرانسوی بود که به‌دلیل نگارش اثر عظیمی با عنوان «در جست‌وجوی زمان ازدست‌رفته» یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ ادبیات جهان قلمداد می‌شود.

مارسل پروست در سال 1882 وارد مدرسهٔ کندروسه شد. در سال 1886 در شانزلیزه با «مری دو بنارداکی» دختر یک اشراف‌زادهٔ لهستانی آشنا شد که در رمان «در جست‌وجوی زمان ازدست‌رفته» یکی از الگوهای «ژیلبر سوان» بود.

او در خلال سال‌های 1888–9 در کندورسه به کلاس فلسفه رفت که دبیر آن «ماری آلفونس دارلو» بر تربیت فکری او اثر بسیار گذاشت، با نشریهٔ ادبی دبیرستان به نام «روو لیلاس» همکاری کرد و پایش به محافل اشرافی باز شد. مارسل پروست در 15 ژوئیه 1889 دیپلم ادبی گرفت.

پروست در ماه نوامبر سال 1889دورهٔ یک‌سالهٔ سربازی داوطلبانهٔ خود در هنگ 76 پیاده اورلئان را آغاز کرد. سپس در دانشکدهٔ حقوق پاریس نام‌نویسی کرد.

او در سال 1891 گذشته از دانشکدهٔ حقوق به‌طور نامرتب در کلاس‌های دانشکدهٔ علوم سیاسی و شرکت کرد. در سال 1892 فعالیت‌های ادبی جدی پروست آغاز شد و او همکاریش را با نشریهٔ «لو بانکه» شروع کرد.

در این نشریه 15 مقاله از پروست چاپ شد که بعدها در کتاب «خوشی‌ها و روزها» دوباره منتشر شد. او در ماه مارس سال 1895 لیسانس ادبیات خود را نیز دریافت کرد.

پروست در ژانویهٔ سال 1908 نگارش اثر عظیمش را آغاز کرد. سال 1909 او هرگونه رفت‌وآمد را کنار گذاشت و یک‌سره به نوشتن پرداخت.

در سال 1912 بخش‌هایی از رمان «در جست‌وجوی زمان از‌دست‌رفته»در روزنامهٔ فیگارو چاپ شد. سال 1913 پس از شکست تلاش‌های بسیارش برای قبولاندن اثر به چند ناشر، سرانجام انتشارات برنار گراسه می‌پذیرد که این رمان را در 3 جلد به خرج نویسنده چاپ کند.

پس از مرگ او، در سال 1923 «اسیر» در 2 جلد، در سال 1925 «گریخته» در 2 جلد، در سال1927 «زمان بازیافته» در 2 جلد، در سال 1952 رمان «ژان سنتوی» در 2 جلد و در سال 1954 اثر ناتمام «ضد سنت‌بوو» به چاپ رسید. رمان «بی‌اعتنا» و «آلبرتین گمشده» از آثار او هستند.

آثار گوناگونی درمورد این نویسنده منتشر شده است: «پروست» مقاله ای از ساموئل بکت، «فضای پروستی» نوشتهٔ جورج پوله و ترجمهٔ وحید قسمتی، «بررسی شخصیت‌های رمان در جست‌وجوی زمان ازدست‌رفته» نوشتهٔ ژان ایوه تادیه و ترجمهٔ مهدی دوستی مهاجر.

مارسل پروست 18 نوامبر 1922 درگذشت. او در گورستان پرلاشر در فرانسه قرار گرفته است.

او درجمله‌ای گفته است که: «فقط به یاری هنر می‌توانیم از خود بیرون آییم و بدانیم دیگران چگونه می‌بینند، این عالمی را که همان عالَم ما نیست و اگر هنر نبود چشم‌اندازهایش همانند آن‌هایی که در ماه هست برایمان ناشناخته می‌ماند.

به یاری هنر، به‌جای آن که فقط یک جهان، جهان شخص خودمان را ببینیم، جهان‌های بسیار می‌بینیم و به تعداد هنرمندان نوآور جهان‌هایی در برابر ماست که هر یک با دیگری به اندازهٔ گردان در بی‌نهایت با هم متفاوتند.»

درباره مهدی سحابی

مهدی سحابی 14 بهمن 1322 در قزوین به دنیا آمد. او مترجم، نویسنده، روزنامه‌نگار، نقاش، مجسمه‌ساز و عکاس ایرانی بود که بیشتر به‌خاطر ترجمهٔ مجموعهٔ «در جستجوی زمان از دست رفته» نوشتهٔ مارسل پروست شناخته شده است.

او به‌دلیل تسلط به 3 زبان انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی آثاری را نه‌تنها به فارسی برگرداند بلکه از فارسی به این 3 زبان نیز ترجمه کرد.

سحابی در کنار ترجمه، گزارش و خبر، گاهی با نام مستعار «سهراب دهخدا» برای صفحهٔ فرهنگی نقد فیلم می‌نوشت. او در سال 1351 به‌صورت پاره‌وقت به استخدام «کیهان» درآمد و پس از طی 2-3 ماه به‌صورت تمام‌وقت در آنجا مشغول به کار شد.

او در سال 1357 و بعد از 64 روز اعتصاب مطبوعات به عضویت شورای سردبیری کیهان درآمد، ولی 3 ماه بعد به‌همراه 20 تن از اعضای تحریریه ناچار به ترک آنجا شد.

سحابی در این بین به عکاسی روی آورد و در سال 1358 به همراه چند تن از نویسندگان و همکارانش در کیهان، روزنامهٔ «کیهان آزاد» را به انتشار رساند که بعد از 10 شماره تعطیل شد و پس از تعطیلی آن «انتشارات الفبا» را تأسیس کرد که 6 شماره از ماهنامهٔ پیروزی را منتشر کردند.

در سال 1359 با امضای مستعار «یونس جوان‌رودی» کتاب «تسخیر کیهان» منتشر شد که تحولات «کیهان» را شرح می‌داد.

سحابی پس از این به جز چند همکاری کوچک با چند نشریه به ترجمه، نقاشی و مجسمه‌سازی روی آورد. نخستین ترجمهٔ او کتابی نوشته «ماریو دمیکلی» به نام «نقاشی دیواری و انقلاب مکزیک» در سال 1352 و بی‌گمان مهم‌ترین آن‌ها هم ترجمهٔ رمان عظیم مارسل پروست است.

سحابی در سال 1366 و با ترجمه رمان «شرم» جایزه بهترین کتاب سال جمهوری اسلامی را به‌دست آورد. او با نشریاتی مانند «صنعت حمل و نقل» و «پیام امروز» نیز همکاری داشت و در سال 1373 جلدهای مجموعه‌داستان «چشم دوم» از محمد محمدعلی را طراحی کرد.

مهدی سحابی 18 آبان 1388 در پاریس درگذشت.

فهرست کتاب خوشی ها و روزها :

  • مقدمه: شروعی از نگاهی جوان به جهان
  • خوشی‌ها و لحظات کوتاه زندگی
  • کاوش در روابط انسانی
  • تأملاتی درباره عشق و دوستی
  • زمان و خاطره
  • اشعار و مقالات
  • پایان و نتیجه‌گیری: فلسفه زندگی و زمان

💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗

دانلود کتاب سماع در خورشید مجموعه شعر محمد خدادادی PDF

 ⭐⭐⭐⭐⭐

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دانلود کتاب خوشی ها و روزها مارسل پروست مهدی سحابی PDF”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *