کتاب مجموعه آثار چخوف سروژ استپانیان جلد پنجم PDF آنتوان چخوف پزشک ، نمایشنامهنویس و داستاننویس مشهور و محبوب روسی است که هم داستانهای کوتاه و هم نمایشنامههایش هر دو از اهمیت فوقالعادهای برخوردارند و ارزش ادبی غنیای دارند .
مجموعه آثار چخوف شامل یک دورهٔ 10 جلدی است که به صورت کامل و جامع تمامی آثار چخوف اعم از نمایشنامهها و داستانهای کوتاه او را در بر میگیرد . این مجموعه حتی شامل نامههای چخوف نیز میشود که آنها را به الگا همسر خود و نیز دوستانش نوشته است و خواندنشان برای هر کسی که به زندگی شخصی و کاری این نویسندهٔ بزرگ علاقه دارد ، میتواند تجربهای لذتبخش باشد . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
در این مجموعهٔ 10 جلدی چهار جلد به داستانهای کوتاه ، یک جلد به رمان ، دو جلد به نمایشنامهها و سه جلد به نامههای او اختصاص یافته است. جلدهای این مجموعه به ترتیب عبارتند از :
این مجموعهٔ 10 جلدی را نشر توس منتشر کرده است .
ساخالین نام جزیرهای در روسیه است ، واقع در شمال اقیانوس آرام و شمال ژاپن. چخوف در سال 1890 با وجود آنکه بیمار بود، سه ماه در جزیرهٔ ساخالین سکنی گزید .
او برای آنکه روایت زندگی ، حالات و عوالم مجرمان و تبعیدشدگان این جزیره با جمعیتی حدود 10هزار نفر را بشنود و با آنها گفتوگو کند ، به آنجا سفر کرد. چخوف مشاهداتش از این سفر را در کتابی با عنوان «جزیره ساخالین» به نگارش درآورد .
بسیاری از مورخان بر این باورند انتشار این کتابْ تزار روسیه را مجبور به بهبود شرایط زندانیان این جزیره کرد .
آنتوان چخوف سال 1860 در شهر تاگانروگ در جنوب روسیه به دنیا آمد . پدر چخوف شیفتهٔ موسیقی بود و همین شیفتگی او را از دادوستد بازداشت و به ورشکستگی کشاند. او در سال 1876 از ترس طلبکارانش بههمراه خانواده به مسکو رفت. آنتوان تنها در تاگانروگ باقی ماند تا تحصیلات دبیرستانی اش را به پایان ببرد .
چخوف در نیمهٔ سال 1880 تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهٔ پزشکی در دانشگاه مسکو آغاز کرد . در همین سال نخستین مطلب او چاپ شد. برای همین این سال را مبدأ تاریخ نویسندگی چخوف برمیشمرند. چخوف بعد از پایان تحصیلاتش در رشتهٔ پزشکی بهطور حرفهای به داستاننویسی و نمایشنامهنویسی روی آورد .
او در 1885 همکاری خود را با روزنامهٔ پترزبورگ آغاز کرد . در سپتامبر قرار بود نمایشنامهٔ او به نام «در جادهٔ بزرگ» به روی صحنه برود که کمیتهٔ سانسور از اجرای آن جلوگیری کرد .
مجموعه داستانهای «گلباقالی» اثر او در ژانویهٔ سال بعد منتشر شد .
در فوریهٔ همین سال (1886) با «آ. سووُربن» سردبیر روزنامهٔ عصر جدید آشنا شد و داستانهای «مراسم تدفین» ، «دشمن» و … در این روزنامه با نام اصلی چخوف منتشر شد . بیماری سل او شدت گرفت . او در آوریل 1887 به تاگانروگ و کوههای مقدس رفت و در تابستان در باپکینا اقامت گزید . در اوت همین سال مجموعهٔ «در گرگومیش» منتشر شد و در اکتبر نمایشنامهٔ بلندی با نام «ایوانف» در تئاتر مسکو به روی صحنه رفت که استقبال خوبی از آن نشد .
چخوف در 16 ژوئن 1904 بههمراه همسرش «اولگا کنیپر» برای معالجه به آلمان و استراحتگاه بادنوایلر رفت . در این استراحتگاه حال او بهتر میشود، اما این بهبودی زیاد طول نمیکشد و روزبهروز حال او وخیمتر میشود . او در 44 سالگی ، یک سال پیش از انقلاب اول روسیه ، از دنیا رفت . تشییع جنازهٔ او در مسکو با حضور جمعیتی بسیار تبدیل به رویدادی ملی شد .
«تبعیدی به ساخالین مادام که جیرهخور خزانه است ، هر روز جیره زیر را دریافت میکند : سه فونت نان ، چهل مثقال گوشت ، در حدود پانزده مثقال بنشن و به اندازه یک کوپک مخلفاتِ مختلف ؛ در روزهای پرهیز، گوشت جای خود را به یک فونت ماهی میدهد. برای آن که بتوانیم دریابیم که این جیره تا چه اندازه جوابگوی واقعی تبعیدی است ، الزامآ استناد به طریقه متداول ِ اداری که مشتمل بر ارزیابی نسبی و در عین حال صرفآ ظاهری آمارِ عددی مربوط به جیره گروههای مختلف اهالی خارج از کشور و روسیه کفایت نمیکند .
اگر در زندانهای ساکس و پروس ، زندانیها فقط سه وعده گوشت در هفته ، آن هم به مقداری که به یک پنجم فونت هم نمیرسد ، دریافت میکنند و اگر دهقان اهل تامبُف روزی چهار فونت نان میخورد ، معنیاش این نیست که تبعیدی ساخالینی گوشتِ زیاد و نانِ کم دریافت میکند ، بلکه بدان معناست که زندانشناسانِ آلمانی بیم آن دارند به بشردوستی کاذب متهم شوند، اما غذای موژیک تامبُفی، شاملِ محتوی زیادِ نان است .
از لحاظ عملی ، بسیار مهم است که ارزیابی حصههای تغذیهای ِ گروهی از اهالی ، نه از تجزیه تحلیل کمّی، بلکه کیفی آن آغاز شود و در این حال شرایط طبیعی و معیشتی آن گروه را مورد مطالعه قرار دهد ؛ اما بدون برخوردِ جدی انفرادی ، حل این مسأله ، احتمالا فقط برای افراد ظاهرپرست ، یک جانبه و قانعکننده خواهد بود .
یک روز من و فُنفریکنِ بازرس کشاورزی ، از کراسنییار به آلکساندروسک باز میگشتیم؛ من سوار کالسکه و او برپشتِ اسب . روزی گرم و هوای تایگا خفهکننده بود. زندانیهایی که بین پاسگاه و کراسنییار ، سر برهنه و با پیراهنهای خیسِ عرق در جاده کار میکردند ، وقتی کالسکهام به نزدیکیشان رسید، گویا مراکارمندی عالیرتبه انگاشتند و ناگهان اسبهای کالسکهام را متوقف کردند . و از این که جیره نانشان را محال است بشود خورد ، شکایت آغاز کردند. وقتی به آنها گفتم که بهتر است به مقام ریاست مراجعه کنند گفتند :
– به سرنگهبان داویدف گفتهایم ولی او میگوید که ما داریم آشوب میکنیم .
نانی که نشانم دادند ، در حقیقت کیفیتش وحشتناک بود . وقتی تکهای از آن را با دست قطع کردم ، در زیر پرتو خورشید ، قطرههای خیلی ریز آب در آن منعکس بود ، خمیرناپخته به انگشتهای دست میچسبید و قیافه انبوهِ کثیفِ و لزجی را داشت که در دست گرفتنش فوقالعاده نامطبوع بود . چندین قرص از این نان را پیش من آوردند که مغز همهشان ، به طور یکسان نیمهپز و بیرونشان سوخته و خمیرشان با آردی نامرغوب تهیه شده بود . این نان در نوو – میخاییلوکا، تحت نظر سرنگهبان داویدف پخته میشد .»
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب مجموعه آثار چخوف سروژ استپانیان جلد ششم PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.