
کتاب داستایفسکی جدال شک و ایمان ادوارد هلت کار PDF کتاب داستایفسکی ، جدال شک و ایمان نوشتهٔ ادوارد هلت کار و ترجمهٔ خشایار دیهیمی است و نشر نو آن را منتشر کرده است . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
این کتاب روایت رنجهای داستایفسکی در سرتاسر عمر و سختیهای زندگی پرفرازونشیبش است .
او مدام در جدالی بین شک و ایمان قرار داشت ؛ دغدغهای که آن را در تمام داستانهایش هم جاری کرد .
کتاب داستایفسکی ، جدال شک و ایمان روایت روزگار سخت داستایفسکی از کودکی تا پایان عمر است .
بسیاری از خوانندگان آثار داستانی داستایفسکی زمانی که با شخصیت و حیاتِ این نویسنده آشنا میشوند از تأثیر عمیقی که زندگی او بر داستانهایش گذاشته است ، شگفتزده میشوند .
این کتاب دقیقا دست بر همین نقاط اشتراک و تأثیرگذاریها میگذارد و شرح میدهد که بر این نویسندهٔ بزرگ تاریخ ادبیات جهان چه گذشته است که اینسان در داستانهایش تلخ و واقعبین مینماید .
« زندگینامهنویس رسمی داستایفسکی مینویسد : « سال 1866 اهمیتی عظیم در زندگی داستایفسکی داشت .
در ژانویه چاپ رمان جنایت و مکافات در روسکی وستنیک شروع شد ، در پاییز ، روز چهارم اکتبر ، زن آیندهاش آنا گریگوریونا اسنیتکینا را ملاقات کرد . »
جنایت و مکافات او را بیگفتگو در رده بزرگترین نویسندگان روسی قرار داد و وضعش را در جهان ادب تثبیت کرد ؛ ازدواج دومش زندگی داخلی او و سرانجام وضع مالیاش را سروسامان داد .
در سن چهلوپنج سالگی دست بخت واقبال ـ چون بخت واقبال در این امر بیش از عمل آگاهانه یا ارادی دخیل بود ــ داستایفسکی را از آن دلدادگیهای آزاردهنده و تجربههای ادبی سالهای جوانی برکنار داشت و با یک چرخش او را بدل به شوهری وفادار و رماننویسی بنام کرد .
فاصله میان نوامبر 1865 ، که ماجرای عشقی او با سوسلووا به طورقطعی پایان گرفت ، تا فوریه 1867 را ، که او با آنا گریگوریونا ازدواج کرد ، بحق باید نقطه عطف زندگی داستایفسکی دانست .
زایش روحی یک شاهکار فرایندی است که شایسته تحلیل است . ما فقط میتوانیم مراحل برونی رشد جنایت و مکافات را دنبال کنیم ، امّا این کار با دقتی فوقالعاده قابلانجام است .
در ماه ژوئن ، اندکی پس از تعطیل کامل اپوخا ، داستایفسکی به یاد ناشر قدیمیاش کرایفسکی افتاد و نامهای نوشت و رمانی تحت عنوان دائمالخمرها به او پیشنهاد کرد که مربوط به « میگساری و مستی از کلیه جنبهها ، خصوصآ تصویرکردن خانوادهها و بچههایی که در چنین محیطی بار میآیند ، و غیره » بود .
کرایفسکی این پیشنهاد را رد کرد ؛ و چیزی گواه بر این مطلب نیست که حتی یک سطر از دائمالخمرها نوشته شده باشد .
امّا میتوان فرض کرد که نطفه اوّلیه فصلهایی از جنایت و مکافات که مربوط به خانواده مارملادوف است در این طرح نهفته بوده است .
به دنبال امتناع کرایفسکی ، داستایفسکی قراردادی با استلوفسکی امضاء کرد ، و چون پول سفر به خارج را در جیب یافت ، مثل معمول فکر آینده دیگر از سرش بیرون رفت .
آنگاه روزهای مصیبتبار اقامت در ویسبادن با سوسلووا فرارسید ؛ و چنانکه بعدها در نامهای نوشته است ، اندیشه نوشتن جنایت و مکافات زمانی به خاطرش خطور کرد که همه چیز خود را در پای میز رولت باخته بود .
هرروز به مغازههای رهنگیرها در ویسبادن مراجعه میکرد ، بدین امید که با گروگذاشتن لباسها و خردهریزهایش چند تالری به دست آورد و از گرسنگی نجات یابد .
احتمالا یکی از همین رباخواران سنگدل الگوی نخستین قربانی راسکولنیکوف قرار گرفته است ؛ و داستایفسکی خصایل بالقوه راسکولنیکوف را در این پریشانی مصیبتبار در دل خویش جسته است .
در اوایل سپتامبر داستایفسکی در نامهای به کاتکوف رمانش را برای چاپ در مجله روسکی وستنیک عرضه میکند ، و خطوط عمده طرح آن را شرح میدهد : « گزارشی روانشناختی از یک جنایت . »
داستایفسکی در آن دورهای که زیر بار درد تحقیر و گرسنگی در ویسبادن تنها بود ، نوشتن فصلهای مشهور نخست جنایت و مکافات را آغاز کرد ؛ و از لحظه بازگشت به پطرزبورگ که کاتکوف رمان را برای چاپ در مجلهاش پذیرفت ، با سرعت کار را ادامه داد .
داستایفسکی از اهمیت این فرصت پیشآمده آگاه بود ، و با سنجیدگی و تأملی که معمول او نبود به کار پرداخت .
وی در این زمان به روایت اول شخص مفرد آشکارا دلبستگی داشت ؛ سه اثر مهمّ آخر او ـخاطرات خانه مردگان ، آزردگان ، و یادداشتهای زیرزمینیــ همه در همین قالب نوشته شده بودند .
وی سهبار تلاش کرد تا جنایت و مکافات را نیز از زبان قهرمان داستان بازگوید ، نخست به شکل یادداشتهای روزانه قهرمان داستان ، سپس به شکل اعترافات او در برابر دادگاه ، و سرانجام به صورت خاطراتی که قهرمان داستان هشت سال پس از قتل به هنگام آزادی از زندان مینویسد .
آنگاه همه این پیشنویسها را کنار گذاشت ( پارهای از دستنویسهای آنها برجای مانده است ) ، و به روایت ساده سوّم شخص مفرد که قالب نهایی رمان بود روی آورد .
در تمام زمستان بیوقفه کار کرد . بخش اوّل در شماره ژانویه 1866 روسکی وستنیک به چاپ رسید .
تقریباً نیمی از رمان در شمارههای ژانویه ، فوریه ، و آوریل منتشر گشت ؛ بقیه آن سر فرصت و فراغت و با کندی بیشتر در طول بقیه سال چاپ شد .
ادوارد هالِت کار یا ئی . اچ . کار ( 28 ژوئن 1892 – 3 نوامبر 1982 ) مورخ ، دیپلمات ، روزنامهنگار و نظریهپرداز روابط بینالملل انگلیسی ، و یکی از مخالفان تجربهگرایی در تاریخنگاری بود .
کار بیشتر بخاطر نوشتن یک مجموعهٔ چهارده جلدی دربارهٔ تاریخ شوروی از 1917 تا 1929 ، نوشتههای وی در زمینهٔ روابط بینالملل از جمله بحران بیست ساله ، و کتاب تاریخ چیست ؟ شناخته میشود .
کتاب اول :
کتاب دوم :
کتاب سوم :
کتاب چهارم :
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.