کتاب آخرین تابستان کلینگزور هرمان هسه PDF ، قلب بچه ، کلاین و واگنر و آخرین تابستان کلنیگزور عنوان سه داستانی است که مخاطبان در این مجموعه آن را مطالعه می کنند. هرمان هسه در این داستان ها بر آن است با باز نمودن برخی زوایای مبهم و تاریک ذهن، انسان را به سوی خویشتن خویش فرا بخواند .
آخرین تابستان کلنیگزور روایت واپسین روز های زندگی نقاشی به نام کلینگزور است که در ذهن خود و از لابه لای تفکراتش ، اندیشه ها و گذشته های خود را مرور می کند . کلنیگزور آخرین تابستان عمرش را در مناطق جنوبی و در حوالی پامپامیو می گذراند . او با میخوارگی، می کوشد درد و رنج و افکار مالیخولیایی خود را به فراموشی بسپارد . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
کتاب “آخرین تابستان کلینگزور” (The Last Summer of Klingsor) اثر هرمان هسه ، نویسنده و شاعر برجستهی آلمانی ، یکی از آثار مهم اوست که به بررسی موضوعاتی چون هنر ، زندگی و جستجوی معنای وجود میپردازد . این کتاب بهویژه در میان علاقهمندان به ادبیات و فلسفه مورد توجه قرار گرفته است .
“آخرین تابستان کلینگزور” داستان یک هنرمند به نام کلینگزور را روایت میکند که در جستجوی معنا و الهام هنری در یک تابستان خاص است . داستان در فضایی غنی و توصیفی جریان دارد و بهنوعی به چالشهای وجودی ، خلأهای هنری و ناامیدیهای انسانی میپردازد . این اثر نشاندهندهی نگاهی عمیق به پیچیدگیهای روح انسان و جستجوی او برای یافتن هویت و الهام است .
کتاب به خوبی تضادهای بین هنر و واقعیت را به تصویر میکشد و از دلزدگی هنرمند از جامعه و تلاش او برای فهم معنای زندگی سخن میگوید . هسه در این اثر به وضوح درگیریهای درونی شخصیت اصلی را به تصویر میکشد و چالشهایی که او با آنها مواجه است ، بهویژه در مواجهه با دنیای مدرن و پیچیدگیهای آن .
هرمان هسه (Hermann Karl Hesse) در کالو و بازل بزرگ شد . مادرش دختر هندشناس معروف ، دکتر هرمان گوندرت ، بود و پدرش مدیریت انتشارات مبلغین پروتستان را برعهده داشت . هرمان هسه برای والدینش کودکی سرسخت و حساس بود . او از همان سالهای کودکی علائم شدید افسردگی را از خود نشان میداد .
در پانزدهسالگی از محل تحصیلش ، مدرسهی کلیسایی ماول برون ، گریخت . پس از این فرار ، دوران افسردگی شدیدی را تجربه کرد و والدینش برای درمان او به یک جنگیر مدرن متوسل شدند . نتیجه فاجعهبار بود؛ هرمان اقدام به خودکشی کرد . هرمان هسه ، پس از بهبود ، در اکتبر 1895 ، در یک کتابفروشی در شهر توبینگن مشغول کار شد .
پدربزرگ هرمان هسه ، هرمان گوندرت ، او را تشویق به خواندن میکرد و به او اجازه داد به کتابخانهاش که مملو از آثار ادبیات جهان بود دسترسی داشته باشد . همهی اینها این حس را به هرمان هسه القا کرد که او شهروند جهان است . او میگوید که پیشینهی خانوادگیاش «پایهی مقاومت در برابر هر نوع ناسیونالیسم شد» . هرمان جوان از طریق مادرش با موسیقی ارتباط نزدیکی یافت .
در سال 1904 ، هرمان هسه رمان «سفینهی زندگی (پیتر کامنزیند)» را به چاپ رساند که با موفقیت زیادی روبهرو شد . او در همان دوران ، با همسر اولش ازدواج کرد ، ازدواجی که پس از بیماری روانی همسرش به ناکامی کشید .
هرمان هسه در سال 1912 به سوئیس مهاجرت کرد . او به زندگی روستایی و نزدیکی به طبیعت بسیار علاقهمند بود . در همین سالها بود که به دلیل برخی مشکلات روانی که درپی مرگ پدر ، بیماری همسر و فرزندش برای او رخ داد ، تحت درمان قرار گرفت و به روانکاوی یونگ علاقهمند شد . طی سالهای 1916 و 1917 در حدود هفتاد نشست با جوزف لانگ ، شاگرد کارل گوستاو یونگ ، داشت که او را به مسائل شعوری درونش رهنمون شد . این دوره و آشنایی هرمان هسه با یونگ تأثیر بسیار زیادی بر طرح رمانهای او داشت . مواجهه با مشکلات درونی و اندیشه در روانشناسی یونگ منجر به نوشتن داستان «دمیان» (1919) شد که مقام هرمان هسه را در ادبیات آلمان محکم کرد .
هرمان هسه ، در سال 1931 ، مجدداً ازدواج کرد و شروع به برنامهریزی برای نگارش آخرین اثرش ، «بازی مهرهی شیشهای» کرد . این زمان مصادف است با روی کار آمدن نازیسم در آلمان .
هرمان هسه در سال 1933 ، به برتولت برشت و توماس مان برای خروج از آلمان نازی کمک کرد . او به قدرت رسیدن نازیسم در آلمان را با نگرانی مشاهده کرد و تلاش کرد تا علیه سرکوب هنر و ادبیات دوران هیتلر اعتراض کند . گرچه به دلیل محکوم نکردن حزب نازی مورد انتقاد قرار گرفت . در دههی 1930 ، هرمان هسه با بررسی و انتشار آثار نویسندگان ممنوعهی یهودی ، از جمله فرانتس کافکا ، به مقاومتی آرام در برابر نازیسم پرداخت . در اواخر دههی 1930 ، ابتدا مجلات آلمانی انتشار آثار هرمان هسه را متوقف کردند و سرانجام نازیها آن را ممنوع کردند . او در سال 1946 برندهی جایزه نوبل ادبیات شد .
هرمان هسه در بیست سال آخر زندگیاش ، به نوشتن داستانهای کوتاه (عمدتاً خاطرات دوران کودکیاش) و شعر روی آورد . او در 85سالگی درگذشت .
این داستان یکی از معروفترین آثار هرمان هسه و نخستین ثمرهی تولد دوبارهی اوست . این کتاب ، درواقع ، به دوران نوجوانی نویسنده میپردازد که هسه خود را در آن «امیل سینکلر» ـ تخلص اولیهی هسه ـ میخواند . این رمان شرح کندوکاو درونی مردی جوان است که درپی دست یافتن به هویت و ارزشهای شخصی است . دمیان را حدیث نفس انسان دانستهاند ، حسبحال ایامی از عمر آدمی که معمولاً در چنبرهی ارزشهای قراردادی محبوس است و مجال ظهور نمییابد .
این کتاب در سال 1922 منتشر شد ، درست زمانی که هرمان هسه در هند به سر میبرد . داستان در مورد تحول معنوی یک مرد هندی برهمن است . سیذارتا به زبان هندی به معنای کسی است که به هدفش رسیده است . این کتاب نیز همچون کتاب دمیان به خودشناسی و قدرت درونی انسان میپردازد . نویسنده ، در این رمان فلسفی ، زندگی دو برهمن را به نامهای سیذارتا و گوویندا شرح داده است که یکی به مریدان بودا میپیوندد و دیگری زندگی جسمانی را ترجیح میدهد . رجوع بشر به طبیعت ازجمله رودخانه و وحدت وجود در این رمان مطرح شده است .
گرگ بیابان بر محور زندگی شخصیتی به نام هاری هالر است . او مرد گوشهگیر و مرموزی است که در مواجهه با ارزشهای جامعهی بورژوازی خود را بیگانه حس میکند . در عین حال در برابر دنیای یأسآلودی که او را احاطه کرده است میکوشد به شناخت خود برسد .
این داستان آخرین اثر هرمان هسه است اثری کلاسیک در ادبیات مدرن به حساب میآید . داستان در مورد سرزمینی خیالی و آرمانی به نام کاستالی است که مشتاقان عالم معنا و نخبگان در آنجا ، به دور از جهان مردم معمولی و هیاهوی آن ، زندگی میکنند . این رمان را که یادآور ایدئالیسم آلمانی است باید از برخی جهات ، ترکیبی از ادبیات و موسیقی غربی به حساب آورد .
داستان اعترافات یک آهنگساز به نام کوهن است که در مواجهه با زنی به اسم گرترود عاشق وی میشود ، ولی گرترود عاشق هاینریش ، دوست کوهن ، است و با او ازدواج میکند . رابطهی بین گرترود و هاینریش که به شکل تراژیکی ویرانگر است به شکستی فاجعهبار میانجامد . این رابطهی تراژیک منبع الهام اپرای شکوهمند کوهن میشود .
هرمان هسه را عمدتاً نویسندهای نئورمانتیک قلمداد میکنند . هسه در نخستین آثار خود نئورمانتیسم را با مالیخولیا و طنز آمیخت . طنز او بین فراواقعیت و واقعیت معلق میماند .
هرمان هسه نهتنها تحت تأثیر فیلسوفان غربی ، همچون افلاطون ، باروخ اسپینوزا ، آرتور شوپنهاور ، فردریش ویلهلم نیچه و مورخ معروف یاکوب بورکهارت بود بلک به همان اندازه تحت تأثیر فلسفهی هندی و بعداً فلسفهی چینی قرار داشت .
کتابهای هرمان هسه نوعاً نوشتههایی اعترافی است و کندوکاوی در رابطهی فرد و جهان . همیشه در داستانهای او دو تن رویاروی یکدیگرند که درواقع یک تناند و نویسنده نهایتاً خواننده را از تضاد به وحدت میرساند . تقریباً تمامی آثار هرمان هسه را باید طرحی برای از میان برداشتن تاریکی و نمایان شدن نور دید . این رویکرد بالاخص در زمانی که فاجعهی دو جنگ جهانی در جریان است ، ضرورت پرداختن به اخلاقیات و ارزشهای انسانی را نشان میدهد .
آثار هرمان هسه نوعی بدبینی امیدوارانه را القا میکنند . درعینحال اعتراض او را به سیاست برتری نژادی و فاشیسم آلمانی نیز بهخوبی بازتاب میدهند . هسه به عنوان یک نویسندهی خیالپرداز هرگز با واقعیت اغنا نمیشد و کوششی در بازسازی هنرمندانه و گسترش افقهای آن داشت .
شاید این نارضایتی و این جستوجوهاست که او را سرآمد نسل تازهای کرده بود که درپس دو جنگ جهانی سربرآورد . او که جنگ جهانی اول و دوم را تجربه کرده بود ، از شرایط اسفناکی که جنگ برای زندگی انسانها ایجاد کرده بود ، رضایت نداشت و این نارضایتی را با خیالپردازی ابراز میکرد ، خیالپردازیای که به دنبال بسط توان خیالپردازی عامهی مردم برای ساختن جامعهای دیگر بود .
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب اندیشه ها و انسان ژان پل سارتر PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.