کتاب خانۀ آن سوی دریاچه رایلی سیجر PDF داستان ناپدید شدن کاترین رویس ، سوپرمدل سابق ، در حوالی دریاچه گرین است . در این میان کیسی فلچر که همسایه و دوست کاترین بوده ، تصمیم میگیرد تا خود دوست گمشدهاش را پیدا کند و جستجو را آغاز میکند و اینچنین ، درگیر وقایعی پیشبینیناشده میگردد … با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید.
کسی در حوالی دریاچهی گرین در ورمانت ناپدید شده است، اما این داستان تازهای نیست …
کتاب خانهی آن سوی دریاچه (The House Across the Lake) نوشتهی رایلی سیجر (Riley Sager)، داستان را از کنار دریاچهی گرین شروع میکند . کیسی فلچر ، بازیگری که بعد از مرگ غمانگیز همسرش به خانهی پدریاش در ورمانت پناه آورده تا از شر خبرنگاران در امان باشد ، روی صندلی گهوارهای در ایوان مشرف به دریاچهی خانه نشسته و به انعکاس نور خورشید روی سطح آب نگاه میکند . دریاچه در قسمتهای عمیقش چنان تاریک است که زور خورشید هم به روشن کردن بیش از چند سانتیمتری از سطح آب نمیرسد .
کیسی در سکوت به موجهای ریز آب نگاه میکند . جایی در مرکز دریاچه ، به نظر چیزی روی سطح آب بالا و پایین میشود . او با خیال اینکه دارد به امواج ناشی از حرکت یک ماهی یا مرغماهیخوار نگاه میکند ، بیتفاوت میماند. بعد از چندین روز نشستن مداوم در آن ایوان ساکت و خلوت ، حس میکند دیگر به بخشی از آن صندلی گهوارهای تبدیل شده است . اما حالا حرکت آب توجهش را به خودش جلب کرده است . به زحمت از جا بلند میشود و با یک دوربین صحرایی به مرکز دریاچه نگاه میکند . تصویر آدمی که میان آب دست و پا میزند ، مانند یک سیلی او را به خودش میآورد .
کیسیِ داستان خانهی آن سوی دریاچه ، حالا با تمام توان به سمت قایق موتوری کنار دریاچه میدود تا فردی که در حال غرق شدن است را نجات دهد . تصویر بدن بیجان همسرش لن که سال گذشته به همین شکل در این دریاچه غرق شد لحظهای از جلوی چشمش کنار نمیرود . به زحمت خود را به زنی که میان آب دست و پا میزند میرساند ولی با دیدن چهرهی کبودش از زنده ماندنش ناامید میشود . او تصمیم میگیرد هر طور شده زن را به قایق برساند تا حداقل بدن بیجانش را از گمشدن در آب نجات داده باشد . اما زن با تکان شدیدی روی سطح آب غلت میزند و بعد از بالا آوردن آبی که در گلو داشته هوشیار میشود .
آن زن که حالا در میان یک پتو درون قایق کیسی نشسته و بابت نجات دادن جانش از او تشکر میکند ، کاترین رویس ، سوپر مدل معروفی است که با شوهرش تام ، برای استراحت به آنجا آمده است . این اتفاق باعث ایجاد دوستی عمیقی میان کیسی و کاترین میشود .
زندگی مشترک تام و کاترین آنچنان که به نظر میرسد بینقص نیست . تام در کارش که توسعهی نرمافزار است دچار مشکل شده و حالا کاترین زندگیشان را میچرخاند . تماشای خانوادهی رویس از دور حالا برای کیسی ، شخصیت اصلی کتاب خانهی آن سوی دریاچه ، به یک عادت بدل شده است . او ساعتها به تماشای خانهی آنها، که بزرگترین خانه در آن حوالی است ، مینشیند .
داستان بعد از گم شدن ناگهانی کاترین ، روندی غیرمنتظره پیدا میکند. پلیس به ماجرا ورود کرده ولی کیسی که مدت زیادی به عنوان تفریح خانهی آنها را زیر نظر داشته ، به تام مشکوک است . او گمان میکند که تام ممکن است همسرش را کشته باشد . بعد از ناامیدی از روند تحقیقات پلیس ، کیسی تصمیم میگیرد تا خود پرده از راز گم شدن دوست و همسایهاش بردارد …
کتاب خانهی آن سوی دریاچه سبک متفاوتی در روایت داستان دارد . کتاب به تعدادی فصل «قبل» و «بعد» تقسیم شده که مانند یک فیلم سینمایی ، ابتدا تصویری از اتفاقات بعد و سپس توضیحی از اتفاقات قبل ارائه میدهد . کار ترجمهی این اثر به عهدهی مهسا فیروزهچی بوده است .
این کتاب لقب «کتاب مورد انتظار برای تابستان» را از سوی یواِساِی تودِی ، پیپل ، کازموپولیتن ، سیانان ، نیویورک پست و … دریافت کرده است .
این کتاب جزو پرفروشترین عناوین نیویورک تایمز است .
هرگز قصدم این نبود که راه مادرم را دنبال کنم . بعد از بزرگ شدن در صحنه و تئاتر و نمایش ، دیگر نمیخواستم کاری با آنها داشته باشم اما اینجا حقیقتی نهفته بود : دنیای تئاتر و نمایش تنها دنیایی بود که من میشناختم . بنابراین وقتی یکی از دوستان دانشگاهم مرا به پدرش که کارگردان فیلم بود معرفی کرد و او هم بهم گفت که میتوانم در صورت تمایل در فیلم بعدیاش نقشی کوچک داشته باشم ، گفتم : «چراکه نه ؟» آن فیلم ، فیلم خوبی بود .
پول خوبی برایم داشت و توانستم برای خودم شهرتی هم دست و پا کنم . اما نه با نام اصلیام ، کیسی گرین ، بلکه اصرار داشتم با نام کیسی فلچر در فیلمها بازی کنم ، چون راستش را بخواهید، هرکس چنین میراثی داشته باشد باید خیلی احمق باشد که پزش را ندهد و آن را به رخ دیگران نکشد.
سپس ، در یک فیلم دیگر هم نقش گرفتم و بعد یکی پس از دیگری . درنهایت در کمال شادمانی مادرم و شگفتی خودم ، تبدیل شدم به بزرگترین ترسم : یک بازیگر فعال و پرکار . اما اینجا یک چیز دیگر هم وجود دارد : من در این کار خیلی خوب هستم . یقیناً نه آنطور مشهور ، مثل مادرم ، کسی که واقعاً در کارش استاد است . اما من هم دستورالعملها را خوب اجرا میکنم ، حضوری خوب و مناسب دارم و میتوانم خستهکنندهترین دیالوگها را نیز با آبوتاب بیان کنم . البته از آنجایی که برای بازی در نقشهای اصلی به اندازهی کافی زیبا نیستم ، اغلب نقشهای غیر از نقش اصلی بازی میکنم ؛ از جمله نقش یک دوست خوب حمایتکننده، یا یک خواهر جدی، یا یک همکار دلسوز .
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب سریر شیشه ای تاج نیمه شب جلد دوم سارا جی ماس PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.