کتاب بچه اسب گهواره ای آرنولد وسکر PDF ، بچه اسب گهواره ای نمایشنامه ای کوتاه و تأثیرگذار از آرنولد وسکر است که به بررسی روابط پیچیده بین دو خواهر ، گیل و مری می پردازد . گیل زنی عصبی و آشفته است که به تازگی از بیمارستان روانی مرخص شده است . او به خانه خواهرش مری پناه می برد که زنی متأهل و دارای دو فرزند است . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
آرنولد وسکر در 24 مه 1932 از پدر و مادری یهودی که هر دو کمونیست بودند ، در شرق لندن دنیا آمد . او کودکیاش را در دومین نمایشنامهاش با عنوان «سوپ مرغ با جو» ترسیم کرده است . این نمایشنامه نخستین بار در سال 1958 در شهر کاونتری به روی صحنه رفت . این نمایشنامه که داستان آن زندگی یک خانوادهٔ یهودی را بین سالهای 1930–1950 در لندن را نشان میدهد نوعی زندگینامه شخصی وسکر به حساب میآید .
او که به فعالیتهای چپگرایانه شهرت داشت در سال 1961 به دلیل اعتراض به گسترش تسلیحات هستهای دستگیر شد و مدتی به زندان افتاد . در سال 1962 یکی از جنجالیترین نمایشنامههای وسکر روی صحنه آمد این نمایشنامه «چیپس با همه چیز(ترجمه شده در ایران به نام سربازها)» نام دارد .
این اثر موفقترین آثار او بود که آن را بر اساس تجربیات شخصیاش در نیروی هوایی بریتانیا نوشت . داستان آن در یک پادگان آموزشی میگذرد . سلسله مراتب موجود در پادگان و انسانهای دربند این سلسله مراتب را زیر ذره بین میگذارد . اما نمایشنامه در واقع تمثیلی است از کل جامعهٔ انگلستان . وی شب 12 آوریل 2016 پس از یک دوره طولانی بیماری در سن 83 سالگی درگذشت .
صحنه 1
لندن ، خیابانی در کلپتون شمالی ، فصل پاییز .
ماروین ظاهر می شود . خسته است و زمزمه کنان با خود ، قدم می زند .
ماروین : این یه خیابون طولانیه خیابون کازنوو . از خیابون الکام تا کلپتون شمالی یه خیابون بلند .
زن عابر پیاده ای نزدیک می شود .
زن عابر پیاده : ببخشید میشه بگید خیابون کازنوو کجاست ؟
ماروین : الان بالای اون خیابونید خانم عزیز ، همین جا ، دست راست . خودم هم تازه از اونجا اومدم .
زن عابر پیاده : شما اونجا زندگی می کنید ؟
ماروین : قبلاً خیلی سال پیش . (ضرب ملایم) پسرم اینجا کشته شد .
زن عابر پیاده : اوه
ماروین : درست اونجا ، سر نبش خیابون کازنوو و کلیتون شمالی داشت از خیابون بالا می اومد که یه بچه دیوونه که ماشینی رو دزدیده بود ، خیلی سریع از خیابون اصلی منحرف شد و نتونست درست فرمون رو بچرخونه و صاف اومد تو پیاده رویی که پسرم داشت توش راه میرفت .
زن عابر پیاده : اوه ، خیلی متاسفم .
ماروین : زد بهش …
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب قصر پرندگان غمگین بختیار علی PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.