دانلود کتاب تضادهای درونی ما کارن هورنای PDF

کتاب تضادهای درونی ما کارن هورنای PDF ، کتاب تضادهای درونی ما بر اساس 40 سال مشاهدات دقیق مکانیسم های دفاعی ذهن توسط کارن هورنای نوشته شده است . وقتی زیگموند فروید کتاب تعبير خواب را می نوشت ، کارن هورنای در دوران نوجوانی به سر می برد .

او بعدها به خاطر«زنانه کردن» سنگر مردانه روانکاوی ، مشهور شد ولی 35 سال طول کشید تا بتواند اولین کتابش را منتشر کند . در این مدت او ازدواج کرد ، صاحب سه فرزند شد و در رشته روانپزشکی دکترا گرفت . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .

معرفی کتاب تضادهای درونی ما کارن هورنای :

او در بعضی از شیوه های مهم از فروید فاصله گرفت . او با رد کردن ایده هایی مثل «غبطه قضيب» و به طور کلی کوچک شمردن برتری انگیزه جنسی ، معنای بیشتری به روانکاوی بخشید .

علاوه بر این با اشاره به این نکته که زن ها تحت تاثیر انتظارات غیرواقعی فرهنگ ها تا چه حد در معرض ابتلا به روان نژندی قرار می گیرند به عنوان اولین روانکاو فمینیست شهرت پیدا کرد . هورنای معتقد بود که انسان همیشه مجبور نیست اسیر افکار ناخودآگاه یا گذشته خود باشد و از این نظر با فروید اختلاف عقیده داشت . او به دنبال پیدا کردن ریشه مشکلات روانی بود ولی اساسا این مشکلات را مربوط به زمان حال و قابل درمان می دانست .

توضیحات او در مورد انواع روان نژندی که بسیار ساده و زیرکانه بود در روش های روان درمانی مدرن تاثیر بسیار زیادی داشته است . تاکیدی که او روی نشان دادن «من حقیقی» و قابلیت های عظیم آن داشت ، تاثیر زیادی روی روانشناسی انسانی کارل راجرز و آبراهام مازلو گذاشت .

نویسنده در کتاب تضادهای درونی ما ،‌ با صراحتی مثال‌ زدنی ، زبانی استوار و عاری از اصطلاحات منطقی و فنی به شرح نظریه‌ی خود در باب بیماری‌های روانی و بیماران روان‌ رنجور می‌پردازد و کمتر روانکاوی را می‌توان یافت که از این نظر با کارن هورنای برابری کند .

نویسنده در دو بخش به بیان تئوری خود می‌پردازد ؛ او در قسمت اول بیان می‌کند که حساسیت‌ها و زخم‌های روحی به چه دلیل در انسان‌ ایجاد می‌شوند و چگونه او را به یک فرد روان‌ رنجور بدل می‌سازند . قسمت دوم کتاب شرح اثرات و عوارضی‌ست که این حالات ناسالم به‌ وجود می‌آورند .

سال‌های ابتدایی زندگی بسیاری از ما با شروع مطلوبی همراه نبوده است . ممکن است پدری مضطرب یا مادری دائماً‌ خشمگین و افسرده را تجربه کرده باشیم و شکی نیست که در چنین حالتی نیازهای ابتدایی ما برآورده نشده‌اند .

زمانی که محیط نتواند نیازهای اولیه‌ی کودک را برآورده کند ، ریشه و ساختار «عصبیت» در او شکل می‌گیرد . عصبیت در چهارچوب نظریه‌ی کارن هورنای به این معناست که سختگیری ، ظلم ، عدم توجه به نیازهای طبیعی ، تحقیر و تخفیف ، باعث می‌شوند تا اعتماد به‌ نفس و هسته‌ی وجودی او سست و ضعیف شود و ناکامی در روابط اولیه‌ی کودک بعدتر بر تمام زندگی او تأثیر می‌گذارد .

در چنین شرایطی گویی مهم‌ترین وظیفه‌ی کودک می‌شود «زنده ماندن» . او برای این که بتواند جهان را تاب آورد و در مقابل آن از هم فرو نپاشد ،‌ سه نوع مواجهه را برمی‌گزیند : مهرطلبی ، پرخاشگری ، عزلت‌ طلبی . ممکن است فرد ناگزیر شود از اطاعت کردن ، حتی به معنای از دست رفتن احساس اصالت و واقعی بودن خود .

شاید تبدیل شود به یک فرد مودب که به‌شیوه‌ای مستأصل تلاش می‌کند تا در هماهنگی با نیازهای همه قرار بگیرد . از شریک عاطفی‌اش گرفته تا هر کجا که نقشی را ایفا می‌کند . او می‌تواند فردی باشد وظیفه‌شناس و احتمالاً محبوب ، اما به بهای از دست رفتن خلاقیت و اصالتش .

فرد ممکن است رفتاری دقیقاً مخالف آنچه که از آن سخن گفته شد برگزیند . به‌عبارت دقیق‌تر ، رفتاری بی‌رحمانه در پیش بگیرد ، سلطه‌جو و کنترلگر باشد و به جروبحث شدید و انتقاد از دیگران بپردازد و درنهایت این که به‌شیوه‌ای بی‌ملاحظه خشونت خود را آشکار کند .

همچنین ، راه دیگری نیز برای تاب‌آوردن جهان هست که انسان‌ها به‌شیوه‌ای ناخودآگاه آن را برمی‌گزینند و آن منزوی شدن است . فرد برای این که آسیب نبیند ، دیواری به دور خود می‌چیند که حتی‌المقدور با دیگران برخورد پیدا نکند .

که از این طریق از تجربه‌ی دوبار‌ه‌ی آسیبی که در سال‌های ابتدایی شاهد آن بوده ، اجتناب کند . جای آن است که اشاره کنیم به عقیده‌ی نویسنده کتاب تضادهای درونی ما انسان فقط از یکی از این سه طریق استفاده نمی‌کند . بلکه ، هر سه را در پیش می‌گیرد . همه‌ی ما بسته به محیطی که در آن پرورش یافته‌ایم ، از یکی از این مکانیسم‌های دفاعی بیشتر بهره می‌گیریم .

برشی از متن کتاب کتاب تضادهای درونی ما :

دیدیم که شخص عصبی برای دفاع خود در برابر آزار «تضادهای درونی» به دو حیله و تاکتیک مهم متوسل می شد : تاکتیک اول این بود که یک قسمت از تمایلات و حالتهای متضاد را بیشتر از سایر قسمت ها در خود تقویت می کرد ، می پروراند ، پر و بال میداد و آن را نمایان تر می ساخت ؛ و دیدیم که چگونگی شخصیت ، طرز رفتار ، عکس العمل ها ، احتياجات و اعتقادات شخص بستگی کرده باشد .

تاکتیک دوم هم این بود که گفتیم فاصله زیادی بین خودش و دیگران ایجاد می نماید و به این طریق میدان فعالیت تضادها را محدود می سازد . و چون تماس و برخوردش با دیگران به حداقل محدود می گردد کمتر درمعرض کشمکش و تضاد واقع می شود .

برای ندیدن یا مصونیت از آزار تضادهای درونی ، تاکتیک و حیله دفاعی دیگری وجود دارد که در این فصل مورد بحث قرار خواهد گرفت . و آن عبارت و فضایل ایده آل می سازد و خود را دارای آن صفات و فضایل تصور می کند .

تصویری از خودش می سازد که به میزان زیادی با آنچه واقعا هست فاصله و تفاوت دارد . نوع این صفات و فضایل بستگی به چگونگی شخصیت و ساختار روحی او دارد .

ممکن است زیبایی ، هوش ، سخاوت ، تقدس ، صداقت ، شرافت ، شجاعت یا هر چیز دیگری را که مورد نظر و مقتضای شخصیتش باشد در خود به صورت ایده آل و بی نقص درآورد و خود را آنگونه ببیند . هرچه بیشتر این تصورات ایده آل از واقعیت دور باشند بیشتر موجب نخوت و خودپسندی شخص می گردند . به میزانی که تصورات ایده آلی غیرواقعی باشند…

نقد کتاب تضادهای درونی ما :

نظریه هورنای ، نویسنده کتاب تضادهای درونی ما در مورد شخص «قاطع و کامل» که با من اصیل یا حقیقی خود پیوند کاملی دارد با تعبير آبراهام مازلو از «خود شکوفایی» فردی یا ایده «هنر انسان شدن» کارل راجرز تفاوتی ندارد . هورنای فلسفه خود را با نقل قولی از روانشناسی به نام جان مک ماری خلاصه می کند : «وجود ما چه ارزشی بالاتر از این می تواند داشته باشد که کاملا خودمان باشیم؟»

هورنای معتقد بود که همه ما انسان های قدرتمندی هستیم و گرایشات روان نژندانه ما صرفا نقابی است که به منظور مخفی کردن خود حقیقی مان به چهره می زنیم ولی در اکثر موارد این کار ضرورتی ندارد . با کنار گذاشتن رفتارهایی که فکر می کنیم در برابر آسیب های خیالی از ما حمایت می کنند می توانیم شخصیت حقیقی مان را به دست بیاوریم .

انسان وقتی قسمت ‌های اساسی روح خود یعنی خود واقعی ‌اش را سرکوب و محو نماید و از رشد بازدارد ، به مقدار زیادی با خودش بیگانه و ناآشنا می‌ماند . البته این جریان به مرور و بدون آگاهی صریح خود شخص صورت می‌ پزیرد .

رفته رفته شخص نسبت به آنچه واقعا می‌خواهد یا نمی‌خواهد ، نسبت به آنچه دوست دارد یا دوست ندارد ، نسبت به اعتقاداتش ، به احساساتش و به طور کلی نسبت آنچه واقعا هست منگ و خرفت می‌شود . دید روشنی نسبت به هیچ چیز خود ندارد . بدون اینکه خودش متوجه باشد در عالم خیال زندگی می‌کند . چندان علاقه‌ای به زندگی حقیقی خود ندارد ، زیرا از آن دور است…

💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗

دانلود کتاب جشن شکار لوسی فولی PDF

⭐⭐⭐⭐⭐