کتاب وقتی که او رفت لیزا جوئل PDF ماجرای قتل رازآلود دختری پانزدهساله به نام «الی» را روایت میکند که بعد از حدود 10 سال تازه بقایای جسدش کشف شده و حل معمای مرگ او ذهن مادرش «لورل» را به خود مشغول کرده است . این میان آشنایی لورل با مردی به نام فلوید سرنخهای تازهای دربارهی قتل الی به دست میدهد . این کتاب در شمار پرفروشترینهای نیویورک تایمز قرار دارد و تاکنون جوایز متعددی را از آن خود کرده است . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
زندگی لورل ، مادر الی ، درست از زمان ناپدید شدن دختر پانزدهسالهاش تیرهوتار شده . ماجرا از این قرار است که یک روز الی به قصد مطالعه به کتابخانه میرود و دیگر هرگز به خانه بازنمیگردد . این اتفاق درست در روزهایی میافتد که لورل به اصرار دخترش ، معلم خصوصی مرموزی برای او میگیرد .
حالا 10 سال از آن ماجرا گذشته و لورل علاوه بر اینکه 7سال است از همسرش جدا شده ، ارتباطی هم با فرزندان دیگرش ندارد ؛ تا اینکه بالأخره بقای جسد الی و کولهپشتی او پیدا میشود . در رمان وقتی که او رفت (Then She Was Gone) ، نوشتهی لیزا جول (Lisa Jewell) قدمبهقدم با شخصیتهای اصلی داستان همراه خواهید شد تا از ماجرای این قتل اسرارآمیز و حقایقی که در پس آن پنهان شده، باخبر شوید .
بالاخره لورل بعد از سالها در مراسم خاکسپاری الی شرکت میکند و در همین روزهاست که در یک کافه با مردی به نام «فلوید» آشنا میشود . فلوید بهعنوان یک مرد جذاب و دوستداشتنی نظر لورل را جلب کرده ، اما موضوع فقط این نیست. او دختری به نام «پاپی» دارد که عجیب لورل را یاد الی میاندازد . حالا پس از سالها دوباره ماجرای قتل الی در ذهن لورل سوالات زیادی ایجاد کرده . او میخواهد از اول همهچیز را بررسی کند تا بار دیگر قطعات پازل قتل دخترش را کنار هم بگذارد و دربارهی این ماجرا به نتیجهی قانعکنندهای برسد .
درمجموع ، رمان وقتی که او رفت ، اثری پرتعلیق و جذاب است که نمیتوانید به راحتی آن را زمین بگذارید و در عین حال بهعلت تبحر بالای نویسنده ، حدس زدن پایان داستان برایتان دشوار خواهد بود . بهتر است باقی ماجرا را با قلم جذاب و پرکشش لیزا جول بخوانید و از آن لذت ببرید .
کتاب وقتی که او رفت ، ترجمهی علی شاهمرادی است که نشر سنگ آن را در دسترس علاقهمندان به رمانهای خارجی قرار داده است . گفتنی ست این رمان از سال 2017 تاکنون با استقبال بینظیری از سوی مخاطبان مواجه شده است .
لیزا جول نویسندهی انگلیسیتبار است که اغلب رمانهایش با استقبال خوبی در سراسر جهان مواجه شده و همین مسئله او را به نویسندهای پرفروش بدل کرده است . جول در سال 2008 به خاطر رمان «شماره 31 خیابان رویایی» برندهی جایزهی ادبی «ملیسا ناتان» شد . از دیگر آثار محبوب او باید به کتابهای «پیدایت کردم» و «خانهای که در آن بزرگ شدیم» اشاره کرد .
لورل روز تولدش یک دسته سنبل بنفش از طرف فلوید دریافت کرد . پل همیشه چندتایی برگ درخت همنام لورل را در دستهگلش قرار میداد . هوش پل برایش لذتبخش بود و حالا مقایسه کردن همسر سابقش چیز بدی نبود ، اصلاً چیز بدی نبود . بعد او را به بار پنیر و شامپاین در کاونت گاردن برد . اسم چیزی که برای آنها آوردند «قولها» بود . تمام بعدازظهر لورل دائم اطرافش را نگاه میکرد .
امیدوار بود یک نظر هانا را ببیند . وقتی لورل از او دربارهی برنامهی روز تولد پرسید ، گفت : «میخوام برم یه جایی توی مرکز شهر با همکارهام .» اما هانا را هیچ جا نمیدید و آن مرد مرموز که نامش «تی» بود در ذهنش کش میآمد .
لورل در حالی که با چاقویش تارت را میبرید از فلوید پرسید : «روز تولد تو کِیه ؟»
«سی و یکم جولای ، تقریباً .»
«تقریباً ؟»
شانههایش را بالا انداخت و لبخند زد .
«وقتی به دنیا اومدم همه چی به هم ریخته بود .»
«واقعاً ؟»
«آره . به دنیا اومدنم راه پرپیچوخمی برای پدر و مادرم بود . از چاه به ستارهها .»
«و منظورت از چاه ؟»
فلوید چشمانش را تنگ کرد و لورل صدای نفسهای او را شنید .
«مامانم چهارده سال و بابام شونزده سالشون بود وقتی من به دنیا اومدم . نمیخواستن هیچکس بفهمه . یه مدتی بیخانمان شده بودن . میدونم من توی یه توالت عمومی به دنیا اومدم ، توی یه پارک . اونها من رو میبرن به یه بیمارستان … و اونجا میذارن میرن .»
نفس لورل حبس شد .
«یه لباس آبی بهم پوشونده بودن و پوشکم هم تازه بوده ، من رو توی یه پتو پیچیده بودن . یه کلاه نرم سرم بوده و دستکش دستم . توی یه جعبه روی یه بالش دراز کشیده بودم . اونها اسمم رو روی یه تیکه کاغذ نوشته بودن اسمش فلویده ، لطفاً ازش مراقبت کنید . سه روز بعد اومدن دنبالم» .
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب دختران جسور جلد 2 النا فاویلی PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.