کتاب اتاق اما داناهیو PDF کتاب اتاق یکی از برجستهترین آثار اما داناهیو است که به شدت احساساتتان را درگیر خواهد کرد .
اتاق در سال 2010 نامزد جایزه من بوکر شده و فیلمی نیز بر اساس آن در سال 2015 ساخته شده است . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
فیلم اتاق نامزد 4 اسکار شده و در هفتاد و سومین مراسم گلدن کلوب برنده جایزه بهترین فیلمنامه شده است .
در رمان اتاق ( Room ) داستان جک، کودکی پنج ساله را میخوانیم که از اتاقاش خاطرات زیبا و جالبی دارد . تمام دنیای جک پنج ساله اتاق است .
او در همان اتاق به دنیا آمده و بزرگ شده است و اتاق مکانی است که با مادرش زندگی میکند و با یکدیگر خواندن و نوشتن یاد میگیرند ، میخورند ، میخوابند و بازی میکنند .
جک و مادرش در اتاق محبوس شدهاند . تحمل فضای تنگ اتاق و ارتباط نداشتن با انسانهای دیگر برای مادر جک بسیار دردناک و سراسر شکنجه است اما برای جک که غیر از اتاق جایی را ندیده شرایط خیلی فرق میکند .
در واقع یک مرد جک و مادرش را ربوده و آنها هفتسال در این اتاق به انتظار آزادی بودهاند .
این رمان از زاویه دید پسربچه روایت میشود . اما داناهیو ( Emma Donoghue ) علاوه بر روایت سختیهای این مادر و فرزند زندگی آنها را از جنبههای روانشناسی نیز بررسی میکند .
روزنامه گاردین درباره رمان اتاق و تأثیر آن بر مخاطب مینویسد : « اتاق ( داناهیو ) نه تنها قلب را به درد میآورد بلکه روح را نیز به چالش میکشد . »
اما داناهیو ، رماننویس ، نمایشنامهنویس ، تاریخنگار ادبی ایرلندی و مقیم کاناداست .
رمان اتاق بکی از برترین آثار اوست که با ظرافت تمام نگاشته شده و سه هفته بعد از انتشار عنوان رمان برتر نویسندگان راجرز کانادا را از آن خود کرده است .
کودک من . چه مشقتهایی من دارم . و تو به خواب رفتهای و آرام است دلت ؛ در بیشهای غم افزا رویا میبینی ؛ در شبی مفرغ کوب . در تیرگی آبی رنگ، آرام خفتهای و میدرخشی .
امروز پنج سالم شد . دیشب که میرفتم تو کمد بخوابم چهار سالم بود ، ولی وقتی توی تاریکی ، تو رختخواب بیدار شدم ، پنج سالم شده بود ، اجی مجی لاترجی .
قبلش سه سالم بود ، بعد دو ، بعد یک ، بعد صفر . « من منفی ساله هم بودم ؟ » ماما خودش رو کش و قوس میده و میگه : « ها ؟ » « اون بالا تو بهشت .
یعنی منفی یه ساله ، منفی دو ساله ، منفی سه ساله بودم ؟ »
« نه ، تا نیای این پایین شمارهها شروع نمیشن . »
« از تو پنجره سقفی میدیدم که همیشه ناراحت بودی . تا وقتی که بالاخره اومدم تو دلت . »
« راست میگی . » ماما روی تخت دراز میشه تا لامپ رو روشن کنه . آقا لامپه یهو همه چی رو روشن میکنه .
درست همین موقع من چشمام رو میبندم ، بعد لای یکیشون رو باز میکنم ، بعدم هر دو رو .
اما داناهیو نمایشنامهنویس ، مورخ ادبی ، رماننویس و فیلمنامهنویس ایرلندی – کانادایی است . او در سال 1969 در دوبلین ( ایرلند ) بهدنیا آمد .
اما کوچکترین فرزند از هشت فرزند فرانسیس و دنیس داناهیو است . پدرش « دنیس داناهیو » منتقد ادبی است .
اما داناهیو در مدارس صومعه کاتولیک در دوبلین درس خواند و در سال 1990 مدرک درجه یک لیسانس زبان انگلیسی و فرانسه را از دانشگاه کالج دوبلین کسب کرد .
سپس به انگلستان نقل مکان کرد . در سال 1997 دکترای خود را ( درباره مفهوم دوستی زن و مرد در داستانهای انگلیسی قرن هجدهم ) از دانشگاه کمبریج دریافت کرد و از 23 سالگی بهعنوان نویسنده مشغول به کار شد .
اما داناهیو با شریک آیندهی زندگیاش ، « کریستین رولستون » کانادایی ؛ که اکنون استاد مطالعات فرانسه و زنان در دانشگاه وسترن انتاریو( Ontario ) است ، آشنا شد .
آنها در سال 1998 بهطور دائم به کانادا نقل مکان کردند . داناهیو در سال 2004 شهروند کانادا شد و تا امروز با رولستون و دو فرزندش در انتاریو زندگی میکنند .
اما داناهیو در مورد تصوراتش از نویسندگی چنین مینویسد :
« زمانی که کودک بودم ، ایدههای عجیبی در مورد نویسنده بودن داشتم . من این تصور را داشتم که نویسنده مشهور بودن به این معناست که ابتدا باید جوان بمیری و سپس سالها پس از مرگت منتظر کشف آثارت باشی .
این بر اساس ترکیب عجیبی از امیلی دیکینسون و آن فرانک بود ، اما همه اینها بدان معنا بود که من واقعاً هرگز نویسندگی را به عنوان یک شغل معمولی نمیدیدم . »
او نوشتن را در قالب صنایع دستی میبیند که ابتدا ساختار را میسازد و بعد شروع به اصلاح آن میکند . داناهیو در مورد تفاوت شیوه کارش در مورد رمانهایش مینویسد :
« تفاوت اصلی در بین رمانهای من نگارش نیست ، بلکه تحقیق است . گاهی اوقات من به واقعیتها پایبند هستم .
زمانهای دیگر ، مانند آخرین کتابم « شگفتی » ، داستان را میسازم ، اما پسزمینه تا حد امکان از نظر تاریخی دقیق است ، بنابراین وقت میگذارم تا بررسی کنم که آیا پرنده خاصی در میدلندز ایرلند در سال 1859 بوده است یا نه .
تفاوت بزرگتری بین نوشتن رمان و فیلمنامه وجود دارد . با یک رمان ، شما تمام قدرت را دارید و ویراستاران یادداشتهای ظریفی را با پیشنهادات مودبانه ارسال میکنند ( که با این وجود میتواند کاملاً حیاتی باشد ) .
در تلویزیون و فیلم آنها تمام قدرت را دارند . من تجربه بسیار خوبی از فیلمبرداری اتاق با لنی آبراهامسون داشتم و اجازه داشتم در مورد همهچیز حرف بزنم . اما میدانستم که حرف نهایی را نمیزنم . »
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.