کتاب بر باد رفته جلد اول مارگارت میچل PDF داستانی دربارهی جنگ داخلی آمریکا ، بردهداری ، عشق ، گرسنگی و خیانت . در قلب کتاب بر باد رفته – جلد 1 اسکارلت اوهارا قرار گرفته است : دختری مغرور ، جذاب و سنگدل که با وجود خواستگاران متعدد ، به مردی دیگر علاقه دارد . مارگارت میچل تنها رمان خود را در سال 1936 منتشر کرد و با استقبال بینظیری مواجه شد . بر اساس این کتاب پرفروشِ برندهی جایزهی پولیتزر ، در سال 1939 یکی از بهترین و پرافتخارترین آثار سینمایی هالیوود ساخته شد . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
ردپای زندگی شخصی مارگارت میچل (Margaret Mitchell) را میتوان در بسیاری از بخشهای کتاب بر باد رفته (Gone with the Wind) دید . او که در سال 1900 در آتلانتا (جنوب آمریکا) به دنیا آمد ، داستانهای جنگ داخلی آمریکا را از مادربزرگ آمریکایی – ایرلندیاش ، آنی فیتزجرالد استفنز شنیده بود . این پیرزن زوال زندگی شاد خانوادگی را در مزرعهشان به چشم دیده بود ؛ درست مانند شخصیت اصلی رمان ، اسکارلت اوهارا . میچل در جوانی به یک ستوان ارتش دل بست که بعد از اعزام به جبهههای جنگ جهانی اول کشته شد .
او پس از یک سال تحصیل در کالج اسمیت ، خبر درگذشت مادرش را بر اثر پاندمی آنفلوانزای سال 1918 شنید و به زادگاهش ، آتلانتا ، بازگشت . ازدواج اولش ناموفق بود ؛ اما دومین ازدواج مارگارت بر عشق بنا شده بود و تا پایان زندگی کوتاهش ادامه داشت .
مارگارت میجل نوشتن کتاب بر باد رفته را در سال 1926 آغاز کرد ؛ در زمانی که در دورهی نقاهت پس از یک تصادف رانندگی به سر میبرد . او پس از سه سال کار روی این رمان ، آن را رها کرد . لوئیس دوایت کول، ویراستار انتشارات مکمیلان ، میچل را بهخوبی میشناخت و در سال 1933 از این نویسنده خواست که دستنویس رمانش را به انتشارات او بدهد . خانم میچل نپذیرفت .
دو سال بعد، هارولد اس. لاتام ، دیگر ویراستار انتشارات مک میلان ، به شهر آتلانتا رفت و از میچل درخواست ملاقات کرد . او دیدارش با این نویسندهی تازهکار را اینگونه توصیف میکند : «من به لابی هتل رفتم و مارگارت میچل را دیدم که نشسته و در کنارش حجیمترین کتابی که در تمام عمرم دیده بودم ، قرار گرفته بود . او برخاست و به من گفت : بفرمایید ! قبل از اینکه نظرم را عوض کنم ، آن را از من بگیرید !» میچل بعدها گفت : «فکر نمیکردم یک ناشر شمالی رمانی دربارهی جنگ داخلی آمریکا را که یک نویسندهی جنوبی نوشته ، چاپ کند .»
اما این پایان ماجرای کتاب بر باد رفته نبود . عنوان کتاب در ابتدا «فردا روز دیگری است» (تکیهکلام اسکارلت) بود و قهرمان آن پانسی نام داشت . پس از اینکه لاتام با انتشار کتاب موافقت کرد ، مارگارت میچل منابع تاریخی را بررسی و چند فصل اول کتاب را بازنویسی کرد .
سرانجام عنوان اصلی کتاب با توجه به سطری از شعر ارنست داوسون انتخاب شد : «من خیلی چیزها را فراموش کردهام ، سینارا ! [همه چیز] بر باد رفته » انتشارات مکمیلان در ابتدا دههزار نسخه با قیمت سه دلار منتشر کرد که در آنزمان قیمت بالایی به حساب میآمد . طی یک سال ، 1.4 میلیون نسخه از کتاب به فروش رفت ؛ بهطوریکه کارگران چاپخانهی مکمیلان ، شبانهروزی کار میکردند .
اما بهتر است پس از این کلیات، بهسراغ اصل مطلب برویم : بهار سال 1861 است . اسکارلت اوهارا ، دختر زیبا و متکبر اهل جنوب آمریکا ، در مزرعهای بزرگ به نام تارا در جورجیا زندگی میکند . پسران زیادی دلباختهی او هستند ؛ اما اسکارلت میخواهد با اشلی ویلکز ازدواج کند . او روزی میشنود که اشلی با ملانی هملیتون ، دخترعموی اهل آتلانتایش ، نامزد کرده . در مهمانی مزرعهی ویلکس که همهی ساکنان جورجیا در آن حضور دارند ، اسکارلت پنهانی با اشلی دیدار و به او ابراز عشق میکند .
اشلی اما دست رد بر سینهاش میزند و به او میگوید که با وجود علاقهاش به اسکارلت ، میخواهد با ملانی ازدواج کند ؛ زیرا شبیه خودش است . وقتی اشلی پس از سیلی خوردن از اسکارلت صحنه را ترک میکند ، اسکارلت ناگهان متوجه میشود که تنها نیست . مردی ماجراجو و کنجکاو به نام رت باتلر، از اول تا آخر شاهد این صحنه بوده است . همه چیز در جورجیا آرام به نظر میرسد ؛ تااینکه یک جنگ ، سرنوشت همهی شخصیتهای کتاب را عوض میکند : جنگ داخلی آمریکا .
مارگارت میچل داستان جنگ داخلی را از دیدگاه تجربیات شخصی مردم جنوب آمریکا روایت میکند . در این جنگ دو جناح شمال و جنوب رودروی یکدیگر قرار گرفتند : نیروی شمال با رهبری آبراهام لینکلن با نام اتحادیه و نیروی جنوب به رهبری جفرسون دیویس با نام مؤتلفه یا ائتلافیه . اختلاف آنها بر سر قوانین بردهداری بود .
میچل در کتاب بر باد رفته – جلد 1 بهخوبی نشان میدهد که مردمان جنوب چه رفتاری با بردگان داشتند ، سربازان جنوب با چه عقایدی به جنگ رفتند و … . در واقع او طرف بازندهی جنگ را نشان میدهد ؛ با همهی خوبیها و بدیهایش .
مترجمان زیادی دست به ترجمهی کتاب بر باد رفته زدهاند ؛ اما پس از گذشت بیش از شصت سال ، هنوز هم دورهی دو جلدی رمان بر باد رفته با ترجمهی حسن شهباز ، خریداران بسیاری دارد . انتشارات علمی و فرهنگی ناشر این اثر است .
یکی از مهمترین ، پرفروشترین ، محبوبترین و پرافتخارترین فیلمهای سینمای هالیوود بر اساس کتاب بر باد رفته ساخته شده است . کلارک گیبل ، ویوین لی و اولیویا دی هاویلند در این فیلم که برندهی ده جایزهی اسکار شده ، نقشآفرینی کردهاند . تهیهکنندهی این اثر دیوید سلزنیک بود و کارگردانی آن را ویکتور فلمینگ بر عهده داشت . فیلم بر باد رفته تا حد زیادی به رمان اصلی مارگارت میچل وفادار است .
در آن دقایقی که حرف میزد و تبسم میکرد و از زیر چشم به گوشهکنار نظری میانداخت ، مرد غریبهای را دید که تنها در تالار ایستاده و در همان حال که سعی میکند خود را خونسرد و بیاعتنا نشان دهد ، جسورانه چشم از او برنمیدارد . همین توجه زیاد ، کنجکاویِ آمیخته با مسرتی در او پدید آورد و از تصور اینکه جمال و دلبری او ، احساسات مرد بیگانهای را برانگیخته ، ازخودبیخود شد. آن مرد در نظرش کاملاً پیر آمد ، حداقل سیوپنج سال داشت و بلندقامت و ورزیده بود . ظاهراً تا به امروز مردی را ندیده بود که اینطور شانههای پهن و عضلات قوی داشته باشد . حتی بیش از آنچه یک نجیبزاده و آقا باید ورزیده باشد، او ورزیده بود .
وقتی نگاهش با نگاه او تلقی کرد ، مرد لبخند زد و دو ردیف دندانهای سپید را که از پاکی به دندانهای حیوان بیشتر شباهت داشت ، از زیر سبیل پرپشت سیاهش نمودار ساخت . رنگ چهرهاش همرنگ صورت راهزنان دریایی، سبزهی سیر بود و چشمانش جسور و سیاه ، مثل چشمان دزد دریانوردی بود که یک کشتی بادبانی مجللی را در حال حرکت دیده یا دختری را بعد از ماهها محرومیت ، در چند قدمی خود مشاهده کرده است . در سیمایش ، بیپروایی آمیخته با خونسردی نهفته بود و به روی لبان متبسمش ، طنز و بدگمانی دیده میشد .
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب زن سی ساله اونوره دو بالزاک PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.