کتاب و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود فردریک بکمن PDF نخستین بار در سال 2016 به چاپ رسید . این رمان ، اثری دیگر از نویسنده ی کتاب های جذاب و پرفروشی همچون «مردی به نام اُوه» و «بریت ماری اینجا بود» است و تصویری بسیار تکان دهنده از پیرمردی را ارائه می کند که در تلاش است تا ارزشمندترین خاطراتش را از دست ندهد در حالی که خانواده اش سعی می کنند .
او را تنها به حال خود وانگذارند . فردریک بکمن ، درست با همان جذابیت و طنز همیشگی آثار موفق و پرفروشش ، باری دیگر در این کتاب از درک بالای خود از سرشت بشر و همچنین از توانایی های خود در پرداخت به انسان هایی گیر افتاده در شرایطی سخت پرده برمی دارد . این کتاب ، الماس کوچکی است که پیامش ، مانند گنجینه ای گرانبها تا آخر عمر همراهتان خواهد بود . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
بار دیگر اثری کوتاه ، جذاب و تاثیرگذار به قلم یکی از پرفروشترین نویسندگان نیویورک تایمز …
داستان و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر میشود (And every morning the way home gets longer and longer) از ذهن پیرمردی آغاز میشود که دچار آلزایمر شده است . او تقریبا تمام گذشتۀ خود را به باد فراموشی داده و خاطراتش هر روز کمرنگ و کمرنگتر میشود . تنها دلخوشی این پیرمرد ، نوۀ محبوبش است که روزها را با وی سپری میکند . خاطرات جدیدی که او با نوهاش دارد گویی یگانه عنصری است که وی را به این جهان دلبسته نگه میدارد .
فردریک بکمن ، هدفش را از نوشتن این داستان ، صراحتا اعلام میکند و میگوید این داستان را نوشتهام تا به ذهن و افکارم آرامش بخشم . او در این داستان تاثیرگذار ، نبرد دو نیروی عشق و ترس را به زیبایی هر چه تمامتر به تصویر کشیده است . البته تاکنون داستانهای بسیاری با موضوع مرگ و نیستی به چاپ رسیده ؛ اما رویکرد متفاوت این اثر سبب شده تا مخاطبین بیشماری از سراسر دنیا شیفته و مجذوب این اثر شوند .
– این کتاب با احساسات آدم بازی میکند ، گاه خندهدار است اما اغلب هوشمندانه . (بررسیهای کرکوس)
– این کتاب ورودی بینظیر بود به صحنۀ نویسندگی … با این داستان میخندی ، گریه میکنی و برای نخستین بار در زندگی با یک پیرمرد نچسب احساس همدردی خواهی کرد . (نشریه مردم)
– ملغمهای درخشان از حوادث میخکوبکننده ، بصیرتی فوقالعاده و طنزی که آدم را از خنده رودهبر میکند … با دیالوگهای دقیق و کوک بکمن و درکی بیهمتا از ذات انسان . (Shelf Awareness)
اگر در جستجوی کتابی الهامبخش هستید که جملات آن مدتها در ذهنتان باقی بماند ، خواندن این رمان کوتاه و بینظیر را از دست ندهید .
خالق رمان مشهور «مردی به نام اوه» که دیگر این روزها برای کتابخوانان و اهالی قلم ، بینیاز از معرفی است ، نویسندهای سوئدی که در سال 1981 متولد شده . فردریک بکمن (Fredrik Backman) که سبک خاص داستاننویسی خود را پیش گرفته است و طرفداران بسیاری در سراسر دنیا دارد ، افتخار فروش میلیوننسخهای از آثارش را در نیویورک تایمز و دیگر نشریات معتبر دارد .
از جمله آثار مشهور فردریک بکمن میتوان به «بریت ماری اینجا بود» و «شهر خرس» و «مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است» اشاره کرد.
میدان یک دایرۀ کامل است . باد با شاخههای درختان در کشمکش است و برگها با صد لهجۀ سبز در جنبش . پدربزرگ همیشه عاشق این وقت سال بودهاست . باد گرمی میان سنبلها میپیچد و قطرات کوچک خون روی پیشانی او خشک میشوند . نوآ انگشتهایش را روی زخم میگذارد و میپرسد : «ما کجاییم بابابزرگ ؟ چرا وسایل من اینجا تو میدونن ؟ وقتی توی قایق زمین خوردی چه اتفاقی افتاد ؟»
و اشکهای بابابزرگ جاری میشود .
«ما توی ذهنِ من هستیم نوآ-نوآ ، که باز هم توی طول شب کوچیکتر شده .»
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب هنر همچون درمان جان آرمسترانگ PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.