کتاب گفت و گو با سایه یا بوف کور چگونه ساخته و پرداخته شد؟ حبیب احمدزاده PDF ، در کتاب حاضر، به نقد و تفسیر داستان «بوف کور» پرداخته میشود .
پژوهشی از حبیب احمدزاده (-1343) درباره داستان « بوف کور » صادق هدایت است که فیلم « گفتوگو با سایه » خسرو سینایی نیز در سال 1384 بر اساس آن ساختهشد . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
« گفتوگو با سایه یا بوف کور چگونه ساخته و پرداخته شد؟ » پژوهشی از حبیب احمدزاده (-1343) درباره داستان « بوف کور » صادق هدایت است که فیلم « گفتوگو با سایه » خسرو سینایی نیز در سال 1384 بر اساس آن ساختهشد .
در مقدمه کتاب می خوانید : همواره این پرسش برای بسیاری مطرح بوده که صادق هدایت چگونه میاندیشیده
« گفتوگو با سایه یا بوف کور چگونه ساخته و پرداخته شد؟ » پژوهشی از حبیب احمدزاده (-1343) درباره داستان « بوف کور » صادق هدایت است که فیلم « گفتوگو با سایه » خسرو سینایی نیز در سال 1383 بر اساس آن ساختهشد .
در مقدمه کتاب می خوانید : همواره این پرسش برای بسیاری مطرح بوده که صادق هدایت چگونه میاندیشیده که داستانی چون بوف کوررا نوشته یا اینکه در ذهن او چه میگذشت که بوف کور حاصل آن شده است .
با آنکه بیش از نیم قرن از مرگ صادق هدایت میگذرد ، تاکنون جوابی درخور و منطقی برای این پرسش داده نشده و با اینکه تفاسیر بسیاری در مورد این کتاب نوشته شده ، لیکن خواننده با خواندن آنها ، خود را در جهانی هزاران بار گنگ و پیچیدهتر از دنیای تصوری خویش از بوف کورمییابد .
میتوان گفت تا وقتی که پاسخی درخور برای چنین سؤالاتی یافت نشود ، ادبیات داستانی ایران همچنان در مقابل سدی عظیم به نام بوف کور ، زانو زده و متوقف خواهد ماند . بعضی افراد هدایت را همچون شیطان مجسم میدانند که کتابهایش را باید سوزاند ، در موردش نباید هیچ بحثی کرد ، کتابهایش را نباید تجدید چاپ کرد ، کتابهایش را باید سانسور کرد و …
از سوی دیگر ، عدهای نیز به هدایت نگاهی ماورایی دارند و قدیسوار هرگونه نگاه زمینی و منطقی به او را برنمیتابند . این نوشتار قصد دارد بی اعتنا به این رویکردها ، فقط با استفاده از روش نقد تکوینی و جستوجو در روابط بینامتنی ، به درک آثار هدایت با تمرکز بر داستان بوف کور کمک کند …
اینکه بوف کوردر چه دورۀ تاریخی شکل گرفته و تحت تأثیر چه آثار هنری دیگری بوده است اساس این تحقیق خواهد بود . طبق روند این مطالعات ، غور و بررسیهای نویسنده در فرهنگ و ادبیات ایران باستان و هند و اروپا نیز مسلماً بخشی از عوامل تأثیرگذار در تکوین این اثر بوده که چگونگی این تأثیر نیز بخش دیگری از مسئلۀ این تحقیق است .
در مقدمه کتاب می خوانید : همواره این پرسش برای بسیاری مطرح بوده که صادق هدایت چگونه میاندیشیده که داستانی چون بوف کوررا نوشته یا اینکه در ذهن او چه میگذشت که بوف کور حاصل آن شده است .
با آنکه بیش از نیم قرن از مرگ صادق هدایت میگذرد ، تاکنون جوابی درخور و منطقی برای این پرسش داده نشده و با اینکه تفاسیر بسیاری در مورد این کتاب نوشته شده ، لیکن خواننده با خواندن آنها ، خود را در جهانی هزاران بار گنگ و پیچیدهتر از دنیای تصوری خویش از بوف کورمییابد .
میتوان گفت تا وقتی که پاسخی درخور برای چنین سؤالاتی یافت نشود ، ادبیات داستانی ایران همچنان در مقابل سدی عظیم به نام بوف کور ، زانو زده و متوقف خواهد ماند .
صادق هدایت (تهران 1281، پاریس 1331) در یک خانوادهی درباری متولد شد . مسیر تحصیلی هدایت در رشتهی ریاضی محض هرگز به سرانجام نرسید . در عوض ، او راهی پاریس شد . پاریس در دههی 20 میلادی مرکز جهان بود. همهی روشنفکران و هنرمندان با شور و شوق عقاید خود را بدون ترس از قضاوت بیان میکردند .
هدایت عادت کافهنشینی و ابراز بدون سانسور افکارش را از پاریس به تهران سوغات آورد . رفتار ، افکار و آثار او در ایران به قدری نوآورانه و متفاوت بود که جنجال و کشمکشهای بسیاری را به همراه داشت . تا جایی که هدایت نوشت که بهتر است تا میتواند سکوت کند و افکارش را برای خودش نگه دارد .
با وجود توضیحات نویسندگان همدورهی هدایت و دوستانش در قالب کتاب و مصاحبه ، همچنان ابهامات زیادی دربارهی زندگی صادق هدایت پابرجاست . یکی از این ابهامات دلیل خودکشیهای اوست . صادق هدایت در اولین اقدام به خودکشیاش در پاریس ناکام ماند . اما خبر به سرعت پخش شد و به شایعات پیشین دامن زد . یکی از این شایعات علت خودکشی او را شکست عشقی میدانست .
صادق هدایت هرگز در مورد این مسئله توضیحی نداد . هدایت بار دیگر با سوزاندن دستنوشتههای منتشر نشدهی خود اقدام به خودکشی کرد و همزمان به عمر ادبی خود نیز پایان داد .
کارنامهی ادبی هدایت شامل تعداد زیادی داستان کوتاه ، ترجمه ، مقاله و نقد ادبی است . یکی از کارهای باارزش او جمعآوری ادبیات عامهی ایران است . داستانهای کوتاه او از جمله « زنده به گور » ، « سه قطره خون » و « سگ ولگرد » با نگاهی به ویژگیهای زمانهی خود نوشته شده و از مضمونهایی مثل محرومیت ، تاریکی، پوچی ، اضطراب و ناامیدی تشکیل شده است .
صادق هدایت در داستانهایش با نوشتن از این معضلات و علتهای شکلگیری آنها تلاش میکند ذهن خواننده را بیدار و توجهش را به مسائلی جلب کند که کمتر کسی جرئت بیانش را دارد .
یکی دیگر از تلاشهای صورت گرفته برای تحلیل و نقد بوف کور ، پژوهش « حبیب احمد زاده » و فیلم مستند « گفتگو با سایه » از « خسرو سینایی » است که در آن تاثیرپذیری صادق هدایت از تماشای فیلمهای آغازین ژانر وحشت در پاریس بررسی شده است . این پژوهشها با استفاده از خاطرات و نامههای هدایت از بعد جدیدی به داستان بوف کور نگاه کرده است .
بر اساس این مدارک ، صادق هدایت بسیار به سینما علاقهمند بوده و یک فیلم را بارها تماشا میکرده است . هدایت به دوستش ، فرزانه ، در وصف پاریس مینویسد : « همهی این فیلمها را باید بروی ببینی : کابینهی دکتر کالیگاری ، مرغزار سبز و… پاریس یعنی این . »
دکتر بنیاردلان رئیس پژوهشکده دانشگاه هنر در این نشست با اشاره به عدم وجود نقد در کشور گفت : اتفاقی که در تاریخ معاصر در فضای فرهنگی کشور رخ داده عدم وجود نقد بوده است . مثلاً کتاب « حاجی بابای اصفهانی » وقتی منتشر شد دو دسته پیرامون آن سخن گفتند . یک دسته خیلی تند و دسته دیگر بسیار نرم .
اما هیچ کدام از آن دو دسته این اثر را درست نقد نکردند تا ذهنیت جامعه نسبت به آن اثر روشن شود و این مسئله ادامه پیدا کرد همواره وجود داشت تا به صادق هدایت رسید . آقای خانلری همان زمان مقالهای نوشت و با عنوان اوج و قله ادبیات از صادق هدایت یاد کرد و در متنش از هدایت تمجید کرد . هدایت جایگاه ویژهای در ادبیات دارد اما کار خانلری باعث شد عدهای از او تبعیت کنند و هدایت تبدیل به الگو شود .
وی افزود : باید به این پرسش پاسخ داده شود که هدایت از چه نظر دارای اهمیت بود که به نظرم اولین موضوع مهم این است که هدایت در نگارش رمان دارای زبان بود . کار هدایت ورود زبان عامیانه به ادبیات بود که البته این زمان شخصی او به شمار میرفت و حالات شخصی او را بیان میکرد اما عمومی نبود .
بنیاردلان در پایان گفت : حبیب احمدزاده از 7 سال پیش جدی در پی شناخت صادق هدایت بود و تلاش میکرد منصفانه او را تحلیل کند زبان این کتاب که ویژه احمدزاده است در این کتاب دیده میشود .
علی دهباشی مدیرمسئول ماهنامه « بخارا » در بخش دیگری از این مراسم گفت : این هم از طنز روزگار است که سیاست فرهنگی یک کشور اجازه انتشار رسمی آثار یک نویسنده را نمیدهد ولی اجازه نشر یک اثر در نقد او را میدهد و این اتفاق فقط در ایران میافتد .
وی گفت : پیچیدگیهایی که پیرامون صادق از ابتدا بوده هنوز هم هست و بعد از مرگ هدایت این پیچیدگیها بیشتر نیز شد . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چه به حق و چه به ناحق آنها که از جمهوری اسلامی ناراحت بودند مشکلات خود را در آثار هدایت جستجو کردند و هیچگاه تواضع عقلی پیرامون هدایت در ایران به وجود نیامد و همین اجازه داوری در مورد آثار هدایت را نداده است .
دهباشی گفت : هدایت فرزند دورهای است که در آن به باستانگرایی و پرداخته میشود و آن را تبلیغ میکردند و دوره پس از اسلام را تاریک و سیاه معرفی میکردند و تبعاً هدایت نیز متأثر از این فضا بوده است .
وی در پایان گفت : کار احمدزاده از یک جهت قابل ستایش است و آن هم کشف راز و رمزهای آثار هدایت و همچنین مهمترین اثر او است . اهمیت این اثر در این است که احمدزاده با هدایت و بوف کور ایدئولوژیک برخورد نکرده در حالی که امروز هدایت یا مرتد است یا قبول و هیچ کس هدایت را نویسنده نمیبیند و احمدزاده در این اثرش به وجه نویسندگی هدایت توجه کرده است .
خسرو سینایی کارگردان فیلم « گفتوگو با سایه » در بخش دیگری از این مراسم گفت: امیدوار بودم 10 سال پیش وقتی این فیلم ساخته شد پیرامون آن بحثهای فرهنگی صورت گیرد از بسیاری توقع داشتم که بیایند حرف بزنند و فیلم را نقد کنند . اما برخی میگویند در مورد هدایت حرف نزن زیرا بد است یا حرف نزن چون او بت است .
وی افزود : در همان ابتدا که حبیب احمدزاده نتیجه پژوهشهایش را برای تولید یک اثر نزد من آورد قرار گذاشتیم که در فیلم بت نشکنیم و بت نسازیم و به این نیز پایبند بودیم . ما از نگاه یک سینماگر به رمان بوف کور نگریستیم و تأثیر سینمای اکستپرسیونیسم بر بوف کور را بررسی کردیم .
این کارگردان در پایان گفت : سؤالی که مطرح میشود این است که چرا هدایت فقط یک بوف کور دارد و در آثارش دیگر اثری از آن دیده نمیشود زیرا هدایت پراکنده گزینی را در این اثرش به کار برده است . هدایت از این تکنیک استفاده کرده تا فرهنگ غریبه را بدل به فرهنگ خودی کند و خواننده ایرانی آن را به مثابه رمان ایرانی بپندارد .
حسین پاکدل در بخش دیگری از این مراسم گفت : کار احمدزاده یک اتفاق بزرگ است و این به خاطر رویکرد نقد آن است . اتفاقی که در کشور ما کمتر رخ میدهد . زبان محترم این کتاب قابل ستایش است و نویسنده آن شلاق دست نگرفته و بر سر مخاطب و خالق بوف کور نزده است و نتیجهگیری را به عهده خواننده گذاشته است .
وی افزود : این کتاب قابلیت تبدیل شدن به چند جلد را داشت اما احمدزاده آن را موجز نوشته و سوره آن را منتشر کرده است. سوره مهری که تا پیش از این اغلب آثارش در حوزه نقد تخریبی بود و از آنها برنامه تلویزیونی هویت را تولید میکرد که به واسطه آن اندیشمندان ایرانی را به لجن میکشید . اما اکنون آمده و این کتاب را منتشر کرده است .
پاکدل در پایان گفت : این کتاب در بستر زمان تأثیر خود را خواهد گذاشت و نکته قابل توجه این است که اگر این کتاب را مروارید ، ثالث و یا مرکز چاپ میکرد این اثر را نمیگذاشت . حبیب احمدزاده یک اندیشمند متصلکننده است و مطلقاً فصل ندارد . رمزگشایی احمدزاده در این کتاب برای من فوقالعاده جذاب بود .
اکبر عالمی با اشاره به این کتاب که برآمده از پایاننامه حبیب احمدزاده است، گفت: حبیب احمدزاده یک پژوهشگر موفق است و در این کتاب حرفهایی زده که در نوع خود متفاوت بوده است .
رضا امیرخانی در بخش دیگری از آیین رونمایی از کتاب « گفتوگو با سایه » گفت : تصورم بر این بود که این پژوهش و حتی فیلم «گفتوگو با سایه» میتواند انقلابی در نگاه ما به هدایت ایجاد کند اما با گذشت چند سال از تولید آنها در کمال تأسف هیچ تغییری در نگاه ما ایجاد نکرد .
وی افزود : هدایت در ادبیات ما موضوع نیست و بیشتر در فضای خارج از ادبیات قضاوت میشود. «بوف کور» صادق هدایت در زمان خودش یک نسل جلوتر بود و از این منظر کار هدایت کار ویژهای است . اما در پیش برنده بودن صادق هدایت و بوف کور در فضای ادبیات باید بیشتر تحقیق کرد و باید دقت کرد اگر بوف کور یک اثر فرهنگی بود باید امروز بیشتر در مورد آن حرف زده میشد .
امیرخانی در پایان سخنانش با اشاره به یک خاطره گفت : در سال 2000 میلادی در یک کتابخانه عمومی در ایالات متحده در حال جستجو بودم .
جالب توجه است که کتابخانههای عمومی آنجا وصل به شبکه اینترانت بودند و قابلیت جستجو در تمام کتابخانهها فراهم بود من هم با توجه به علائق ایرانی بودن خود در مورد کتابهای ایرانی آنجا جستجو کردم که یکی از آن کتابها ترجمه انگلیسی « بوف کور » بود و جالب بود که مدتی میشد که کسی کتاب « بوف کور » را امانت نگرفته بود و من برای اینکه این مدت را بشکنم یک مرتبه کتاب را امانت گرفتم و باز گرداندم .
حبیب احمدزاده مؤلف کتاب « گفتوگو با سایه یا بوف کور چگونه ساخته و پرداخته شد » در بخش پایانی این مراسم گفت : ما زمانی به دانایی میرسیم که پیشفرضهای قبل از تحقیق را کنار بگذاریم و من این درس را در جنگ آموختم . من این اثر را به صورت خودجوش نوشتم و ذهنیتی در مورد آن نداشتم .
وی افزود : این کتاب نوشته نشده که مزه میوهای به نام « بوف کور » را اعلام کند بلکه قرار است بگوید درختی به نام هدایت چطور میوهای به نام بوف کور داده است .
احمدزاده در پایان گفت : عاشقان بدون مطالعه هدایت کسانی هستند که اجازه نمیدهند در مورد هدایت حرف زده شود و دستهای نیز هستند که میگویند هدایت کسی نیست که بخواهیم در مورد او حرف بزنیم. این کتاب نوشته شده تا هدایت از یک سد به یک پل تبدیل شود . سدی که توسط دو طرف ایجاد شده است . هدایت قرار نیست در همه چیز الگو باشد و فقط میتوان از تکنیک او برای نوشتن استفاده کرد .
تأثیر و تأثر هنری به دو شکل کلی صورت میپذیرد : در زمانی و همزمانی . متنها به دو صورت با هم مرتبط میشوند و بر همدیگر تأثیر میگذارند ؛ بدین صورت که یا یک متن گذشته بر متن حاضر تأثیر میگذارد یا دو متن حاضر بر یکدیگر تأثیر میگذارند .
از طرفی ، این تأثیرات به دو شکل ممکن است : به طور مستقیم یا به طور غیرمستقیم. به عبارت دیگر ، یک متن میراث دار تمام متنهای پیشین خود است و ویژگی خود را مرهون تمام متنهایی است که همانند پیشینیان خود گذشته آنها را در خود دارد .
بر همین اساس، باید تأکید کرد هنگامی که سخن از بینا متن میان فرهنگی میشود، نباید فقط به متن یا متنهای مستقیم پیشین آن توجه کرد ، بلکه باید تمام نسلهای متنهای پیشین را نیز بررسی کرد . حال با توجه به این مطالب میتوان گفت : « هر متنی بینا فرهنگی است . » به عبارت دیگر، هر متنی ، چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم، متأثر از متون دیگر فرهنگها بوده است .
گرچه رابطه میان فرهنگی در متنهای ادبی هنری از دیرباز وجود داشته است ، در قرن بیستم ، با ویژگیهایی که گفته شد ، روابط میان فرهنگی متنها گستردهتر و بیشتر شده است . همچنین گفتنی است هیچ متنی به یک فرهنگ واحد تعلق ندارد . به عبارت دیگر ، بینا متنیت درون فرهنگی ناب و خالص وجود ندارد و هر متنی به نوعی متأثر از فرهنگهای پیشین بوده است .
1- قبل از تحقیق
2- روز شمار زندگی صادق هدایت
3- بررسی نگارش آثار تا بوف کور
4- پاریس و حلقه گمشده؟
5- روابط بینامتنی و عناصر میان فرهنگی در هنر
6- کشف روابط بینامتنی در دراکولا و بوف کور
7- سینمای اکسپرسیونیستی در دهه 1920
8- دراکولا پدیدار میشود
9- خصوصیات خون آشام استوکر
10- تأثیر پذیری هدایت از دراکولای نوسفراتو
11- تأثیر پذیری هدایت از یک فیلم دیگر (گولم/ غلام)
12- بررسی دقیق تر تأثیرپذیریها
13- آخرین سند
14- عروسک پشت پرده و فیلم عروسک
15- تأثیر فرهنگ هند در داستان های هدایت
16- یادآوری از متن بوف کور
17- داستان نوشته شده دیگر هدایت در هند
18- ریشههای ایرانی شخصیتهای خونخوار و آثار هدایت
19- شهر ری، هدایت، و بوف کور
20- نام ری و وجه تسمیه آن در گذشته
21- تأثیر عشق در زندگی هدایت و آثارش
22- قبل از کلام آخر
23- یک کولاژ فکری
24- درباره داستانهای طلب آمرزش و مسخ
25- پیام هدایت
26- بعد از تحقیق
27- مأمور از خون گذشته
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب تمام چیزهایی که نمی گوییم کری لانزدیل PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.