کتاب کم عمق ها: اینترنت با مغز ما چه می کند؟ نیکلاس کار PDF اینترنت چه بر سر ما میآورد؟… نیکلاس کار در کتاب کم عمقها: اینترنت با مغز ما چه میکند؟ تکنولوژی اینترنت را نقد میکند و تأثیراتی که این رسانه بر ذهن، تفکر، حافظه و فرآیند خواندن انسان داشته را موردبررسی قرار میدهد. با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
او با بررسی ساختار مغز و انجام آزمایشهای متعدد این ادعا را مطرح میکند که اینترنت کارکردهای ذهنی انسان را نسبت به گذشته تغییر داده و از ما موجوداتی سطحیتر ساخته است. این کتاب پرفروش نامزد جایزهی پولیتزر در سال 2011 بوده است.
پیشرفت تکنولوژی و ظهور رسانههای مختلف در قرن بیستم، باعث شد بحثهای مختلفی در باب تأثیر رسانهها در بگیرد. ابداع تلویزیون، رادیو و گسترش تلفن و نشریات بهشدت بر رفتار عمومی اثر گذاشته بود و تغییراتی را در زندگی و شخصیت افراد به وجود آورده بود.
خیلی از منتقدین به محتوای رسانهها حمله میکردند و معتقد بودند محتوای سبک و سطحی آنهاست که منجر به این تغییرات شده است. اما منتقدین دیگری هم بودند که نه به محتوا، که به خود رسانه انتقاد داشتند.
«مارشال مکلوهان» معروفترین منتقد این دسته بود که تصور میکرد تأثیر خودِ مدیوم یا فناوری بهمراتب از محتوا بیشتر است.
به گفتهی او هر زمان که فناوری رسانهای جدید ظهور میکند (مثل تلویزیون در قرن گذشته و اینترنت در عصر فعلی)، مردم خود را در محتوای آن غرق میکنند و فناوری را نمیبینند، درحالیکه به مرور زمان، خود آن فناوری از محتوایی که درونش پخش میشود تأثیر بیشتری بر ذهن و شخصیت افراد میگذارد.
جملهی مشهور و هشداردهندهی مکلوهان که میگفت «رسانه خود پیام است» دال بر همین نظریه بود.
سالها بعد از او و با گسترش اینترنت، نیکلاس کار (Nicholas Carr) سعی کرد تأثیر فناوری جدید اینترنت را بر انسان بررسی کند. او در کتاب کم عمقها (The Shallows) نظریه و ایدهی مکلوهان را مدنظر قرار میدهد و سعی دارد فارغ از محتوای اینترنت، خود این مدیوم و فناوری را بررسی کند و تأثیرات ذهنی، فردی و اجتماعی آن را بیابد.
در دههی 1950، یکی از غولهای رسانهای آمریکا که مالک چندین شبکهی تلویزیونی بود بابت رسانههایش مورد نقد قرار گرفت. او اتهامات را رد کرد و گفت رسانه ذاتاً خنثی است، این شیوهی بهکارگیری آن است که اهمیت دارد.
مارشال مکلوهان ادعای این فرد را رد کرد و مدعی شد رسانه نهتنها خنثی نیست، بلکه دقیقاً همان چیزی است که ما را تغییر میدهد.
رسانه یا تکنولوژی وسیله و راه رسیدن به هدف است. هدف میتواند مثبت یا منفی باشد و اساساً کمترین اهمیت را دارد. این خود تکنولوژی است که اهمیت دارد؛ چون به مرور شیوهی زندگی، نگرش و شخصیت ما را شکل میدهد.
نیکلاس کار در کتاب کم عمقها همین دیدگاه را نسبت به رسانهی جدید اینترنت دارد. او میگوید محتوای درون اینترنت اهمیت زیادی ندارد، بلکه خود این تکنولوژی است که دارد ما را عوض میکند و مهمترین تغییر آن، تغییر فعالیتهای مغزی و به دنبال آن، رفتار و سبک زندگی ماست.
نیکلاس کار با بررسی ساختار مغز انسان ازیکسو و خصوصیات اینترنت و شیوهی کارکرد پیچیدهاش از سوی دیگر، به این نتیجه رسیده که این فناوری باعث شده ما نسبت به زمان کتابهای چاپی، کمحوصلهتر شویم و توان خواندن مطالب طولانی را از دست بدهیم.
حضور طولانی در اینترنت و وابستگی به آن منجر به این شده که سطح گیرایی پایینتری پیدا کنیم و تبدیل به موجوداتی سطحی، عجول، بیدقت و کمحافظه شویم.
اما نیکلاس کار سعی ندارد این تکنولوژی را نفی کند و نمیخواهد ما را به عصر پیشااینترنت بازگرداند. بلکه بیشتر بر این تأکید دارد که از قید محتوا رها شویم، خود این فناوری را بشناسیم و در مورد تأثیرات عمیقش آگاه باشیم.
کتاب کم عمقها با تحسین و نقدهای مثبت زیادی مواجه شد و فروش خوبی به دست آورد. این اثر را انتشارات مازیار با ترجمهی امیر سپهرام منتشر کرده است.
نکوداشتهای کتاب کم عمقها
اگر به موضوع تکنولوژی علاقه دارید و منتقد فناوریهای جدید هستید، کتاب کم عمقها را حتماً مطالعه کنید.
نیکلاس کار (متولد 1959) نویسندهی آمریکایی است که در حوزههایی چون تکنولوژی، تجارت و فرهنگ مطلب مینویسد. او در رشتهی زبان و ادبیات آمریکایی و انگلیسی از دانشگاه هاروارد فارغالتحصیل شد و مدتی سردبیر اجرایی نشریهی هاروارد بیزنس ریویو بود.
نیکلاس کار سالهاست که برای نشریات مختلفی مثل هاروارد بیزنس ریویو و آتلانتیک مقالاتی در مورد فناوری مینویسد. بعضی از کتابهای او از دل همین مقالات بیرون آمدهاند و او ایدهی آنها را بسط داده است.
«آیا آیتی مهم است؟»، «تغییر بزرگ» و «قفس شیشهای» ازجمله معروفترین کتابهای نیکلاس کار هستند که همهی آنها موردتوجه منتقدین قرار گرفتهاند و مدتها محل بحث بودهاند.
جان سووِلر، روانشناس آموزشی استرالیایی، سه دهه از عمر خود را صرف مطالعه در این زمینه کرده است که ذهن ما اطلاعات را به چه روشی پردازش میکند و، به طور خاص، ما چگونه یاد میگیریم.
تحقیقات او روشن میکند که اینترنت و دیگر رسانهها چگونه بر سبک و عمق تفکر ما اثر میگذارند. وی شرح میدهد که مغز ما دو نوع متفاوت از حافظه را به کار میگیرد: کوتاهمدت و بلندمدت. تاثرات، احساسات و افکار بیدرنگ، که تنها چند ثانیه دوام میآورند، در حافظه کوتاهمدت نگهداری میشوند و تمام چیزهایی که در باره جهان اطرافمان میآموزیم، چه آگاهانه و چه ناخودآگاه، برای چند روز، چند سال یا تمام عمر، در حافظه بلندمدت ذخیره میشوند.
اما نوع سومی از حافظه، به نام حافظه کارگر105، در انتقال اطلاعات به حافظه بلندمدت و در نتیجه، ایجاد انباره دانش شخصیمان، نقشی سودمند ایفا میکند. حافظه کارگر، در معنای واقعی کلمه، در هر لحظه از زمان، محتوای خودآگاه ما را شکل میدهد. به گفته سوولر «ما به هر آنچه که در حافظه کارگر است آگاه و از هر چیزی که بیرون از آن است ناآگاهیم.»
اگر حافظه کارگر را دفترچه یادداشت ذهن بدانیم، حافظه بلندمدت نقش بایگانی را ایفا میکند. محتوای حافظه بلندمدت، عمدتا بیرون از دسترسی آگاهانه ما است.
برای این که بتوانیم از چیزی که پیشتر یاد گرفته یا تجربه کردهایم استفاده کنیم، ذهن باید آن را از حافظه بلندمدت به حافظه کارگر برگرداند. سوولر میگوید: «ما تنها زمانی از ذخیره شدن چیزی در حافظه بلندمدتمان آگاه میشویم که به حافظه کارگر آورده میشود.»
مقدمه مترجم
پیشگفتار: سگ نگهبان و دزد
فصل 1: من و هال
فصل 2: مسیرهای مجازی
در باب آنچه که مغز میاندیشد، وقتی به خود میاندیشد
فصل 3: ابزارهای مغز
فصل 4: ژرفنای صفحه
در باب لی دی فارست و اودیون شگفتانگیزش
فصل 5: رسانه ای با عمومی ترین ماهیت
فصل 6: تصویر واقعی یک کتاب
فصل 7: مغز یک تردست
در باب شناوری
آزمونهای بهره هوشی
فصل 8: کلیسای گوگل
در باب نگارش این کتاب
نمایه
فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب سرژلادکو ژول ورن PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.