
کتاب آنتیگون احمد شاملو PDF آنتیگون نمایشنامهای است که احمد شاملو بزرگ از روی اساطیر یونان نوشته است . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
این کتاب را سایت رسمی احمد شاملو چندسال پیش منتشر کرد ؛ پس با خیال آسوده میتوانیم کتاب آنتیگون احمد شاملو را دانلود کنید و بخوانید .
آنتیگون در اساطیر یونان دختر ادیپ و یوکاسته است . برادرانش پولونیکس و اتئوکلس در جنگ مخالفان هفتگانۀ تب همدیگر را کشتند و کرئون عمویشان و پدر همون ، پادشاه تب تدفین پولونیکس را به جرم خیانت ممنوع کرد .
آنتیگون از این فرمان سرپیچی میکند و میگوید که « از دل فرمان میبرد » . او برادر را بهخاک میسپارد و به دستور کرئون زنده در گور میشود .
آنتیگون حماسۀ انتخاب است . حماسۀ وفاداری ، از آن دست تعهدی که به حقیقت اعتبار میبخشد .
در جهانی که برادر، برادر را میکشد ، در جهان دیوانۀ پرآشوبی که مقتدران دم از قانون میزنند و گلوی هم را میدرند .
زن تنهایی از دلش فرمان میبرد ، بیاعتنا به بازی قدرت ، به قیمت جان خویش « نه » میگوید .
بهار سال 1350 شمسی است که احمد شاملو شعر ضیافت را به یاد حماسۀ جنگلهای سیاهکل مینویسد .
همان سال از ریشههای تلخ ، از تعهد و مسئولیت میگوید و با دریغی بزرگ تجدید عهد میکند .
نمایش آنتیگون محصول سالی است که در بهارش ضیافت تقریر شده است و در پایان سال ، در اواخر اسفند شبانۀ « اگر که بیهده زیباست شب » سروده میشود .
بهنظر میرسد که نمایشنامه ناتمام است ، اما اگر به آن سال نگاه کنیم ، اگر به پرسش تعهد ، انتخاب و وجدان در نمایشنامه دقیق شویم ، آن را نمایشی کامل مییابیم .
شاملو کلیدیترین بخش حکایت را ، انتخاب آنتیگون را روایت کرده است . آنتیگون شاملو ، آنتیگون اساطیر یونان نیست ، آنتیگونِ انتخاب ماست ، انتخاب وفاداری و تعهد در بطن تاریخ دیوانۀ بیقرارمان .
درست 10 سال بعد این اثر در کتاب فصلنامۀ کانون نویسندگان و شاعران گرگان ( شماره 4 بهار ) چاپ میشود .
آنتیگون شاملو به دلایل بسیار نیاز به بازخوانی داد ، نخست به این دلیل که پرسش اساسی متن ، یعنی انتخاب انسانی انقضا ندارد .
دیگر از آن رو که این نمایش را شاعری برنبشته است که وجدان بیخستگیمان بود . گفتگو ندارد که مهارت و شیوایی زبان شاملو نیز آن را چون شاهکاری روبرویمان حاضر میکند .
آنچه خواندیم مقدمهای بود که سایت رسمی احمد شاملو نوشته بود . در ادامه به دانلود کتاب آنتیگون احمد شاملو و جزئیات آن خواهیم پرداخت .
احمد شاملو ( 21 آذر 1304 – 2 مرداد 1379 ) متخلص به الف . بامداد و الف . صبح ، شاعر ، فیلمنامهنویس ، روزنامهنگار ، پژوهشگر ، مترجم ، فرهنگنویس و از دبیران کانون نویسندگان ایران بود .
او بنیانگذار قالب شعری موسوم به شعر سپید به عنوان تحولی پس از شعر نو در ادبیات فارسی بود . از این رو او را پدر شعر سپید فارسی مینامند .
شاملو تحصیلات مدرسهای منظمی نداشت ؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از شهری به شهر دیگر مأمور میشد .
به همین علت ، خانوادهاش هرگز نتوانستند مدتی طولانی جایی ماندگار شوند . زندانی شدنش در سال 1322 به سبب فعالیتهای سیاسی ، پایانِ همان تحصیلات نامنظم بود .
شهرت اصلی شاملو بهخاطر نوآوری در شعر معاصر فارسی و سرودن گونهای شعر است که با نام شعر سپید یا شعر شاملویی که هماکنون یکی از مهمترین قالبهای شعری مورد استفادهٔ ایران بهشمار میرود و تقلیدی است از شعر سپید فرانسوی یا شعر منثور شناخته میشود .
شاملو که هر شاعر آرمانگرا را در نهایت امر یک آنارشیست تام و تمام میانگاشت ، در سال 1325 با نیما یوشیج ملاقات کرد و تحت تأثیر او به شعر نیمایی روی آورد .
اما نخستین بار در شعر « تا شکوفهٔ سرخ یک پیراهن » که در سال 1329 با نام « شعر سفید غفران » منتشر شد وزن را رها کرد و به صورت پیشرو سبک نویی را در شعر معاصر فارسی شکل داد .
« نخستین شب شعر بزرگ ایران » در سال 1347 ، از سوی وابسته فرهنگی سفارت آلمان در تهران برای احمد شاملو ترتیب داده شد .
شاملو گذشته از شعر ، فعالیتهایی مطبوعاتی ، پژوهشی و ترجمههایی شناختهشده نیز دارد ولی ابراهیم گلستان در مصاحبه اش عنوان کرده که او بدون دانستن زبانهای خارجی و تنها با رونویسی از ترجمههای دیگران عنوان مترجم را یدک میکشیده است .
من اصلاً با شاملو آشنایی نداشتم و اگر هم اختلاف نظر دارم به خاطر حرکتها و حرفهایی بود که میکرد و میزد .
مثلاً آقای اعتمادزاده « دن آرام » را برداشته بود ترجمه کرده بود بعد آقای شاملو برمیدارد و این را بازنویسی میکند ، آخر تو که نه انگلیسی میدانستی نه فرانسه و نه روسی میدانستی برداشتهای ترجمه این آدم را جلوی خودت گذاشتهای و بازنویسی میکنی شاید آقای اعتمادزاده غلط ترجمه کرده باشد اگر اینطور باشد تو چه چیزی داری بگویی .
عین همین اتفاق برای « گیل گمش » دکتر منشیزاده افتاد آن فارسی که دکتر منشیزاده برای گیل گمش به کار برد فارسی فوقالعاده و درجه اولی است شاملو میگفت : این بد است و چون اصل آن را گیر نیاوردم آمدم همین را بازنویسی کردم .
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.