ورود و عضویت
0
سبد خرید شما خالی است

دانلود کتاب شاهزاده ی ایرانی 1 کارلا جابلونسکی PDF

مشاهده پیش نمایش
35,000تومان
0فروش موفق
محصول مورد تایید است
محصول ویژه است
محصول دارای هدیه می باشد
امتیاز محصول
پروژه وی آی پی
0 فروش 0 دانشجو

کتاب شاهزاده ی ایرانی 1 کارلا جابلونسکی PDF کارلا جابلونسکی (Carla Jablonski) در کتاب شاهزاده‌ی ایرانی شن‌های زمان (Prince of Persia: To Right a Wrong) داستان زندگی شاهزاده‌ای به نام «دستان» را برایتان روایت می‌کند که در حقیقت فرزندخوانده‌ی شاه و کوچک‌ترین پسر او محسوب می‌شود . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .

دوازده سال پیش ، هنگامی که قهرمان این داستان همراه با دوستش ، یوسف ، در خیابان‌های نسف پرسه می‌زد ، در حالی که مأموران شاه با یوسف درگیر شده بودند ، پادشاه در چشمان این قهرمان کوچک شجاعتی دید که موجب شد او را به فرزندی قبول کند و به‌عنوان کم‌سن‌و‌سال‌ترین شاهزاده‌ی خود به دربار معرفی نماید .

اکنون سال‌ها از آن دوران می‌گذرد . شخصیت اصلی این رمان به زندگی در دربار و در کنار دو برادر خود ، «توس» و «گرسیو»، خو گرفته و دوشادوش آن‌ها برای آزادی و آبادی امپراتوری پارس تلاش می‌کند . آن‌چه در داستان پیش‌رو می‌خوانید شرح رشادت‌ها و ماجراهای همین شاهزاده‌ی جوان است .

هرچند به نظر می‌رسد مردم و حکومت در آرامش به سر می‌برند ، اما توس شواهدی به دست آورده که خبر از جنگی هولناک می‌دهند . اخیراً نگهبانان مسافرانی را به دام انداخته‌اند که قصد داشته‌اند محموله‌ای از سلاح‌های خطرناک را در شهر الموت منتقل کنند . توس به‌عنوان وارث تاج و تخت و گرسیو در سِمَت فرمانده‌ی سپاه امپراتوری، سعی دارند برای عبور از این بحران چاره‌ای بیاندیشند .

به عبارت دیگر ، قصد دارند پیش از آن‌که جنگی از طرف دشمن صورت بگیرد ، خود آغازگر نبرد بشوند . به همین منظور ، بدون این‌که به پادشاه اطلاع بدهند ، درصدد سرکوب دشمنان برمی‌آیند و با وجود این‌که دستان از بی‌اطلاعی شاه بیمناک است و تمایلی به جنگ و خونریزی ندارد ، می‌پذیرد که با دو برادر خود همراه شود .

شن‌های زمان به‌گونه‌ای نوشته شده که گویی خواننده و مخاطب ، همان شخصیت اصلی داستان است . به سخن دیگر، کارلا جابلونسکی برای اشاره به قهرمان اصلی داستان ، نه از ضمیر «من» استفاده کرده و نه ضمیر «او» را به کار برده ، بلکه از ضمیر دوم‌شخص «تو» استفاده کرده تا مخاطب نوجوان بتواند خود را به‌جای شخصیت اول داستان قرار بدهد و به‌نوعی ، یگانه قهرمان این داستان فانتزی باشد .

دستان با این‌که فرزند واقعی پادشاه به شمار نمی‌آید اما همیشه هم از طرف وی و هم از سوی سایر درباریان مورد محبت قرار گرفته . اکنون که او هم قرار است به جمع جنگ‌جویان دربار بپیوندد و در کنار برادرانش با دشمنان حکومت پارس بجنگد ، بیش‌ازپیش مورد لطف و توجه پادشاه قرار می‌گیرد .

او باید هر طور شده هم شجاعت خود را به اطرافیانش نشان بدهد و هم شایستگی خود را به اهالی خاندان سلطنتی اثبات کند .

اگر شما هم از مشتاقان داستان‌های پرماجرا هستید و از خواندن داستان جنگ‌ها و نبردها به هیجان می‌آیید ، حتم داریم که شیفته‌ی شن‌های زمان هم خواهید شد . کارلا جابلونسکی در اثر حاضر کوشیده تا عناصر فرهنگی ایران باستان را با نگاه غربی‌ها برایتان به تصویر بکشد و در واقع ، آمیزه‌ای از تمدن باستانی شرق با نگرش امروزی غرب را به شما ارائه کند .

این داستان را حسین شهرابی به فارسی برگردانده و نشر افق نیز عهده‌دار چاپ و انتشار آن بوده .

برشی از کتاب شاهزاده ی ایرانی 1 کارلا جابلونسکی :

به‌سرعت واحه را ترک کرده‌ای و اکنون فرسنگ‌هاست که با سرعتی توان‌فرسا اسب می‌رانی . شیخ عمار می‌گوید: «توقف در این‌جا امن است . » از سرعتت می‌کاهی تا دیگران هم به تو برسند . می‌گویی: «آن‌ها صبر نمی‌کنند . رد ما را می‌گیرند و می‌کُشندمان . کارشان همین است . » عمار می‌پرسد: «چه کسی این کار را می‌کند ؟»

اسب‌های دیگران که سرعت کم می‌کنند و هم‌چون تو یورتمه می‌روند ، می‌گویی: «آن افعی‌ها، تحت هدایتِ یکی از انجمن‌های سرّیِ امپراتوری هستند ؛ حشّاشین.» دیگران ، خیره به تو نگاه می‌کنند .

ادامه می‌دهی: «سال‌های سال ، آن‌ها قوای مخفیِ قاتلان پادشاهان پارس بوده‌اند . اما پدرم جمع آن‌ها را پراکند . به گمانم نظام از دستورِ پدرم سرپیچی کرده و مخفیانه حشاشین را فعال نگه داشته . » و با حالتی مضطرب ، حرف‌هایت را به پایان می‌رسانی: «نباید بایستیم .»

شیخ عمار به افرادش اشاره‌ای می‌کند تا دایره‌وار موضع گیرند و می‌گوید: «شاید تو نباید بایستی؛ اما ما باید بایستیم . » و ادامه می‌دهد: «می‌توانیم با کمک تو به معبد دست پیدا کنیم . » می‌داند تو و تهمینه درگیرِ چه جست‌وجویی هستید .

عمار می‌خندد و می‌گوید: «تو مانند میوه‌ی پلاسیده‌ای که مگس را به خود می‌خواند ، دردسرها را به خود می‌خوانی . به‌علاوه ، دیوانه هم هستی!» سپس کم‌کم سرِ اسبش را برمی‌گرداند . تهمینه فریاد می‌زند: «در معبد ، طلای زیادی هست .» عمار درنگ می‌کند و به او چشم می‌دوزد .

پیداست که وسوسه شده است. تهمینه ادامه می‌دهد: «آن‌قدر که حتی ده اسب هم برای حمل‌شان کم است . پس از آن‌که به ما کمک کردی، همه‌اش مال تو می‌شود . بدون مالیات!» عمار هرگز معامله‌ی خوب را از دست نمی‌دهد . او و افرادش دوباره با شما همراه می‌شوند .

معرفی نویسنده :

کارلا جابلونسکی نویسنده و ویراستار ده ها کتاب پرفروش برای خوانندگان نوجوان و جوان است . او در شهر نیویورک بزرگ شد ، جایی که در مدارس دولتی و دبیرستان علوم برانکس شرکت کرد . وی دارای مدرک لیسانس در انسان شناسی از کالج Vassar و دارای مدرک کارشناسی ارشد از دانشکده Gallatin از NYU ، یک برنامه میان رشته ای است که وی برای نمایشنامه نویسی ، تاریخچه مسائل مربوط به جنسیت در سیرک قرن نوزدهم و مدیریت هنری در آن ترکیب می کند .

💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗

⭐⭐⭐⭐⭐

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دانلود کتاب شاهزاده ی ایرانی 1 کارلا جابلونسکی PDF”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *