میلان کوندرا (به چکی: Milan Kundera) (زاده 1 آوریل، 1928 در برنو، چکسلواکی) نویسنده اهل چک است که از سال 1975 در فرانسه زندگی میکند و از سال 1981 یک شهروند فرانسوی شدهاست. پدر کوندرا نوازنده پیانو و شاگرد لئوش یاناچک بود.
علاقه او به موسیقی در بسیاری از آثار او به ویژه رمان شوخی پیداست. میلان شعرگویی را از 14 سالگی آغاز کرد و در 17 سالگی پس از شکست آلمان به حزب کمونیست پیوست و در سال 1948 وارد دانشکده سینمای پراگ شد. اما در سال 1950 از حزب اخراج شد.
نخستین مجموعه شعر او با نام «انسان؛ بوستان پهناور» که خوشبینی موجود و ادبیات دولتی را مورد انتقاد قرار میداد در 1953 و دومین و آخرین مجموعه شعر او با نام «تک گویی» که در آن رفتارها و کردارهای انسانی و روابط عاشقانه بی پرده بازنمایی میشد در 1957 منتشر شدند.
او در 1960 گزیده اشعار گیوم آپولینر و تحلیلی از آنها را چاپ کرد و در همین سال آموزش ادبیات در دانشکده سینما به عهده او گذاشته شد. نخستین نمایشنامه او با نام (مالکان کلیدها) که به دوران ترس و خشونت هنگام استیلای آلمان میپرداخت در 1961 به چاپ رسید.
کوندرا در سالهای 1958 تا 1968 ده داستان با عنوان عشقهای خنده دار مینویسد که در آنها به رابطه فرد با اجتماع توجه شده و مضمون بسیاری از رمانهای آیندهاش طرح میشوند. کوندرا به همراه بسیاری از هنرمندان و نویسندگان چکسلواکی به حمایت از جنبش اصلاحطلبانه حزب کمونیست چکسلواکی در سال 1968پرداخت.
پس از اشغال کشور توسط ارتش شوروی در اوت 1968 نامش در لیست سیاه قرار گرفته و انتشار کتابهایش و عرضه آنها در کتابخانه ها ممنوع شد و او یک سال بعد از دانشکده سینما هم اخراج میشود.
در این مدت کوندرا خرج خودش را با نوشتن طالعبینیهایی درمیآورد. این طالعبینیها که البته با نام میلان کوندرا چاپ نمیشدند، پس از مدتی بسیار محبوب شدند.
خود کوندرا در کتاب خنده و فراموشی به سرنوشتی که این چنین دچارش شده بود اشاره و شرح آن را بیان میکند. او در همین دوران رمان زندگی جای دیگر است را نیز به زبان فرانسوی مینویسد که در سال 1973 در فرانسه چاپ میشود.
کوندرا اولین رماناش به نام شوخی را در سال 1967 نوشت. «شوخی» از زبان چندین داستانگو روایت میشود و تنها کتاب کوندرا است که در آن خود نویسنده راوی داستان نیست.
از شوخی فیلمی در چک نیز ساخته شدهاست. در سال 1975 کوندرا به همراه همسرش ورا به دعوت دانشگاه رن به فرانسه رفت و در آنجا کتاب خنده و فراموشی را نوشت.
در این کتاب او از اعتراضات متعددی که مردم چکسلواکی به اتحاد شوروی داشتند میگوید. کتاب خنده و فراموشی ترکیب عجیبی از یک رمان، مجموعهای داستان کوتاه و تفکرات نویسندهاست.
در1984 کتاب سبکی تحمل ناپذیر هستی (در فارسی بار هستی ترجمه شدهاست) نوشت. این کتاب محبوبترین کتاب کوندرا به حساب میآید.
سبکی تحملناپذیر هستی به مشکلات یک زوج چک با یکدیگر و دشواری سازگاری با زندگی در چکسلواکی میپردازد. در سال 1988، کارگردان آمریکایی فیلیپ کوفمان، فیلمی از روی این کتاب به همین نام ساخت.
با وجود اینکه کوندرا معتقد است که رمانهایش برای ساخت فیلم مناسب نیستند، ولی در ساخت این فیلم، به عنوان مشاور همکاری داشت.
در 1990 کوندرا کتاب جاودانگی را به بازار داد. در مقایسه با سایر آثار کوندرا که بیشتر تفکرات سیاسی را مطرح میکنند، این کتاب از درونمایهٔ فلسفی بیشتر و عمیقتری برخوردار است و مفاهیم جهانیتری را در خود میگنجاند. کوندرا همیشه اصرار داشتهاست که او یک رماننویس است، نه یک نویسندهٔ سیاسی یا مخالف.
آثار ترجمه شده به فارسی(بهترتیب سال) :
شوخی – ترجمهٔ فروغ پوریاوری – انتشارات روشنگران و مطالعات زنان عشقهای خندهدار – ترجمهٔ فروغ پوریاوری – انتشارات روشنگران و مطالعات زنان دون ژوان – ترجمهٔ آیسل برزگر – نشر سروینه زندگی جای دیگریست- ترجمهٔ پانته آ مهاجر کنگرلو – نشر تنویر مهمانی خداحافظی
ترجمهٔ فروغ پوریاوری – انتشارات روشنگران و مطالعات زنان والس خداحافظی ـ ترجمه دیگری از مهمانی خداحافظی است. کلاه کلمنتیس – ترجمهٔ احمد میرعلائی – انتشارات دماوند کتاب خنده و فراموشی – ترجمهٔ فروغ پوریاوری – انتشارات روشنگران و مطالعات زنان ژاک و اربابش – ترجمهٔ فروغ پوریاوری
انتشارات روشنگران و مطالعات زنان بار هستی – ترجمهٔ پرویز همایون پور – نشر گفتار هنر رمان – ترجمهٔ پرویز همایون پور – نشر گفتار جاودانگی – ترجمهٔ حشمتالله کامرانی – نشر تنویر آهستگی – ترجمه دریا نیامی وصایای تحریفشده (ترجمهای با عنوان وصیت خیانتشده نیز انجام شدهاست) هویت – ترجمهٔ پرویز همایونپور نشر قطره جهالت – ترجمهٔ آرش حجازی – انتشارات کاروان (ترجمهای با عنوان بی خبری نیز انجام شدهاست)
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.