ورود و عضویت
0
سبد خرید شما خالی است

دانلود کتاب همسر پنهان گیل پل صوتی🎧

مشاهده پیش نمایش
30,000تومان
0فروش موفق
محصول مورد تایید است
محصول ویژه است
محصول دارای هدیه می باشد
امتیاز محصول
پروژه وی آی پی
0 فروش 0 دانشجو

کتاب همسر پنهان گیل پل صوتی داستانی تاریخی و عاشقانه از یک دوشس روسی به نام تاتیانا که به سواره نظامی به نام دیمیتری دل می‌بازد و یک قرن بعد زندگی زنی روزنامه‌نگار با داستان پر رمز و راز این خاندان سلطنتی گره می‌خورد .

گیل پل با نوشتن کتاب صوتی همسر پنهانی (The Secret Wife) در سال 2016 توانست تسلط خود بر داستان‌نویسی و تاریخ معاصر را به رخ بکشد و اتفاقات گذشته را به زمان حال متصل کند . این رمان در سال 2016 یکی از ده رمان عاشقانه برتر USA Today شده است .

کتاب همسر پنهانی از دو بخش تشکیل شده است؛ ابتدا وارد روسیه تزاری در سال 1914 می‌شوید ، جایی که این کشور در آستانه فروپاشی قرار دارد و خانواده سلطنتی رومانوف نیز آینده‌ای وحشتناک در انتظارش است .

در این بین دوشس تاتیانا و افسر سواره نظام وارد رابطه‌ای عاشقانه می‌شوند اما حوادث به گونه‌ای رقم می‌خورد که عشق و زندگی آن‌ها را در معرض خطر قرار می‌دهد .

از آن طرف سال 2016 میلادی‌ست و زنی به نام کیتی فیشر پس از آنکه متوجه خیانت همسرش می‌شود ، برای یافتن آرامش به کلبه پدربزرگش در نزدیکی یک دریاچه در آمریکا می‌رود اما با رفتن کیتی به آنجا و دیدن یک گردن بند نگین‌دار و عجیب، به راز خانوادگی قدیمی پی می‌برد .

شما با شنیدن رمان همسر پنهانی در دل تاریخ عبور می‌کنید و با شرایط دقیق کشور روسیه در آن زمان آشنا می‌شوید و در کنارش داستانی فراموش نشدنی و عاشقانه‌ نیز برایتان روایت می‌شو د.

برشی از کتاب همسر پنهان گیل پل 

دمیتری مالِما از خواب بیدار شده بود و تا حدودی از صدای پچ‌پچ‌ها و نجوای نسیم خنکِ روی صورتش آگاه بود . سردرد شدیدی داشت؛ دردی آزاردهنده در پشت شقیقه‌هایش که با روشنی نور تشدید می‌شد .

ناگهان به یاد آورد که در بخش بیمارستان است . او را شب گذشته به آنجا آورده بودند و آخرین چیزی که به یادش می‌آمد ، پرستاری بود که به او شربت تریاکِ مخلوط با آب داده بود .

و بعد به یاد پایش افتاد؛ آیا آن شب آن را قطع کرده بودند؟ از زمانی که در خط مقدم مجروح شده بود ، با این وحشت زندگی می‌کرد که عفونت ریشه‌دار شود و آن را قطع کنند . چشم‌هایش را باز کرد و روی آرنج‌هایش بلند شد تا بتواند نگاه کند ؛ از روی ملافه’ شکل هر دو پایش را می‌دید .

ملافه را کنار زد و از اینکه دید پای چپش در پانسمان پیچیده شده ، اما هنوز به‌طور کامل وجود دارد ، به‌شدت خیالش راحت شد . انگشت‌های پایش را تکان داد تا مطمئن شود و دوباره در بالش فرورفت و سعی کرد دردهای مختلف پا ، سر و شکمش را نادیده بگیرد .

حداقل دو پا داشت . بدون آن‌ها دیگر نمی‌توانست به کشورش خدمت کند . او را به خانه می‌فرستادند تا با پدرومادرش زندگی کند ، موجودی مفلوک که به هیچ دردی نمی‌خورد و با یک پای چوبی لنگ می‌زد .

«شما بیدارید . چیزی برای خوردن میل دارید؟» پرستاری خپل که سایه‌ای از سبیل بر صورت داشت ، کنار تختش ایستاده بود و بدون اینکه منتظر پاسخ او بماند ، یک قاشق سوپ جو به او داد .

معده‌اش متلاطم شد و سرش را برگرداند . پرستار درحالی‌که چند لحظه پیشانی او را با انگشتانی سرد لمس کرد، گفت: «بسیارخوب ، بعداً برمی‌گردم . »

چشم‌هایش را بست و در وضعیت نیمه‌خواب قرار گرفت . صداهای اطرافش در بخش را می‌شنید ، اما سرش مثل سرب سنگین بود و افکارش تصاویری بود آشفته و درهم: از جنگ ، از تیر خوردن و خونریزیِ دوستش مالِویچ در چمنزار ، از خواهرهایش و از خانه .

صدای زنگ‌دار خنده‌ای دخترانه را از دورواطراف می‌شنید . به نظر نمی‌رسید که صدای پرستار نه‌چندان زیبایی باشد که قبلاً از او مراقبت می‌کرد . چشم‌هایش را باز کرد و قامت بلند و ظریف دو پرستار جوان را با روسری‌های سفیدِ درخشان و روپوش‌های بلند و ساده دید .

اگر برای اولین‌بار در آنجا چشم‌هایش را باز کرده بود ، امکان داشت از اینکه مرده بود و فرشته‌ها را می‌دید ، وحشت کند .

یکی از فرشته‌ها درحالی‌که به آهستگی به سمت تخت او می‌آمد ، گفت: «من شما رو می‌شناسم . شما تو گارد سلطنتی ، در کاخ پِترهوف بودین . آیا شما همون کسی نبودین که برای نجات یه سگ تو دریا شیرجه زد ؟ »

صدایش آهسته و دلنشین بود . وقتی نزدیک‌تر آمد دمیتری ناگهان متوجه شد که او دوشسِ بزرگ ، تاتیانا ، دختر دوم تزار نیکُلای ، است . اگرچه اولگ ا، خواهر بزرگ ، به پدرش شباهت داشت ، اما تاتیانا چهرۀ استخوانی نسبتاً شرقی مادرش را به ارث برده بود . با چشم‌هایِ خاکستری ـ بنفش و پرشور به او خیره شده بود و منتظر جواب بود .

دمیتری لبخند زد و گفت: «بله . متأسفانه من بودم . یونیفرمم خراب شد ، فرمانده‌م عصبانی بود و اون سگم یه سگ ولگرد بود که خودشو تکوند و بدون حتی یک تشکر دوید و رفت . تعجب می‌کنم که شما در موردش شنیدید ، والاحضرت . »

💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗

⭐⭐⭐⭐⭐

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دانلود کتاب همسر پنهان گیل پل صوتی🎧”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *