کتاب کلید بزن چیپ هیث PDF در پی پاسخ به این پرسش هستند که چرا تغییر کردن آنقدر سخت است و چه موانعی باعث میشوند نتوانیم وضعیت خود یا جامعه را تغییر دهیم . این کتاب تحسینشده که مدتها رتبهی یک پر فروشترین کتابهای نیویورکتایمز بوده ، ریشههای روانشناختی این مسأله را بررسی میکند و الگویی پیشنهاد میدهد که به کمک آن میتوان راحتتر دست به تغییر همهچیز زد . با سایت پروژه وی آی پی همراه باشید .
تغییر یکی از سختترین کارهای دنیاست . تغییرات شخصی یا حرفهای و یا حتی اجتماعی هرگز کار سادهای نیست . برای رخ دادن این اتفاق به چندین فاکتور نیاز است و همین باعث میشود که خیلیها قید تغییر را بزنند و ترجیح بدهند وضعیت را حفظ کنند . از میان همهی موانعی که در برابر تغییر وجود دارد ، شاید مهمترین و اصلیترین آنها، عامل روانشناختی باشد .
ذهن انسان بهگونهای منحصربهفرد تکامل پیدا کرده و دو سیستم مجزا دارد : بخش احساسی و بخش منطقی . این دو قسمت دائماً باهم در رقابت هستند تا ذهن را کنترل کنند و در اختیار بگیرند . این دوگانگی احتمالاً هر روز و برای هر چیزی تکرار میشود و اجازه نمیدهد تغییر بزرگی رخ دهد . یکی از کتابهای جامعی که این مشکل را بررسی کرده کتاب کلید را بزن (Switch) است . چیپ هیث (Chip Heath) و دن هیث (Dan Heath) ، نویسندگان کتاب ، این کشمکش ابدی را تجزیهوتحلیل میکنند و میکوشند به ریشههای روانی ناموفق بودن تغییرات پی ببرند . این دو برادر ، در این اثر پرفروش ، به خواننده نشان میدهند که چطور میتوان این دو ذهن متناقض و رقیب را باهم متحد کرد و تغییرات اساسی را ممکن ساخت .
برادران هیث در زمینهی روانشناسی و رفتار سازمانی تبحر بالایی دارند و کتابهای موفقی در این زمینه تألیف کردهاند . آنها در این کتاب بر روی یکی از اساسیترین مشکلات فردی و سازمانی دست میگذارند و در پی چارهی آن میگردند . این دو در کتاب کلید را بزن ، ذهن احساسی و ذهن منطقی را به فیل و فیلسوار تشبیه میکنند .
غریزه مثل فیلی بزرگ و سرکش است و منطق ، فیلسواری که در برابر جثهی عظیم او کوچک است اما میخواهد آن را رام کند و تحت کنترل درآورد . چیپ و دن هیث به این نکته اشاره میکنند که تغییر زمانی اتفاق میافتد که این فیل و فیلسوار باهم در صلح قرار بگیرند و هماهنگ باشند . کتاب در یازده فصل و خیلی ساده و کاربردی راهکارهایی به ما میدهد تا این هماهنگی را رقم بزنیم و به نفع خودمان از آن استفاده کنیم . با ایدههای کتاب میتوان هم در خود ، هم در کار و هم در اجتماع تغییرات بزرگی را رقم زد .
بامزه و آموزنده … برادران هیث تصور میکنند علوم مرتبط با رفتار انسانی میتوانند ابزاری باشند تا زندگیمان را تغییر دهیم . (والاستریت ژورنال)
هر رهبری که به دنبال تغییر در سازمان خود است ، به چیزی بیشتر از این کتاب کوچک احتیاج ندارد . پر از مثالها و ابزارهایی عملی است که شما را در این مسیر همراهی خواهند کرد . خواندن کتاب کلید را بزن لذتبخش است. (بیزنسویک)
کتاب کلید را بزن ، اثری سرگرمکننده و آموزشی است و هر مدیر و هر شهروندی که میخواهد از شر عاداتش خلاص شود ، باید آن را بخواند . ( هفته نامهی ناشران )
چیپ هیث (متولد 1963) نویسنده و استاد دانشگاه آمریکایی است . او ابتدا در رشتهی مهندسی صنایع درس میخواند اما پس از آن تغییر رشته داد و در رشتهی روانشناسی از دانشگاه استنفورد دکترا گرفت . او هماکنون دروس روانشناسی سازمانی ، مذاکره ، کارآفرینی اجتماعی و استراتژی بینالمللی را تدریس میکند .
چیپ هیث به همراه برادرش دن ، چندین کتاب نوشته ، که از میان آنها میتوان به «تصمیمگیری» ، «قدرت لحظات» و «ایدهی ماندگار» اشاره کرد . کتاب ایدهی ماندگار بهترین اثر این دو است که در رتبهی یک لیست نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال قرار گرفت و به بسیاری از زبانهای زندهی دنیا ترجمه شد .
دن هیث (متولد 1973) نویسنده ، سخنران و استاد دانشگاه دوک است . کتاب «سرچشمه» تنها اثر مستقل اوست .
تغییرات بزرگ رخدادنى است .
اگر شما مىخواهید اوضاع را تغییر دهید ، باید به هر دو نیمه وجود انسان توجه داشته باشید .
موقعى که ما با گزینههاى بیشتر و بیشترى مواجه مىشویم ، «از زیادى بارِ افکار» گیج و مردد مىشویم . انتخاب کردن دیگر راه رهایى نیست ، ناتوان کننده بلکه ظالمانه است .
هنگامى که در ابتداى کار به سر مىبرید ، نگران وسط کار نباشید . زیرا موقعى که به وسط مىرسید وسط تغییر خواهد کرد . تنها به دنبال شروعى قدرتمند و پایانى قدرتمند باشید و حرکت کنید .
موقعى که صحبت از تغییر به میان مىآید ، رسته خاصى از این گرایش «بد قویتر از خوب است» اهمیت مىیابد . اجازه دهید آن را تمرکز بر مشکل بنامیم . براى درک آن ، این موقعیت را مجسم کنید : روزى فرزند شما با کارنامه تحصیلىاش به خانه مىآید . او یک نمره خوب ، چهار نمره متوسط ، و یک نمره تک دارد . شما بهعنوان پدر یا مادر به کدام نمره توجه مىکنید ؟
این فرضیه برخاسته از تحقیق نویسنده مارکوس باکینگهام مىباشد ، که مىگوید تقریباً همه والدین به نمره تک چشم مىدوزند . همدردى با آنها آسان است : مشکل بزرگى رخ داده باید آن را برطرف کنیم . باید یک معلم خصوصى برایش بگیریم . یا شاید باید او را تنبیه کنیم تا وقتى که نمرهاش خوب نشده از خیلى امتیازات محروم خواهد بود .
به ندرت پدر و مادرى پیدا مىشود که در عوض به بچهاش بگوید « عزیزم ، جاى شکرش باقى است که در یک درس نمره خوب گرفتى . تو حتماً در این درس خیلى قوى هستى. چطور مىتوانیم آینده تو را روى آن بنا کنیم ؟» (باکینگهام مجموعهاى از کتابهاى جالب دارد که در آنها به خواننده مىآموزد چگونه از نقاط قوت خود بیشترین بهره را ببرد به جاى آنکه از نقاط ضعفش دچار وسواس و نگرانى شود .)
هنگامى که فیلسوار (بخش منطقى وجود) مىبیند که اوضاع خوب پیش مىرود ، زیاد به آنها نمىاندیشد . اما زمانى که اوضاع خراب مىشود ، توجهش جلب شده و مهارتهاى حل مشکلش را بهکار مىگیرد . بنابراین موقعى که بچههاى شما نمرات عالى و متوسط مىگیرند ، شما زیاد به نمره آنان فکر نمىکنید . اما وقتى که آنها نمره پایین یا تک مىگیرند ، فورى وارد عمل مىشوید . موقعى که آدم به این موضوع فکر مىکند خیلى عجیب است ، نه ؟
اگر فیلسوار جهتگیرى مثبتترى داشت ، آن وقت چه ؟ دنیایى را تصور کنید که در آن هر بار که کلید برق را مىزدید و اتاق را روشن مىکردید ، حسى از سپاس و خوشحالى را تجربه مىکردید .
💚 فایل های پیشنهادی پروژه وی آی پی 📗
دانلود کتاب تنهای بزرگ کریستین هانا PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.